ناشناس
سوال : با سلام جوانی هستم که از ابتدای تحصیلم همیشه...
سوال : با سلام جوانی هستم که از ابتدای تحصیلم همیشه از شاگردان ممتاز مدرسه بودم و برای درس تلاش زیادی کردم لیسانسم را در تهران گرفتم چون شغل بسار برای من مهم بود به دنبال رشته ای رفتم که بازار کار خوبی داشته باشد به همین دلیلی تهران را انتخاب کردم و در کمال ارامش درس خواندم سختی کشیدم ولی امید داشتم که بعد از 4سال حتما به شغل دست پیدا خواهم کرد و سختی ها را تحمل میکردم حال درسم تمام شده و در خانه هستم و از این که این قدر درس خواندم ناراحت هستم حدود سه ماه پیش در یک ازمون استخدامی شرکت کردم و هر روز از خد ا خواستم که من در این ازمون قبول شوم هر روز دعا کردم نذر کردم و هرروز با دعا و قران بودم اما چند وقت پیش جواب امد و من قبول نشدم واقعا نا امید نا امید شدم من فقط دلخوشی ام قبولی در این ازمون بود و ارزویم این بود که قبول شوم و خیلی دعا کردم و از خدا خواهش کرد م که قبول شوم ولی نشد الان نا امید و افسرده شدم تمام امیدم از دست رفته عصبانی هستم هر که من را میبیند میگوید تو که رفتی تهران و این قدر خواندی بیکاری ؟این مرا ناراحت میکند حال چه کنم امید به خدا داشته باشم؟ چه جوری خدا را بشناسم که دیگر نا امید نشوم احساس میکنم ایمانم ضعیف شده و خدا گوش به من نمیدهد و فکر میکنم خدا حاجت مرا براورده نمیکند حاجت بزرگی که از خدا دارم خدا برای براورده نکرده چند مشکل دارم که از خدا خواهش کردم این مشکلات و حاجات مرا براورده کند ولی نکرده مثل ازدواج کار و یک بیماری که دارم ولی حاجات کوچکم را براورده کرده ولی حاجات اصلی ام را نه دیگر به چه امیدی دستانم را رو به خدا بگیر م هرروز دستانم را رو به خدا میگیرم و ارزوهایم را میگویم تازگی فقط یکی از حاجت یزرگم که ارشد بوده براورده کرده ولی کار و ازدواج برای خیلی مهمتر بودمن خدا را برای خودم چگونه تصور کنم وقتی نماز میخوانم خدا را چگونه تصور کنم نمازم تازگی حس ندارد مگه خدا نمیگوید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را یا مگر خدا نمیگوید دل دیگران را شاد کنید پس چرا خدا دل من را شاد نکرد من واقعا با این قبولی به بزرگترین ارزو در زندگی ام میرسیدم هنوز هم میدانم که خداست که میتواند فقط حاجتم را براورده کند وغیر از خدا هیچ کسی نمیتواند تنها امید من فقط خدا بود الان که امیدم نا امید شده نمیدانم چه کنم ؟کمکم کنید خدا را چه گونه بدست اورم
در ضمن من احساس میکنم که خیلی بدشانس هستم و در زندگی بسیار با بد شانسی مواجه شدم مرا راهنمایی کنید و اگر ممکن است کتابی به من معرفی کنید ممنون
مشاور: حجة الاسلام منتظمی
کاریر محترم : از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشكر ميكنيم از مهمترين فلسفههاي دعا، اعلام و اظهار بندگي و فقر و وابستگي به منبع لايزال الهي و غناي مطلق او ميباشد.(ميزان الحکمه/باب دعا) اگر به ادعيهاي که از اولياي معصوم و بزرگان دين رسيده است توجه نماييم، در هيچ جا خبري از اين نيست که من دعا ميکنم تا حاجت خود را آنگونه که خود ميخواهم دريافت دارم و اگر چنين نشد دعا مفيد نبوده است. اگر قرار بود دعا کردن براي رفع نيازها به طور کامل آنهم بر طبق مراد ما و آسايش کامل اين جهاني صورت گيرد بايد ائمه معصومين و در راس ايشان امام سجاد عليه السلام که داراي صحيفه سجاديه آن کتاب کامل دعا با مضامين عرفاني بالا، بايد از مرفهين جامعه خود و کسي که از تمام مواهب و نعمات بهرهمند بوده است باشد در حالي که ميبينيم بين ائمه معصومين عليهم السلام يکي از کساني که بيشترين ناکامي دنيا را البته از ديد ما، کشيده است، آن وجود مبارک است. قدري به عقب باز گرديم حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها که نماز شبها و دعاهاي ايشان معروف است و حضرت زينب سلام الله عليها، که حتي در شب عاشورا نماز شبشان را نشسته به جا ميآورند از کساني هستند که بيشترين شدائد و مصيبات را تحمل کردهاند و بسياري از خوبيها و نعمات را که ما مناسب ميدانيم نداشتهاند. پس فلسفه دعا بر آورده شدن حاجات، آن هم به سليقه ما نيست. بلکه اثبات بندگي به درگاه الهي است. مساله ديگر که اين است که آيا استجابت دعا، بايد به صورتي باشد که ما ميخواهيم؟ و يا آنگونه که مصلحت ما ميباشد بايد انجام گيرد. ممکن است دانش آموزي سالها ضجه بزند، دعا کند، خودش، اقوامش، و حتي مادر و پدرش که در کنکور قبول شود و يا در جايي مشغول به کار شود. با وچود تمام تلاشها و برنامه ريزيها موفق هم نشود. آيا ميتوان گفت دعاي او مستجاب نشده است. اگر او به دانشگاه ميرفت و دچار مسائل خلاف اخلاق ميگشت و يا حتي دچار بيماريهايي از قبيل ايدز و يا مصرف قرصهاي روانگردان ميشد مي توان گفت او به مرادش رسيده بود در حالي که همان شخص در کنکور قبول نشده و زندگي نسبتا آرامي را دنبال ميکند. و يا دختري که براي ازدواجش دعاهاي فراوان کرده و يا براي مورد به خصوصي دعاي زيادي کرده اما به مراد دل خود نرسيده ميتوان گفت که از خوشبختي عقب مانده است؟ آيا اين امکان وجود داشت که بعد از مدتي آن زندگي به طلاق بيانجامد؟ مساله اين است که گاه همان دعاها و تضرعها باعث دفع بلاهاي زيادي از زندگي انسان ميشود که اگر نبود انسان در آنها مي افتاد و نابود ميگشت.(بحار الانوار10/99 و کافي 2/469) و يکي از دلايل اجابت دعاي برخي که ايمان درستي ندارند نيز همين است که ممکن است خداي متعال آن حساسيتي که نسبت به بنده مومن خود دارد به آنها ندارد. اي بسا عمري را بتوان با فقر و کمي امکانات اما اعصاب راحت و آرامش دروني سپري کرد که تمام اشراف حسرت لحظهاي آرامش شما را داشته باشند. دلايل متعدد ديگري هم ميتوان براي آن برشمرد از جمله: عدم مصلحت استجابت دعا براي شخص، همانگونه که در متون دینی آمده است شخص چوپاني خدمت حضرت رسول صلي الله عليه وآله ميرسد و درخواست دعا براي ازدياد گوسفندان ميکند و در آخر از جمله دشمنان رسول خدا ميشود به دليل اينکه ميخواست خمس گوسفندانش را ندهد و ديگر در نمازهاي جماعت هم شرکت نميکرد. و يا از دلايل ديگر اين که به واسطه آن بلاي مترقبهاي که قرار بوده بر سر انسان بيايد دفع شده است در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می شود: 1- زندگی عرصه شکست ها و پیروزی ها است و انسان در این میان در مواجه با شکست ها و تلاش برای موفقیت ساخته و آبدیده می شود و این عرصه برای رشد انسان کاملا ضرورت دارد. البته شکست خوب نیست، ولی هر شکستی اولا عواملی دارد که باید آنها را شناخت و با آنها مقابله کرد و ثانیا می توان از آن عبرت گرفت و همان شکست ظاهری را نردبان ترقی و عامل پیروزی های بعدی قرار داد. در خصوص زندگی بانو امین مجتهده ی اصفهانی آمده که روزی ایشان از پله ها به زمین افتادند و استخوان پایشان شکست ؛ وقتی بالای سر وی آمدند مشاهده کردند بانو می خندد ؛از او علت را سؤال کردند فرمود : وقتی به یاد آوردم که خداوند بابت این درد چه اجری به من خواهد داد خنده ام گرفت 2- خدای متعال منبع بی نهایت قدرت و رحمت است، بنابراین ناامید شدن از خداوند به هیچ وجه مبنای درستی ندارد و ناشی از ناآگاهی انسان است. انسان عارف و آگاه هرگز از خدای متعال ناامید نمی شود و می کوشد تا موانع موفقیت را از سر راه خود بردارد و با ایجاد شرایط و تلاش خستگی ناپذیر ناهمواری های زندگی را برای خود با برنامه ریزی و اصرار و مقاومت هموار می نماید. 3- خدای متعال به تمامی بندگان خود توجه دارد، ولی گاهی رسیدن به خواسته ها با موانعی روبرو است که باید برطرف شود و یا شاید مطابق حکمت و مصلحت نیست و یا اجابت شده، ولی در زمان دیگری به ما خواهد رسید که ما از آن بی خبریم و خیال می کنیم که خداوند ما را فراموش نموده است. 4- تنها راه نزدیک شدن به خداوند وظیفه شناسی و رعایت تقوا است. انجام واجبات و ترک محرمات و کسب رضایت الهی یگانه راه قرب الهی است و البته اگر انسان توانست خدای را از خویش راضی نماید، این در اجابت دعا هایش بسیار موثر خواهد بود. به صورت کلی به