ناشناس

سلام...لطفاپاسخموسریع بدین چون واقعا دیگه نمیتونم این...

سلام...لطفاپاسخموسریع بدین چون واقعا دیگه نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم...حدوددوسال پسری به من پیشنهادازدواج دادگفت که بایدقبلش خوب همدیگه روبشناسیم..امابعدازدوسال وچندماه بافردی عقدکرده که خودش میگوید بامیل خودم نبوده والان که حدودیکسال ازعقدشان گذشته به من میگویدکه دوست داردمن بااوباشم..وقتی بهش میگم شمازن داریدمیگه که زن دارم که دارم من دوست دارم که توبامن باشی تااخر..البته من هم خیلی دوستش دارم وهیچوقت نمیتونم فراموشش کنم..من هم به خودم گفتم که تازمانی که ازدواج نکردم با او دوست باشم..وقتی که ازدواج کردم اورا فراموش میکنم..یعنی واقعا اگه ازدواج کنم اورادیگرفراموش میکنم..حالاازشما میخوام که بهم بگیدچیکارکنم..واقعا نمیدونم..چیکارکنم...اگه بااودوست باشم میتونم کاراموانجام بدم وکلا روحیم عوض میشه ..ضمن اینکه من کارهم میکنم....ازاین ارتباط دیگه خونوادم خبرنداره..البته اون اوایل خبردادشتن..لطفا راهنماییم کنید..خواهش میکنم...بهم پیام میده که باهاش باشم..میگه بهم وابسته شده..منم همینطورنمیتونم فراموشش کنم راهنماییم کنید..متشکرم
جمعه، 20 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام...لطفاپاسخموسریع بدین چون واقعا دیگه نمیتونم این...

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 33 ساله )

سلام...لطفاپاسخموسریع بدین چون واقعا دیگه نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم...حدوددوسال پسری به من پیشنهادازدواج دادگفت که بایدقبلش خوب همدیگه روبشناسیم..امابعدازدوسال وچندماه بافردی عقدکرده که خودش میگوید بامیل خودم نبوده والان که حدودیکسال ازعقدشان گذشته به من میگویدکه دوست داردمن بااوباشم..وقتی بهش میگم شمازن داریدمیگه که زن دارم که دارم من دوست دارم که توبامن باشی تااخر..البته من هم خیلی دوستش دارم وهیچوقت نمیتونم فراموشش کنم..من هم به خودم گفتم که تازمانی که ازدواج نکردم با او دوست باشم..وقتی که ازدواج کردم اورا فراموش میکنم..یعنی واقعا اگه ازدواج کنم اورادیگرفراموش میکنم..حالاازشما میخوام که بهم بگیدچیکارکنم..واقعا نمیدونم..چیکارکنم...اگه بااودوست باشم میتونم کاراموانجام بدم وکلا روحیم عوض میشه ..ضمن اینکه من کارهم میکنم....ازاین ارتباط دیگه خونوادم خبرنداره..البته اون اوایل خبردادشتن..لطفا راهنماییم کنید..خواهش میکنم...بهم پیام میده که باهاش باشم..میگه بهم وابسته شده..منم همینطورنمیتونم فراموشش کنم راهنماییم کنید..متشکرم


مشاور: خانم مریم مردانی

با سلام و عرض ادب پیش از هرچیز چند سؤال دارم که خواهشمندم به آنها فکر کرده و بدون درگیر کردن احساس خود، به طور منطقی و واقعی به آنها پاسخ گویید. به نظر شما این رابطه در انتها به کجا ختم می شود؟ اگر این آقا به شما واقعاً علاقه داشته و دارد چرا حاضر به ازدواج با دیگری شده و تلاش خود را برای ازدواج با شما نکرده؟ اگر ایشان فردی پایبند به اصول اخلاقی است چگونه حاضر شده با فردی ازدواج کند که به او علاقه نداشته و اکنون که این ازدواج رخ داده چرا پایبند به تصمیمی که گرفته نیست؟ تا زمانی که به ایشان دل بسته اید چگونه می توانید به دیگری فکر کرده و در پی ازدواج با فردی دیگر باشید؟ آیا فکر نمی کنید علاقه ایشان به شما نوعی هوس و ابراز علاقه ایشان به شما نوعی فریب است. اگر علاقه ایشان به شما واقعی است و ایشان فردی وفادار، متعهد و پایبند هستند، پس چگونه است که عقد ازدواج را با دیگری بسته و ابراز علاقه را به شما می کند؟ بهتر است لحظه ای خود را به جای همسر ایشان بگذارید. آیا دوست داشتید در شرایط ایشان بودید که زن دیگری در زندگی همسرتان بود؟ پیشنهاد می کنم این رابطه را هر چه زودتر تمام کنید. قطع این رابطه و فراموش کردن آن دشوار است و اثراتی را به طور کوتاه مدت بر زندگیتان خواهد داشت اما غیر ممکن نیست. محاسن قطع این رابطه برای شما بیش از ادامه آن است. اگر دلایل کافی برای این کار داشته باشید و به درستی آن مطمئن باشید سختیهایش نیز قابل تحمل خواهد بود. بهتر است با تصمیم عاقلانه، خود را بازیچه خواسته های دیگری نکنید. قطع این رابطه فرصت تصمیم گیری و فکر کردن به آینده را به شما خواهد داد و زمینه سوء استفاده از شما را از بین خواهد برد. اگر ایشان تصمیم دارند تا انتها با شما باشند، بهتر است ابتدا تکلیف زندگی جدید خود را مشخص کرده سپس به سراغ شما آیند. چراکه همسر ایشان حق دارد که از یک زندگی سالم، مناسب و با عشق و علاقه واقعی بهرمند باشد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.