ناشناس

سلام من یک سری مشکلات دارم که به شدت آزارم می دهد....

سلام من یک سری مشکلات دارم که به شدت آزارم می دهد. اول اینکه اراده ی خیلی ضعیفی دارم و در هر کاری سریع کم میارم مخصوصا دربرابر گناه. این ضعف اراده باعث شده که همیشه تو سر خودم بزنم. همیشه فکر میکنم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم. یه جورایی آدم منزوی و گوشه گیریم و نمی تونم با رفیقام گرم بگیرم. از نظر اونا من یه آدم خشکم که اکثرا تو خودمم و همیشه ناراحت و شاکی ام. بارها سعی کردم که رفتارم را عوض کنم اما نتونستم. هیچ هدفی تو زندگیم ندارم و نمیدونم که می خوام چیکار کنم. به خاطر تنها بودنم با اینکه آدم مذهبی ای بودم به گناه افتادم و به گناه عادت کردم. نیاز به ازدواج دارم اما به دلیل کارایی که کردم از این میترسم که اعمالم باعث بشه بچه هایی با اخلاق و رفتار بدتر از خودم یا همسری بدتر از خودم داشته باشم. این موضوع را به این دلیل میگم چون شنیدم که اعمال و رفتار پدر مادر روی بچه ها اثر داره و اینکه آدم هر جور که زندگی کنه و هر اخلاقی که داشته باشه کسایی با همون اخلاق و رفتار بهش نزدیک میشن برای همین میترسم کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم اخلاق و رفتار خودم یا بدترشا داشته باشه. به غیر از مشکلات فوق همه ی اشتباهایی که کردم همیشه جلوی چشممه و هر وقت یادم میاد حسابی به خودم فحش میدم. با اینکه این مشکلات را دارم با کسی درباراش حرف نمی زنم، از درون دارم داغون میشم اخیرا بدجور به گناه افتادم از این میترسم که خدا منا به حال خودم رها کرده باشه هرچی سعی میکنم که گناه نکنم کم میارم که باعث میشه کل زندگیم مختل بشه، نه بتونم درس بخونم نه نمازما به موقع میخونم، به شدت بدخلق میشم و با پدر مادرم بدخلقی میکنم. لطفا راهنمایی بکنید.
يکشنبه، 23 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام من یک سری مشکلات دارم که به شدت آزارم می دهد....

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 23 ساله )

سلام
من یک سری مشکلات دارم که به شدت آزارم می دهد. اول اینکه اراده ی خیلی ضعیفی دارم و در هر کاری سریع کم میارم مخصوصا دربرابر گناه. این ضعف اراده باعث شده که همیشه تو سر خودم بزنم. همیشه فکر میکنم هیچ کاری نمیتونم انجام بدم. یه جورایی آدم منزوی و گوشه گیریم و نمی تونم با رفیقام گرم بگیرم. از نظر اونا من یه آدم خشکم که اکثرا تو خودمم و همیشه ناراحت و شاکی ام. بارها سعی کردم که رفتارم را عوض کنم اما نتونستم. هیچ هدفی تو زندگیم ندارم و نمیدونم که می خوام چیکار کنم. به خاطر تنها بودنم با اینکه آدم مذهبی ای بودم به گناه افتادم و به گناه عادت کردم. نیاز به ازدواج دارم اما به دلیل کارایی که کردم از این میترسم که اعمالم باعث بشه بچه هایی با اخلاق و رفتار بدتر از خودم یا همسری بدتر از خودم داشته باشم. این موضوع را به این دلیل میگم چون شنیدم که اعمال و رفتار پدر مادر روی بچه ها اثر داره و اینکه آدم هر جور که زندگی کنه و هر اخلاقی که داشته باشه کسایی با همون اخلاق و رفتار بهش نزدیک میشن برای همین میترسم کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم اخلاق و رفتار خودم یا بدترشا داشته باشه.
به غیر از مشکلات فوق همه ی اشتباهایی که کردم همیشه جلوی چشممه و هر وقت یادم میاد حسابی به خودم فحش میدم.
با اینکه این مشکلات را دارم با کسی درباراش حرف نمی زنم، از درون دارم داغون میشم اخیرا بدجور به گناه افتادم از این میترسم که خدا منا به حال خودم رها کرده باشه هرچی سعی میکنم که گناه نکنم کم میارم که باعث میشه کل زندگیم مختل بشه، نه بتونم درس بخونم نه نمازما به موقع میخونم، به شدت بدخلق میشم و با پدر مادرم بدخلقی میکنم. لطفا راهنمایی بکنید.


مشاور: سید حبیب الله احمدی

باسلام. قبل از هرچیز شاید بهتر باشد راجع به این نکته که گفتید فکر می کنید خدا شما را به حال خودتان رها کرده صحبت کنم. مطمئن باشید که اگر خداوند مهربان شما را به حال خودتان رها کرده بود، هرگز دغدغه ی ترک گناه را نداشتید و هرگز به خاطر انجام گناهان، احساس گناه به این شدت نمی کردید. خداوند سریع الرضا است و توابین را دوست دارد. یعنی اگر شما هزار بار هم توبه شکسته باشید اما تصمیم قطعی برای ترک گناه گرفته باشید او برای بار هزار و یکم هم مشتاقانه پذیرای توبه ی شما خواهد بود و تمام گناهان گذشته ی شما را نادیده خواهد گرفت مگر حق الناس را. پس این کاملاً اشتباه است که به خاطر انجام یک اشتباه یا یک گناه که خودتان هم از انجام آن پشیمان هستید و قصد توبه دارید،‌ به کل شخصیت و وجودتان یک برچسب منفی بزنید. وقتی که به شخصیت خودتان برچسب یک آدم پلید و گناهکار را می زنید توبه ی واقعی، بسیار مشکل خواهد شد. اما وقتی که خود را یک بنده ی خدا بدانید که ممکن است تحت شرایطی مرتکب گناه شده باشد و در توبه، کاملاً به روی گشوده است، خیلی راحت تر می توانید گناه خود را ترک نمایید. در مورد اراده و انگیزه نیز باید به این نکته توجه داشته باشید که قدرت اراده برای تغییر، چیزی است که به طور تدریجی افزایش می یابد. همیشه به این نکته توجه داشته باشید که سنگ بزرگ، علامت نزدن است. یک تغییر سالم و پایدار، چیزی است که تدریجی ایجاد می شود و نه ناگهانی. مثلاً یک فرد کنکوری، که تاکنون فقط عادت داشته است که روزی یک ساعت درس بخواند، اگر بخواهد به یکباره روزی ده ساعت درس بخواند، مطمئناً خیلی زود، ناکام خواهد شد و احساس شکست و ضعف اراده خواهد کرد. اما اگر چنین فردی تصمیم بگیرد که روزی یک ساعت خود را تبدیل کند به روزی یک ساعت و نیم و سپس دو ساعت و ... به تدریج می تواند به هدف خود که ده ساعت مطالعه در روز بوده است، برسد و این ده ساعت را حفظ کند. در مورد شما هم این موضوع دقیقاً صدق می کند. در مورد هر هدفی سعی کنید به طور تدریجی به آن برسید و از خودتان انتظار نداشته باشید که راه صدساله را یک شبه طی کنید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.