ناشناس

باسلام بنده خانم 33 ساله دارای مدرک لیسانس و شاغل...

باسلام بنده خانم 33 ساله دارای مدرک لیسانس و شاغل در یک شرکت خصوصی معتبر می باشم خیلی زحمت کشیدم تا به مرحله رسیدم البته هیچگاه منکر کمکهای بسیار زیاد خداوند نبوده و نیستم اگر خدا را نداشتم مثل خیلی های دیگر که کارشون به جاهی خیلی بد مثل خودکشی و یا هرزه گی می رسه کار من هم رسیده بود به حرفم ایمان دارم . زمانی که دیپلم گرفتم وضعیت مالی خانواده خیلی بد بود و برای کمک علی رغم علاقه بسیار به ادامه تحصیل مشغول به کار شدم اصلا نفهمیدم چطوری پنج سال از عمرم گذشت حتی الان وقتی به اون زمان فکر می کنم برام مثل خواب می مونه . بالاخره تصمیم گرفتم و توکل کردم به خدا از شرکت بیرون اومدم و درس خوندم همون سال دانشگاه قبول شدم اما شهرستان ، سختی های تحصیل در یک شهر غریب را هم تحمل کردم و هفت ترمه درسمو تموم کردم با سختی زیاد کار خوبی پیدا کردم در یک شرکت معتبر و قدیمی. اما متاسفانه محیط شرکت اصلا خوب نیست بیشتر همکارانم بی اعتقاد هستند و اصول روابط زن و مرد را رعایت نمی کنند بعضی از خانمها بدون حجاب در شرکت تردد می کنند و خیلی راحت با آقایون دست می دهند البته بگم چون چادری هستم همگی در برخورد با من کاملا رعایت می کنند متاسفانه اعتقادات ما شیعیان در مورد امام زمان را به مسخره می گیرند و خیلی راحت به امام و رهبر توهین می کنند مجبورم سکوت کنم اما در روحیه ام خیلی تاثیر بد می گذارد و از این می ترسم که اعتقاداتم کم کم سست شود اولین سوالم از شما اینست با شرایطی که گفتم آیا به کارم در این شرکت ادامه دهم ؟ و سوال دوم : من با وجود خواستگاران زیادی که داشتم به خاطر مشکلات و همچنین خواستگارنی که قالبا خیلی اعتقادات محکمی نداشتند و بعضا حتی نماز هم نمی خواندن ازدواج نکردم خیلی دعا می کنم و خیلی از دستورالعملهایی که علما فرموده اند را انجام داده ام اما حاجتم برآورده نشده است خیلی دوست دارم فرزند داشته باشم و با کمک خدا فرزندان خوبی تربیت کنم که هم باقیات صالحات خودم باشند و هم جزء یاران امام زمان (عج) سنم بالا رفته و این توفیق نصیبم نشده و یه جورایی دیگه دارم امیدم را از دست می دم چون خانمها در یک سن مشخصی قادر به بچه دار شدن هستند می دونم که خدا اگر بخواهد در هر سنی باشم بچه دار می شوم اما نمی توانم برای خودم چنین جایگاه و شانی در نظر بگیرم که چنین معجزه ای برایم اتفاق بیفتد . این فکرها خیلی آزارم می دهم خیلی سعی می کنم با توکل و دعا خودم را آرام کنم اما چند ماهی است که نتیجه نمی دهد دچار افسردگی و نامیدی شدم طوری که حتی گاهی اوقات که به فکر خواندن دعا یا قرآن می افتم این فکرها منصرفم می کنه می دونم شیطون میاد سراغم اما نمی دونم باید چکار کنم خیلی دارم مقاومت می کنم که منحرف نشم اما می ترسم که روزی این فکرها کار دستم بده ازتون می خوام که راهنماییم کنید ؟ خیلی از خواستگارانم از اقوام بودند و وقتی می بینم ازدواج کردند و بچه دار شدند با خودم درگیر می شم که باید با همان شرایط هم قبول می کردم حتی با وجود اینکه می دونم نماز نمی خونن با این فکرها خیلی درگیر هستم و هرچه تلاش می کنم فکر نکنم نمی شه . پسرعمه ای دارم که از دوران نوجوانی به من علاقه مند بوده و در همان دوران این علاقه را ابراز کرد ، هنوز ازدواج نکرده البته یکبار عقد کرد اما به گفته خواهرش با یک دختر مطلقه با این شرط که اگر با او ازدواج کند پدر دختر دستگاهای مورد نیاز برای تراشکاری را براش بخره و بعد از چند ماه هم طلاق گرفتند من فکر می کنم هنوز هم به من علاقه دارد اما به خاطر اختلاف زیادی که بینمون هست و شاید هم به دلیل اینکه یکبار عقد کرده پاپیش نمی زاره تا دوم راهنمایی درس خوند و اصلا اهل نماز و روزه نیست من بهش علاقه چندانی ندارن و بیشتر هم به خاطر اعتقاداتش است اما الان مدتی است که مدام خوابش را می بینم نمی دونم چرا بهش اصلا فکر نمی کنم . یه سوال دیگه ای که دارم اینه ممکنه که خود این پسر یا مادرش جادو کرده باشند جون من با مطالعاتی که داشتم می دونم جادو حقیقت داره و درسته که ما نهی شده ایم اما عده ای به این کار اشتغال دارند آیا اگر این امکان وجود دارد اقدامی انجام بدهم دستور اسلام چیه ؟ سوال دیگه ام اینه که با تعاریفی که از این پسر کردم آیا ازدواج با او کار درست و عاقلانه ای است ؟ لطفا پاسخ سوالات مرا از منظر اسلام بدهید . باتشکر
سه‌شنبه، 21 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

