ناشناس
باسلام یه مدتی هست که احساس افسردگی میکنم حس میکنم...
باسلام یه مدتی هست که احساس افسردگی میکنم حس میکنم زده به سرم بیخودی گریم میاد یا خندم میگیره دلم میخواد با یکی دردو دل کنم اما وقتی به دوستام میرسم یا یکی رو پیدا میکنم که باهاش حرف بزنم میترسم بهشون...
مشاور: سید حبیب الله احمدی
باسلام. اگرچه دوره ی سنی که در آن هستید، دوره ای حساس و خاص در مورد تجربه ی هیجانات شدید و افراطی، محسوب می شود، اما نشانه هایی که ذکر کردید، کمی نگران کننده هستند. احساس افسردگی یا شادابی افراطی آن هم بدون دلیل مشخص، می تواند نشانه ی بعضی از اختلالات روانپزشکی باشد. این گونه اختلالات که حالات چرخه ای دارند (یعنی نوسان ظاهراً بی دلیل بین خلق افسرده و شاد)، تا حدی منشأ زیستی دارند و بنابراین اگر تشخیص آن ها محرز شود، به مصرف دارو تحت نظر روانپزشک، نیاز خواهد بود. البته توصیه ی اکید دارم که حتماً به دو نکته توجه داشته باشید: اولاً صحبتی که کردم درحد یک فرض است و تا زمانیکه مورد مصاحبه ی دقیق یک روانپزشک یا روانشناس قرار نگیرید، نمی توان به طور قطع گفت که شما اختلال روانپزشکی خاصی دارید یا خیر. ثانیاً حتی اگر وجود این اختلال روانپزشکی، در مورد شما محرز شود، دال بر این نخواهد بود که شما به یک مرض لاعلاج دچار شده اید و یا اینکه تحت عناوینی مثل دیوانه و ... قرار گرفته اید. اختلالات روانپزشکی هم مانند بسیاری بیماری های جسمی مثل تیروئید و ... نوعی بیماری محسوب می شوند که اتفاقاً در بسیاری از موارد، مانند بیماری های جسمی، منشأ زیستی دارند. داروهایی که برای این اختلالات، مصرف می شوند نیز مانند داروهای بیماری های جسمی، به تنظیم قسمت هایی از بدن می پردازند. منتها این داروها بیشتر با تنظیمات بیوشیمیایی مربوط به خلق و خو سرو کار دارند. بنابراین نگاه منفی بعضی از افراد جامعه، نسبت به بیماری های روانپزشکی و داروهای مربوط به آن ها یک نگاه کاملاً بدوی و غیرمنطقی است. این بیماری ها هم اگر تحت مداخله ی به موقع و مناسب قرار بگیرند، قابل درمان هستند و به هیچ وجه نشانه ی دیوانه بودن و ... محسوب نمی شوند. بنابراین توصیه ی اکید دارم که هرچه زودتر به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه نمایید تا اولاً ماهیت مسئله ی خلقی شما دقیقاً مشخص شود و ثانیاً در صورت لزوم، تحت درمان دارویی یا روان درمانی در جهت بهبود مسائل خلقی خود، قرار بگیرید.