ناشناس

با عرض سلام و خسته نباشید من دیگه خستم چرا وقتی آدم...

با عرض سلام و خسته نباشید من دیگه خستم چرا وقتی آدم از خدا چیزی رو می خاد هی دعااااااااااااهی التماسسسسسسسسسسسس بازم خدا نمی ده چرااااااااااااواقعا چرا به نظر شما آدم دعا نکنه از خدا نخواد خودشو بزنه به بی خیالی اصلا به خواستش فکر نکنه تا آروم بگیره بهتره دعاچقدر؟؟؟؟؟؟؟؟بدتر آدمو بیقرار میکنه
جمعه، 7 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با عرض سلام و خسته نباشید من دیگه خستم چرا وقتی آدم...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید
من دیگه خستم چرا وقتی آدم از خدا چیزی رو می خاد هی دعااااااااااااهی التماسسسسسسسسسسسس بازم خدا نمی ده چرااااااااااااواقعا چرا به نظر شما آدم دعا نکنه از خدا نخواد خودشو بزنه به بی خیالی اصلا به خواستش فکر نکنه تا آروم بگیره بهتره
دعاچقدر؟؟؟؟؟؟؟؟بدتر آدمو بیقرار میکنه


مشاور: حجة الاسلام منتظمی

کاریر محترم : از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشكر مي‌كنيم. جواب : کاربر محترم : ‌‌‌ما از باطن هستی و مصالح حقیقی بی خبریم.لطفا متن زیربه دقت بخوانید: گاهی خداوند وقتی بنده مؤمنی را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر می اندازد. در حدیث است كه خداوند استجابت دعا بنده مؤمن خود را به تأخیر می اندازد، به خاطر آن كه صدای او را دوست دارد و می خواهد بنده بیش تر به درگاهش الحاح و اصرار كند.( اصول كافی ، ج 4، ص 247) چون تأخیر در اجابت سبب تكرار دعا می شود و در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا كننده می گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت می كند تا دعا را تكرار نكند و ضمنا حجت تمام می شود و در قیامت نتواند احتیاجی نماید. ناله مؤمن همی داریم دوست گو تضرّع كن كه این اعززاوست حاجت آوردش زغفلت سوی من آن كشیدش، موكشان تا كوی من گر بر آرم حاجتش او را رود هم در آن بازیچه مستغرق شود امام صادق (ع) می فرماید: «بنده ای كه دوست خداست، وقتی حادثه ای برایش رخ می دهد، به درگاه خدا دعا می كند. خداوند به فرشته ای كه موكل بر اجابت اوست می فرماید: حاجت بنده ام را برآور، ولی در آن شتاب مكن كه من میل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتی دعا ، خداوند بر فرشته موكل به آن حاجت دستور می دهد: حاجتش را زود برآورید و در برآوردن آن شتاب كنید. كه من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم».( سید هاشم رسولی محالتی، كیفر گناه ، ص 137) گاهی دعا به اجابت می رسد، اما مصلحت هایی اقتضا می كند تحقق خارجی آن به تأخیر افتد. حضرت موسای كلیم می گویم: پروردگارا! تو به فرعون و طرفدارانش در زندگی دنیا زیورها و مال های فراوان داده ای! او مردم را از راه تو گمراه می كند. پروردگارا! اموالشان را نابود ساز و دل هایشان را سخت گردان كه ایمان نیاورند تا عذاب دردناك تو را ببینند! خداوند در پاسخ موسی و برادرش فرمود: قد أجیب دعوتكما؛ (یونس (10) آیه 88) دعای شما را اجابت نمودم». امام صادق (ع) فرمود: «میان دعای حضرت موسی(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول كشید!»( سید هاشم رسول محالتی، كیفر گناه ص 132) 1- گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست. چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را که از او درخواست کرده‌ام به من بدهد، به ضرر من می شود؛ لذا اجابت را به تأخیر می‏اندازد. فرض کنید کسی از خدا پول می خواهد. خدا اگر همین الان به او بدهد، نفسش سرمست شده و او را به تباهی می‏کشاند. برای همین خدا می گذارد موقعی به تو پول می دهد که نفست چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ 2- در حدیث است که خداوند استجابت دعا‌ی بنده مؤمن خود را به تأخیر میاندازد، به خاطر آن که صدای او را دوست دارد و می خواهد بنده بیش تر به درگاهش الحاح و اصرار کند. چون تأخیر در اجابت سبب تکرار دعا می شود و در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا کننده می گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت می کند تا دعا را تکرار نکند و ضمنا حجت تمام می شود و در قیامت نتواند احتیاجی نماید. 3- امام صادق علیه السلام می فرماید: «بنده ای که دوست خداست، وقتی حادثه ای برایش رخ می دهد، به درگاه خدا دعا می کند. خداوند به فرشته ای که موکل بر اجابت اوست می فرماید: حاجت بنده ام را برآور، ولی در آن شتاب مکن که من میل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتی دعا می کند، خداوند بر فرشته موکل به آن حاجت دستور می دهد: «حاجتش را زود برآورید و در برآوردن آن شتاب کنید، که من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم». 