باسلام بنده خانم 33 ساله دارای مدرک لیسانس و شاغل...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 33 ساله )

باسلام
بنده خانم 33 ساله دارای مدرک لیسانس و شاغل در یک شرکت خصوصی معتبر می باشم
خیلی زحمت کشیدم تا به مرحله رسیدم البته هیچگاه منکر کمکهای بسیار زیاد خداوند نبوده و نیستم اگر خدا را نداشتم مثل خیلی های دیگر که کارشون به جاهی خیلی بد مثل خودکشی و یا هرزه گی می رسه کار من هم رسیده بود به حرفم ایمان دارم .
زمانی که دیپلم گرفتم وضعیت مالی خانواده خیلی بد بود و برای کمک علی رغم علاقه بسیار به ادامه تحصیل مشغول به کار شدم اصلا نفهمیدم چطوری پنج سال از عمرم گذشت حتی الان وقتی به اون زمان فکر می کنم برام مثل خواب می مونه .
بالاخره تصمیم گرفتم و توکل کردم به خدا از شرکت بیرون اومدم و درس خوندم همون سال دانشگاه قبول شدم اما شهرستان ، سختی های تحصیل در یک شهر غریب را هم تحمل کردم و هفت ترمه درسمو تموم کردم با سختی زیاد کار خوبی پیدا کردم در یک شرکت معتبر و قدیمی. اما متاسفانه محیط شرکت اصلا خوب نیست بیشتر همکارانم بی اعتقاد هستند و اصول روابط زن و مرد را رعایت نمی کنند بعضی از خانمها بدون حجاب در شرکت تردد می کنند و خیلی راحت با آقایون دست می دهند البته بگم چون چادری هستم همگی در برخورد با من کاملا رعایت می کنند متاسفانه اعتقادات ما شیعیان در مورد امام زمان را به مسخره می گیرند و خیلی راحت به امام و رهبر توهین می کنند مجبورم سکوت کنم اما در روحیه ام خیلی تاثیر بد می گذارد و از این می ترسم که اعتقاداتم کم کم سست شود
اولین سوالم از شما اینست با شرایطی که گفتم آیا به کارم در این شرکت ادامه دهم ؟
و سوال دوم :
من با وجود خواستگاران زیادی که داشتم به خاطر مشکلات و همچنین خواستگارنی که قالبا خیلی اعتقادات محکمی نداشتند و بعضا حتی نماز هم نمی خواندن ازدواج نکردم خیلی دعا می کنم و خیلی از دستورالعملهایی که علما فرموده اند را انجام داده ام اما حاجتم برآورده نشده است خیلی دوست دارم فرزند داشته باشم و با کمک خدا فرزندان خوبی تربیت کنم که هم باقیات صالحات خودم باشند و هم جزء یاران امام زمان (عج) سنم بالا رفته و این توفیق نصیبم نشده و یه جورایی دیگه دارم امیدم را از دست می دم چون خانمها در یک سن مشخصی قادر به بچه دار شدن هستند می دونم که خدا اگر بخواهد در هر سنی باشم بچه دار می شوم اما نمی توانم برای خودم چنین جایگاه و شانی در نظر بگیرم که چنین معجزه ای برایم اتفاق بیفتد . این فکرها خیلی آزارم می دهم خیلی سعی می کنم با توکل و دعا خودم را آرام کنم اما چند ماهی است که نتیجه نمی دهد دچار افسردگی و نامیدی شدم طوری که حتی گاهی اوقات که به فکر خواندن دعا یا قرآن می افتم این فکرها منصرفم می کنه می دونم شیطون میاد سراغم اما نمی دونم باید چکار کنم خیلی دارم مقاومت می کنم که منحرف نشم اما می ترسم که روزی این فکرها کار دستم بده ازتون می خوام که راهنماییم کنید ؟ خیلی از خواستگارانم از اقوام بودند و وقتی می بینم ازدواج کردند و بچه دار شدند با خودم درگیر می شم که باید با همان شرایط هم قبول می کردم حتی با وجود اینکه می دونم نماز نمی خونن با این فکرها خیلی درگیر هستم و هرچه تلاش می کنم فکر نکنم نمی شه .
پسرعمه ای دارم که از دوران نوجوانی به من علاقه مند بوده و در همان دوران این علاقه را ابراز کرد ، هنوز ازدواج نکرده البته یکبار عقد کرد اما به گفته خواهرش با یک دختر مطلقه با این شرط که اگر با او ازدواج کند پدر دختر دستگاهای مورد نیاز برای تراشکاری را براش بخره و بعد از چند ماه هم طلاق گرفتند من فکر می کنم هنوز هم به من علاقه دارد اما به خاطر اختلاف زیادی که بینمون هست و شاید هم به دلیل اینکه یکبار عقد کرده پاپیش نمی زاره تا دوم راهنمایی درس خوند و اصلا اهل نماز و روزه نیست من بهش علاقه چندانی ندارن و بیشتر هم به خاطر اعتقاداتش است اما الان مدتی است که مدام خوابش را می بینم نمی دونم چرا بهش اصلا فکر نمی کنم . یه سوال دیگه ای که دارم اینه ممکنه که خود این پسر یا مادرش جادو کرده باشند جون من با مطالعاتی که داشتم می دونم جادو حقیقت داره و درسته که ما نهی شده ایم اما عده ای به این کار اشتغال دارند آیا اگر این امکان وجود دارد اقدامی انجام بدهم دستور اسلام چیه ؟
سوال دیگه ام اینه که با تعاریفی که از این پسر کردم آیا ازدواج با او کار درست و عاقلانه ای است ؟
لطفا پاسخ سوالات مرا از منظر اسلام بدهید .
باتشکر