موضوع استجابت دعا و شرایط و موانع آن اشاره می کنیم. گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم. (1)پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟ در پاسخ به این سوال متذکر می شویم اولا هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست، زیرا نوعی عبادت و پرستش است و درهر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود ؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست. بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد. و با استمرار این حالت است که آدمی به تدریج مظهر نورانیت و اسماء و صفات کمالیه حق تعالی شده، به کمال و سعادت شایسته خود می رسد، خود دعا کردن، در حقیقت، درمان عطش قلب و تسکین سوزش جان و و نیاز روح به عروج به عالم قدس اله است. امام صادق(ع)فرمود: شما را به دعا سفارش مى کنم. زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا, به خدا نزدیک نمى شوید. (2). رفت موسى آتشى آرد به دست آتشى دید او که از آتش برست بهرنان شخصى سوى نانوا دوید دادجان چون حسن نانوا را بدید استحضار دارید که تمامی عبادات به خصوص دعا دارای چندین اثر عمومی و خصوصی است. آثار عمومی دعا، معنویت، نورانیت، صفا و قربی است که در قلب و روح انسان ایجاد می شود و آثار خصوصی آن تأثیرات معنوی و یا مادی خاص است که در اثر ارتباط موثر با خداوند حاصل می شود و در روایات و سند دعاها ذکر شده است، مانند دعا برای رفع امراض، فقر، گرفتاری و مانند آن. هر دعایی اقتضای استجابت دارد، ولی از نظر فلسفی برای اینکه این اقتضا به علیت تبدیل شود و خواسته ما در خارج واقعا محقق شود، عوامل دیگری نیز در کار است که باید همگی جمع شوند. علیت و ضرورت وجود چیزی در خارج در گرو این است که تمامی علت های اقتضایی با هم جمع شوند و وجود آن چیز در خارج به صورت ضرورت درآید و گرنه با تحقق برخی از عوامل و اقتضائات وجود آن ضروری و حتمی نخواهد بود، بنابراین همانگونه که گفتیم: هر دعایی حتما اقتضای اجابت دارد و خداوند فرموده ادعونی استجب لکم، ولی عملی شدن آن بستگی به وجود سایر اقتضائات و علت ها و شرایط دیگری دارد که در تحقق خارجی آن دخیل هستند. ثانیا، باید بدانید که تحقق هر آرزو و رسیدن به هر هدفی راه اختصاصی و طبیعی خود را دارد و دعا تنها یکی از عوامل موفقیت و رسیدن به خواسته ها و نیازها است. برای موفقیت و رسیدن به خواسته های مشروع خود باید برنامه ریزی و تلاش پی گیر داشت. نابرده رنج گنج میسر نمی شود - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. برخی افراد خیال می کنند همین که بنشینند و دعا کنند و در این زمینه با اصرار از خداوند چیزی بخواهند، می توانند خداوند را مجاب کنند و به خواسته خود برسند. این تصور درست نیست. رسیدن به هر خواسته ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت. البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می شود. به عبارت دیگر باید برخواست و دعا کرد نه اینکه نشست و دعا کرد. دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملا تلاش می کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست. دلیل اصلی عدم اجابت: گاهی شما از پدر خود چیزی می خواهید و او به دلیل اینکه مقدور نیست و یا مصلحت نیست, برایتان فراهم نمی کند؛ ولی در عین حال پاسخ مهربانانه او را دارید و می دانید که به شما توجه دارد و این خودش خیلی مغتنم است. وقتی ما از خدای متعال هم چیزی می خواهیم باید بدانیم که سوال ما را می شنود و پاسخ مهربانانه او کمتر از پدرمان نیست و اگر احیانا دعا و درخواستی را اجابت نمی کند, حکمت و مصلحتی در کار است و هنوز علت آن تامه نشده است, یعنی زمان و امکانات دیگری که باید برای رسیدن به آن مقصد فراهم شود, فراهم نشده است. البته این در صورتی است که رابطه شما با پدرتان و همچنین خداوند رابطه خوب, محترمانه و محبت آمیزی باشد. گاهی هم عدم اجابت به خاطر نبود این گونه رابطه است. دعا، اصولا یک