4- چرا به صرف شک باید نماز را ترک نمود ؟! آیا عقل چنین اجازه ای را به ما می دهد؟! وقتی شکّ در وجود خدا یا معاد حاصل شد به این معناست که ممکن است معادی وجود داشته باشد و ممکن است وجود نداشته باشد. پس احتمال هر دو طرف وجود دارد. حال اگر خدا و معادی وجود نداشته باشد ، همه می میرند و خاک می شوند ؛ پس آنها که نماز خوانده اند نسبت به آنها که نماز نخوانده اند چه چیزی را از دست داده اند؟! وقتی آخر زندگی ، عدم محض شدن باشد ، دیگر چه چیزی ارزش خواهد داشت؟! و خوشی چه معنایی خواهد داشت؟! امّا اگر خدا و معادی وجود داشته باشد ، آنگاه آنکه نماز را به بهانه ی شکّ ترک نموده چگونه نقص حاصل از آن را جبران خواهد کرد؟! حتّی به فرض ، خدا عذر او را بپذیرد و او را عذاب نکند امّا به هر حال از نعمات و محصولات آخرتی نماز برخوردار نخواهد بود. از اینرو عقل برای دفع ضرر احتمالی حکم می کند که تا رسیدن به یقین کامل نسبت به یکی از دو طرف شکّ ، نماز و دیگر اعمال خیر را ترک نکن! 6- برای خلاصی از وسواس شیطان لعین، به فرموده قرآن کریم بسیار استعاذه کنید: "وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ و هرگاه از شیطان بر تو رنج و فسادی رسید به خدا پناه ببر که او شنوای داناست..."(اعراف، آیه 200) مرحوم آیت الله طالقانی در خطبه‌های نماز جمعه فرمودند: «روزی شخصی به نزد امام صادق علیه‌السلام آمد و عرض کرد: هلاک شدم! امام پرسیدند: چرا؟ او پاسخ داد: برای این که شک کردم و آن هم به وجود خدا! امام فرمودند: الله اکبر، هذا اول الیقین – یعنی: الله اکبر، این [تازه] اول یقین است. پس به دوست خود بشارت دهید که شک معقول، ابتدای یقین است. ولی باید مواظب باشد که تجاهل، عصبیت و لجاج به شک او راه پیدا نکند. از خدا بخواهد و او خود بنده‌اش را هدایت می کند. 8- وسوسه ها و شک هایی که در فکر و قلب شما پیدا می شود قطعاً توسط شیطان است که بشدت خواهان دوری و جدا کردن شما از درگاه معبود مهربان است. برای مبارزه با این وسوسه ها نباید فراموش کنید که شیطان موجود پلیدی است که دشمن انسان است و قسم یاد کرده تا بندگان خدا را گمراه و به ضلالت بکشاند تمام سعی او این است تا با ایجاد چنین وسوسه هایی موجبات دوری بندگان صالح را از خداوند متعال، مهربان و بخشنده فراهم نموده و آنها را چنان غرق در گناه و معصیت نماید که از رحمت و هدایت خداوند مأیوس شوند. ببینید تا چه حد مسأله استعاذه، اهمیت دارد که حتی خداوند دستور داده قبل از قرائت قرآن نیز، باید از شیطان و وساوسش به خدا پناه برد. آنجا که می فرماید: فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ؛ هنگامى كه قرآن مى خوانى از شر شيطان مطرود شده به خدا پناه بر." (نحل، آیه 98) 9- رسول خدا میهمان منزلی شدند پس از لحظاتی سفره گسترده شد. رسول خدا ناگهان دیدند مرغی بر سر دیواری تخم گذاشت ، تخم مرغ از بالای دیوار سر خورد و به پایین افتاد . میان دیوار میخ بزرگی کوبیده شده بود ، تخم مرغ روی آن قرار گرفت ، ولی نشکست ، رسول خدا تعجب کردند. میزبان جلو آمد و با افتخار عرض کرد : یا رسول الله آیا تعجب می کنید ؟ شما بر سر سفره ای نشسته اید که تا به حال بلایی بر آن وارد نشده ، رسول خدا به محض شنیدن این سخن برخاسته و از منزل آن مرد خارج شدند . صاحب منزل جلو آمد و عرض کرد : یا رسول الله چه شده است ؟ چرا برخاستید ؟ رسول خدا (ص) فرمودند من هرگز بر سر سفره ای که بلا نازل نشده باشد و صاحبش در سختی و رنج نبوده باشد نمی نشینم . چرا که خانه ای که صاحبان آن دچار سختی و بلا نشده باشند ، معلوم می شود که خداوند نظری بر آن ندارد 10- امام سجاد (ع) میفرمایند: دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای آخرت او ذخیره میگردد یا در دنیا برآورده میشود یا بلایی را که میخواسته به او برسد،‌ از وی میگرداند. تحف العقول، ص 202. 7 – اصول كافی، ج4، ص 224. اگر دعای انسان در این دنیا مستجاب نگردد در آخرت عوض حاجت مستجاب نشده از گناهان انسان کم میکنند یا به ثواب های او می افزایند. 11- امام صادق (ع) مفرماید: روز قیامت خداوند متعال میفرماید: ای بنده من ،‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است پس مؤمن آرزو میکند که ای کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمیشد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند. اصول کافی، ج 4، ص 247. خلاصه: 1 - گاهى با وجود تمام شرایط، دعا مستجاب نمى‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مى‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه مى‏پنداریم به نفع ما است. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: «چه بسا چیزى را خوش ندارید، حال آن که خیر و منفعت شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر و ضرر شما در آن است. خدا مى‏داند، ولى شما نمى‏دانید».. سوره بقره، آیه 216 2 - گاهى دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مى‏افتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد. 3 - در روایت است خداوند وقتى بنده‏اى را دوست داشته باشد، اجابت دعاى او را به تأخیر مى‏اندازد تا بنده‏اش با او راز گوید. از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمى‏شوند، بلکه مى‏گویند: دسـت از طلب نـدارم تا کـام من برآید /یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.