مشاور: حجة الاسلام منتظمی

کاربر محترم: خوشحاليم كه نگراني شما در دوران شور و حال جواني رسيدن به كمالات انساني مي باشد و اميدواريم با مطالبي كه در اين نوشتار خدمت شما ارائه مي گردد بتوانيم راه حل مناسبي جهت دغدغه هاي ذهنيتان ارائه نمائيم . باشد که ما را نيز از دعاي خير خود فراموش نفرمائيد. جواب1 اگر احتیاج به درامد این کار دارید با رعایت موارد زیر به کارتان ادامه بدهید .در غیر این صورت اگر نمی توانید نباید در آنجا کار کنید پرسش . هرگاه در منطقه و یا محیطی رسم براین باشد که هنگام برخورد با یکدیگر مصافحه می کنند ( حتی زنان با مردان ) و اگر این کار را ترک کنند ، اهانت و اساعه ادب نسبت به طرف مقابل محسوب می شود ، حکم دست دادن زن و مرد با این فرض چیست ؟ همه مراجع : دست دادن با زن نامحرم جایز نیست و شعائر دینی باید حفظ شود و با تفهیم حکم شرعی ، حمل بر اسائه ادب از بین می رود . پرسش 97 . آیا کار خانم ها در ادارات که با نامحرم روبه رو می شوند و گفت و گو می کنند ، اشکال دارد؟ همه مراجع : اگر حجاب شرعی رعایت شود و قصد لذت و یا ترس افتادن به گناه نباشد ، اشکال ندارد تبصره . اگر زنان بخواهند در این گونه اجتماعات فعالیت و خدمت کنند ، باید علاوه بر حفظ حجاب ، از آرایش چهره خود بپرهیزند . شکی نیست دوران جوانی, دوران خاص و ویژه ای است و به خاطر طولانی بودن دوران تجرد و خطرات جدی و زیاد آشکار و پنهان غرایز نفسانی و جنسی, مراقبت و توجه بیشتری را طلب می کند و لازم است برادران و خواهران خود با جنس مخالف را از نظر کمی و کیفی تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت اکتفا کنند. به عبارت دیگر تا زمانی که ضرورتی ایجاب نمی کند حتی الامکان روابط با نامحرم برقرار نشود. زیرا زن و مرد جوان بخصوص اگر مجرد باشند چه بسا همین هم صحبت شدن ها، غرایز جنسی دو طرف یا یکی از آنها را تحریک کند و به الفت و محبت شهوانی و غریزی بین آنها بیانجامد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فساد شود هر چند ممکن است در ابتدا هر دو طرف قصد و نیت پاک و خداپسندانه ای داشته باشند و یا به انگیزه رشد و کمال معنوی و ... باشد. لازم به ذکر است این مطلب یک ادعا نظری صرف نیست بلکه پشتوانه آن تجربه بسیاری از افراد است که به اقرار خودشان در ابتدا به قصد و نیت پاک و مقدسی به گفتگو و ارتباط پرداختند ولی پس از مدت زمان کوتاهی به جایی کشیده شده که هیچ یک از آنها حتی گمانشان را نمی کردند. اما اگر برقرار کردن