ج
سلام خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش...
سلام
خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش خواهش می کنم جواب دهید
24 سال دارم یک هفته است ازدواج کردم و یک مشکل اساسی در زندگی من به وجود آمده است و آن این است که از روز عقد و چند روز قبل خانواده من نسبت به من احساس می کنم خیلی منفی شده اند احساس می کنم که فکر می کنند که مثلا من که داماد عمویم شده ام دیگر بی خیال خانواده شده ام البته من شغلم معلمی است و در منطقه دیگر خدمت میکنم قبلا که به شهرستان خودمان که می امدم خیلی حساس نمی شدند که کجا میروم کی چه وقت (البته خانواده ام در روستا هستند و وقتی به شهرستان خودمان می امدم تنها می ماندم به دلیل تحصیل در دانشگاه )با اینکه مجرد هم بودم با کی میگردم ولی حالا که ازدواج کرده ام خیلی تحت تعقیب هستم ولی من کار انجام که فکر کنم از روی آن احساس کرده اند که من نسبت به خانواده ام کم توجه شده ام حالا من باید چکار کنم
لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید لطفا کمکم کنید
مشاور: سید حبیب الله احمدی
باسلام. این فقط گمان شما است که می تواند درست و مطابق واقع باشد یا نباشد. اینکه شما براساس یک گمان، خود را تا این حد،آشفته کنید اصلاً منطقی و سودمند نیست. بهترین راه حل، این است که دغدغه و نگرانی خود را هرچه زودتر با خانواده ی خود در میان بگذارید. در اینصورت، اگر این گمان درست باشد، شما می توانید با آن ها مذاکره کنید و آن ها را از این سوء تفاهم که شما نسبت به ایشان بی تفاوت شده اید، دور کنید. اگر هم این گمان، اشتباه باشد که دیگر نقطه ی پایانی خواهد بود براین نگرانی ها. به طورکلی، سعی کنید این را به یکی از عادات زندگی خود، تبدیل کنید که گمان ها و نگرانی های خود در مورد نگرش اطرافیانتان به خودتان را سریعاً با آن ها مطرح نمایید. زیرا باقی ماندن چنین گمان هایی فقط به آشفته شدن ذهن و رفتار شما منجر خواهد شد.