عبادت و عمل ارتباطی قربی با خداوند است، بنابراین اگر به ثمر نمی نشیند، لزوما به خاطر مشکلاتی است که در این ارتباط وجود دارد و یا به خاطر نبود شرایط لازم مانند حکمت و مصلحت است. تصور کنید شما در چه صورتی حاضرید و یا امکان دارد که از فردی در روابط اجتماعی خود کمک بگیرید و یا طلب قرض کنید و مانند آن. این در صورتی است که اولا یکدیگر را بشناسید و ثانیا رابطه خوب و صمیمی با هم داشته باشید. هرگز از غریبه ای که شما را نمی شناسد، شما هم او را نمی شناسید، به توان او برای برآوردن خواسته خود، واقف نیستید و یا رابطه خوب و حسنه ای و ندارید, تقاضای کمک نمی کنید. انسان معمولا به کسی روی می اندازد که پیش او احترام و آبرو دارد، باید رابطه شما با او، آنقدر مستحکم، صمیمی و قابل اطمینان باشد که شما بدانید، اگر روی بیاندازد و از او چیزی بخواهید، نا امید نخواهید شد و پاسخ رد نمی شنوید. این قانون در نوع رابطه تاثیر گذار، با خدای متعال هم جریان دارد. در دعا و رابطه با خدای تعالی و درخواست از او برای رفع نیازها و برآوردن خواسته ها نیز همین امور رعایت می شود. در این زمینه، انسان مستجاب الدعوه به کسی گفته می شود، که اولا با خدا ارتباط دارد، اهل دیانت و عبادت است و رابطه اش با خدای متعال قطع نیست و ثانیا رابطه او با خدای متعال سالم و اصلاح شده است، یعنی از عواملی که باعث تخریب رابطه انسان با خدا می شود، مانند گناه و نافرمانی، لقمه حرام، قساوت قلب، شرک خفی و مانند آن، پرهیز می کند وثالثا, رابطه عمیق , دوستانه و مستحکمی با خداوند دارد و در حقیقت هم عارف است و هم معروف؛ کسی که در اثر معرفت و اطاعت و عبادت, نزد خداوند و ملائکه او معروف شده و اهل آسمان او را می شناسند. این یعنی یک انسان وجیه و آبرومند، یعنی کسی که وقتی از خدای چیزی طلب می کند، دعایش بی پاسخ نمی ماند. اگر انبیاء و اولیاء الهی مستجاب الدعوه بودند به خاطر این بوده است که رابطه خوب و عمیقی با خدای متعال داشتند، مطیع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمی ورزیدند. البته این حالت؛ یعنی مقام استجابت دعا، اختصاص به ایشان نیز ندارد؛ یعنی برای تمامی مؤمنان در صورتی که بتوانند رابطه صمیمی و مستحکمی با خدای تعالی برقرار نمایند، ممکن است. البته ممکن است این حرف نا امید کننده به نظر برسد، یعنی کسی بگوید: خوب ما که مستجاب الدعوه نیستیم، هنوز نتوانسته ایم چنین رابطه ای را با خدا برقرار کنیم، از چنین وجاهت و آبرومندی نزد خدای تعالی برخوردار نیستیم، هنوز خود سازی نکرده ایم و از آلودگی ها خودمان را کاملا پاک نساخته ایم و پرونده خوبی از این جهت نداریم، ما باید چه کنیم؟ آیا نباید دعا کنیم و مستقیم درب خانه خدا برویم؟ و آیا نباید به استجابت دعای خود امید وار باشیم؟ مستجاب الدعوه بودن کار خیلی آسانی هم نیست، ما که هنوز در ابتدای راه یا حد اکثر در اواسط راهیم، چه کنیم؟ در این زمینه گفتنی است: خوشبختانه برای این افراد که اکثریت مومنان را تشکیل می دهند نیز راه باز است، به طور کلی در ارتباطی که انسان با خدای خود دارد، هیج درب بسته، راه نرفتنی و هدف نارسیدنی وجود ندارد، در آستان ربوبی، همه چیز شدنی و رسیدنی است؛ منتهی باید توجه داشت، اگر کسی خودش آبرومندی کافی ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نیست، راه ارتباط برای او این است که به آبرومند و صاحب وجاهتی رجوع کند و او را میان خود و خدا وسیله و واسطه قرار دهد، در همین زمینه قرآن کریم مىفرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید. (3) بحث شفاعت و توسل دقیقا برای این رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصی است که انسان ها، به خصوص مومنین، برای ارتباط با ذات هستی دارند. به دعای توسل توجه کنید، در پایان هر فراز از آن آمده یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله، یعنی ای آبرومند نزد خدا که در اثر این آبرومندی اگر به او رجوع کنی و از او چیز بخواهی دست رد به سینه تو نمی زند ، ما را که از چنین آبرویی برخوردار نیستیم و نتوانسته ایم خدای تعالی را، آنچنان که باید از خود راضی نماییم، دریاب و میان ما و خدای متعال به جهت قربی که داری واسطه شو و از او به خواه که نیازها و حاجت های ما را برآورد. توضیح بیشتر درباره شرایط و موانع اجابت دعا: زمینه به ثمر نشستن درخت دعا و نیایش چند چیز است که بدون فراهم آمدن آن ها, اجابتی که مد نظر نیایشگر است، محقق نخواهد گشت که عبارتند از 1- رفع موانع. 