ارتباط کاری را ضروری می دانید و به خود و ایشان اطمینان دارید که مسایل شرعی را رعایت کنید، اشکال ندارد ولی باید همیشه متوجه این حقیقت باشید که دختر و پسر مثل پنبه و آتش می مانند و دائما باید از یکدیگر دور باشند. یک جرقه کافی است تا خرمن عفت و ایمان را به آتش بکشد. لازم است به این نکته هم حواسمان جمع باشد که دختران و پسران جوان و مجرد، معمولا از چنین ظرفیتی برخوردار نیستند، هر چند ظاهرشان نشان ندهد. این میدان جولانگاه هر کسی نیست، یک قهرمان می طلبد. پس تا وقتی درباره خود یا طرف مقابل به اطمینان نرسیده اید، از احتیاط غافل نباشید. در برخورد و گفتگو, هنجارهای شرعی زیر رعایت شود: 1- از گفتگوهای تحریک کننده پرهیز شود. 2- از نگاه های آلوده و شهوانی خودداری شود. 3- حجاب شرعی رعایت شود. 4- قصد تلذذ و ریبه در کار نباشد. 5- دو نفر نامحرم در محیط بسته , تنها نمانند. بنابراین سعی کنید خود را به امور زیر عادت دهید: الف) در صحبت با نامحرم به او نگاه نکنید و به هیچ قسمتی از بدن او خیره نشوید و قسمت های باز و پوشیده برایتان کاملا مساوی فرض شوند. ب ) در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفت و حیا را فراموش نکنید. روشن است که هر فرد خود بهتر می تواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است «بل الانسان علی نفسه بصیره؛ آدمی بر نفس خود آگاه و بیناست». ج ) از شوخی کردن با نامحرمان اجتناب کنید زیرا اگر شوخی و خندیدن با زن نامحرم موجب فتنه و فساد شود قطعا حرام است. جواب س 2 اگر واقعاً كسی‌ نماز نمی‌خواند ازدواج‌ با او ؛ مصلحت‌ نیست‌؛ زیرا مؤمن‌ كفو وهم‌ شأن‌ مؤمن‌ است‌ و كسی‌ كه‌ نمازنمی‌خواند و با خدا ارتباط‌ ندارند ایمان‌ واقعی‌ نیز ندارد. چنین‌ كسی‌ كه‌ پایبند مبانی‌ عقیدتی‌ ودینی‌ نیست‌ و دستورات‌ الهی‌ را به‌ جا نمی‌آورد و به‌ تعهدات‌خویش‌ در پیشگاه‌ او عمل‌ نمی‌كند، مورد اعتماد نیست‌ و نباید به‌ عنوان‌شریك‌ زندگی‌ انتخاب‌ شود. سزاوار است‌ دختر با ایمان‌ و اهل‌ نماز و عبادت‌، با پسری‌ در حد خود یا در مرتبه‌ای‌ نزدیك‌ به‌ خود ازدواج‌ كند؛ زیراخصوصیات‌ مرد در زندگی‌ خانوادگی‌ و اخلاق‌ و روحیات‌ فرزندان‌ تاثیر دارد. در هر صورت با توجه به مطالب فوق عقد ازدواج با کسی که نماز نمی خواند اما واجب بودن نماز را قبول دارد شرعا صحیح است ولی سخت است وعقلانی نبست ولی اگر منکر اصل نماز باشد نباید ازدواج کنید من الله توفیق



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.