2- ایجاد شرایط. 3- رعایت آداب . 4- شرایط خواسته البته اگر موانع آن رفع و شرایط رعایت شود و با حکمت و مصلحت الهی منافات نداشته باشد, اجابت انشاءالله حتمی است و رعایت آداب جنبه کمکی دارد و در تسریع اجابت موثر است و نه در اصل اجابت. 1- موانع اجابت دعا: 1. گناه : یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود, نافرمانى از دستورهاى خداست. حضرت على (علیه السّلام) در دعاى کمیل چنین مى فرماید: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند. و در جاى دیگر از همان دعا چنین مى فرماید: اى آقا و مولاى من ! به عزتت قسم ! از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود. امام باقر(ع) در این باره فرمود: بنده حاجتى ازخدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله, او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه, خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست. (4) 2. لقمه حرام: استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعا است که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود. (5) 3. قساوت قلب: همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مىشدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مىباشد. امام صادق (ع) مىفرماید: خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمىکند. (6) 4. شتاب و عجله: امام صادق (ع) فرمود: همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مىشود و دعا را ترک مىکند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مىکند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند. (7). 2- عوامل اجابت دعا: 1. معرفت به خدا: گروهى خدمت پیشواى ششم امام صادق(ع) شرفیاب شدند و پرسیدند: ما دعا و نیایش مى کنیم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدین جهت است که آن کسى را که مى خوانید, نمى شناسید. (8) رسول گرامى اسلام(ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرماید: اگر خداوند را به شایستگى معرفتش مى شناختید, با دعایتان مى توانستید کوه را از جاى بکنید... (9) 2. حضور قلب : دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر واقع مىشود که باطن انسان متوجه خدای متعال باشد و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم (ص) مىفرماید، بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمىکند. (10) 3. رعایت زمان مناسب : در همه اوقات و همه لحظات زندگى, نیایش براى ما امکان پذیر است, زیرا همیشه روزنه هایى از دیوارهاى این جهان کهنسال, بربى نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکى, مى توانیم آن سوى جهان را نظاره کنیم. سرودنیایش که از اعماق جان برمىآید و به خاموشى اشتیاق دارد; شاید روح انسانى درخاموشى مطلق راز دیگرى احساس مى کند; آرى لذت نیایش شبانگاهى, لذت وصف ناپذیرى دارد; شاید در آن هنگام که تاریکى مطلق فضاى پیرامون ما را در برمى گیرد, روشنایى آن دریچه اسرارآمیز, روشن تر و نمودارتر مى گردد. (11) در آیات صحیفه آسمانى و روایات توصیه شده است که هرگاه نسیم رحمت الهى وزیدن گرفت و انسان احساس کرد دلش میل به سخن گفتن با خدا دارد, نیایش کند. علاوه برآن, زمان هایى نیز در آیات و روایات به عنوان وقت هاى مناسب براى نیایش سفارش شده است; از جمله بعد از اقامه نماز, شب و روز جمعه, نیمه شب, از سحر تا طلوع آفتاب, هنگام بارش باران, هنگام تلاوت قرآن و اذان. در این لحظات امید به استجابت بیشتر است. 4. پیوستگی یاد خدا: شکى نیست که انسان ها همواره نیازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نیست که از ذات اقدس خداوندى بى نیاز باشند. به همین جهت مى بایست انسان درتمامى حالات; خوشى و ناخوشى, سلامت وکسالت, همواره به یادخدا باشد. امام صادق(ع) فرمود: هرکسى که در همه حال به دعا مشغول باشد, دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزدیک تر است; چون فرشتگان در هنگام بلا مى گویند: این صداى آشنایى است; و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود; در حالى که اگر انسان تنها در گرفتاری ها پروردگار را بخواند, دعا و نیایش از اجابت دورتر است; چون فرشتگان مى گویند: این صداى ناآشنایى است. 5. امید واری به خداوند: دعا کننده باید با امید و اطمینان کامل دعا کند و نه با شک و تردید و سوءظن . در دعاى ابى حمزه ثمالى چنین مى خوانیم: بارلها! مى دانم که توبراى کسى که به توامیدوار است در مقام و موضع اجابت هستى . و در اعمال بیست و هفتم رجب چنین آمده است : پروردگارا! با دعا و خواندنى از تو تقاضا و طلب مى کنم که یک فرد امیدوار تو را آنگونه دعا کرد و تو هم او را به آرزویش رساندى . 6. اصرار و الحاح در دعا: یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مىگردد اصرار در دعا مىباشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً ا جابت نمىکند حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت این که خداى متعال مىخواهد بندهاش ارتباط خود را با او بیشتر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد بنابراین اصرار در دعا خود مىتواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود. و خود اصرار ورزیدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است. امام باقر (ع) مىفرماید: بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات در حالى که آن را براى خود دوست دارد. (12) و نیز مىفرماید: به خدا قسم اصرار نمىورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر این که آن را برآورده مىسازد. (13). رسول اکرم (ص) مىفرماید:خداى متعال درخواستکننده را دوست دارد. (14) بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مىشود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال مىباشد بدین جهت هیچگاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شویم. پیامبر اسلام (ص) مىفرماید: خدا رحمت کند بندهاى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد. (15) به اجابت نرسیدن دعا هرگز نباید باعث ناامیدى از رحمت پروردگار شود; زیرا گاهى ممکن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخیر بیافتد. (16). در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى کند, چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببیند. (17) اى بسا مخلص که نالد در دعا تا رود دود خلوصش برسما پس ملایک با خدا نالند زار کاى مجیب هر دعاى مستجار بنده مومن تضرع مى کند او نمى داند بجز تو مستند تو عطا بیگانگان را مى دهى ازتو دارد آرزو هر مشتهى حق بفرماید: نه از خوارى اوست عین تإخیر عطا یارى اوست خوش همى آید مرا آواز او وآن خدایا گفتن و آن راز او 7. توسل به اولیای الهی: وسیله قرار دادن کسانی که می توانند میان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسیعی دارد. هر کسی به هر مقداری که نزد خدای تعالی عزیز و آبرومند است ، می تواند وسیله انسان به درگاه الهی برای رسیدن به حاجت ها و نیازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نماید. برترین کسانی که از وجاهت و آبرومندی کامل نزد خداوند برخوردارند، معصومین (ع) هستند. پس از ایشان البته مقربان درگاه الهی از اهل معرفت و کمال و حتی مومنان و کسانی که اجمالا آبرومند هستند، وسیله خداوند محسوب می شوند. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «خداوند عزوجل مىفرماید: اى بندگان من! گرامىترین خلق و پرفضیلتترین آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اینان «وسیله»ها به سوى من مىباشند. هر کس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و یا دچار حادثهاى سخت و زیانبار گشته و برطرف شدن آن را مىخواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم» (18) پس از اینکه آدم ابوالبشر مرتکب ترک اولى شد، در مقام توبه به پیشگاه خداوند عرضه داشت: پروردگارا به حق محمد(ص) از تو مىخواهم که مرا بیامرزى... (19) در کتابها و مدارک معتبر اهل سنت آمده است: هرگاه قحطى و خشکسالى پیش مىآمد، عمر از طریق توسّل به عباس عموى پیامبر، طلب باران مىکرد و مىگفت: به خدا سوگند! عباس وسیله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد او است و خدایا! ما به وسیله عموى پیغمبرمان به تو روى مىآوریم، پس سیرابمان کن» (20). عثمان بن حنیف مىگوید: روزى در محضر پیامبر اکرم(ص) بودم، حضرت به شخصى که مشکل خود را به ایشان عرضه مىکرد، شیوه دعا و توسّل را چنین تعلیم فرمود: برو وضو بساز و دو رکعت نماز به جا آور و پس از آن خداوند را با این جملات بخوان: «بارخدایا! از تو درخواست مىکنم و به تو روى مىآورم به پیامبرت، پیامبر رحمت. اى محمد! من به حق تو به سوى خدایم روى آوردهام تا حاجتم برآورده شود. خدایا! پیامبرت را در مورد من شفیع قرار ده». (21). 3- رعایت آداب: رعایت آداب دعا در ارتباط موثر با خداوند نقش به سزایی دارد، در این قسمت آداب استجابت دعا که در روایات به آنها اشاره شده، ذکر مىکنیم. از جمله: 1. گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدا 2. فرستادن صلوات 3- 1 بار حداقل 3. استغفار و اظهار فروتنی و دوری از حالت طلب کاری و ... . برآوردن حاجت نیازمندان: خدمت به بندگان الهی، به خصوص رسیدگی به وضعیت فقراء اهل ایمان، سبب تقویت ارتباط انسان با خداوند و استجابت دعا مىگردد. طبیعى است که هر قدر اعمال نیک انسان بهتر باشد لطف الهى به او بیشتر است. 4- شرایط خواسته و حاجت : 1. با حکمت الهى مغایرت نداشته باشد: خداى متعال بر اساس حکمت خود این عالم را طبق قوانین خاص اداره مىکند و هیچگاه، این قوانین را نقض نمىکند بنابراین استجابت دعا باید از کانال قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد مستجاب نمىشود. زیرا خداى متعال فقط کریم نیست بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او صفت دیگرش را نقض نمىکند. امام على (ع) مىفرماید خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمىکند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمىسازد. (22). 2. مطابق مصلحت باشد: در ضمن شمارش علل گوناگونى که باعث مىشود حاجات انسان سریعاً اجابت نشود، یکى از مهمترین آن علّتها این است که گاهى اوقات انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مىنماید و فکر مىکند اجابت آن به نفع او مىباشد حال آن که در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست. درسوره بقره آمده است: «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است». (23). پانوشت: 1- (غافر 60) 2- کافی، ج2، 467 3- مائده، آیه 35 4- بحار الانوار،ج73،ص329 5- بحار الانوار،ج93،ص358 6- میزان الحکمه،ج3،ص875 7- اصول کافی،ج2،ص474 8- بحارالانوار،ج93،ص368 9- المیزان،ج2،ص43 10- میزان الحکمه،حدیث5606 11- نیایش امام حسین(ع)در عرفات،ص11 12- میزان الحکمه،ج2،ص880 13- میزان الحکمه،ج2،ص880 14- میزان الحکمه،ج2،ص880 15- میزان الحکمه،ج2،ص880 16- کافی،ج2،ص355 17- کافی،ج2، ص479 18- بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20 19- مستدرک صحیحین، ج 2، ص615 20- اسدالغابه، ج 3، ص 165 21- مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138 22- میزان الحکمه،ج2،ص876 23- بقره, آیه 216 معرفی چند کتاب جهت مطالعه بیشتر : پیک مشتاقان / از خاک تا افلاک / حدیث آرزومندی و مرغ سلیمان از استاد کریم محمود حقیقی.