ناشناس
با سلام و قبولی طاعات و عبادات چند سالی هست که گرفتار...
با سلام و قبولی طاعات و عبادات
چند سالی هست که گرفتار هوای نفس شده ام و متأسفانه گناه کبیره انجام میدهم چند باری سعی کردم که ترک کنم اما موفق نشده ام حتی چله هم گرفته ام ولی فایدها ی نداشت من سعی کردم که نمازم را سر وقت بخوانم و روزه ام را بگیرم اما نمیدانم چرا گناه کبیره انجام میدم من بعد از انجام این کار خیلی از خودم متنفر میشم. لطفا من را راهنمایی فرمایید
مشاور: حجة الاسلام منتظمی
کاریر محترم : ضمن تبریک ماه مبارک رمضان: از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشكر ميكنيم. راههاي ترك گناه و نزديك شدن هر چه بيشتر به خدا چيست؟ 1- ترك زمينه گناه: اين خود زيرمجموعهاى دارد كه مهمترين آن عبارت از است: - كنترل چشم: دقيقا بايد مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلًا هر آنچه كه شهوتانگيز است، نگاه شود. عن الصادق (ع): «النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم من نظرة اورثت حسرة طويله نظر دوختن تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است و چه بسا نگاهى كه حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»،(1) تا حد امكان انسان از حضور در مجالس مختلط يا برخورد با نامحرم پرهيز نمايد. - كنترل گوش: بايد از شنيدنىهايى كه ممكن است به حرام منجر شوند و زمينهساز حرام هستند پرهيز شود. مانند نوار موسيقى، صداى شهوتانگيز نامحرم و. - ترك مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى كه باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه كند، در واقع دشمن هستند و بايد از آنها پرهيز كرد. از امام سجاد (ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طريق و هم الكذاب والفاسق والبخيل والاحمق والقاطع لرحمه حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفيق بودن با پنج كس را نهى فرموده: كذاب، گناهكار، بخيل، احمق و كسى كه قطع رحم كرده است»،(2) البته اينها از مهمترين زمينههاى گناه هستند كه بايد ترك شوند ولى كلًا هر چيزى كه زمينه گناه را فراهم مىكندبايد ترك شود. 2- ترك فكر گناه: ترك زمينه گناه سهم به سزايى در ترك فكر گناه دارد ازاينرو هر چه بيشتر و دقيقتر زمينه گناه ترك شود فكر گناه كمتر به سراغ انسان مىآيد. اين فكر گناه است كه شوق در انسان ايجاد مىنمايد و بعد از شوق ارادهى عمل سپس خود گناه محقق مىشود، مسلما تا اراده و شوق و ميل نسبت به كارى نباشد انسان مرتكب آن كار نمىگردد. 3- اشتغال به برنامه شبانهروزى: حتما بايد شبانهروز خود را با برنامهريزى صحيح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر كنيد و هيچ ساعت بيكارى نداشته باشيد تا نفس شما را مشغول كند. در اوقات بيكارى وسوسههاى نفس و شيطان به سراغ انسان مىآيد و او را به فكر گناه و سپس به خود گناه مىكشاند قال اميرالمؤمنين على (ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم براستى و حقيقت كه اين نفس (انسانى) پيوسته و مرتب به بدى امر مىكند در نتيجه هر كس آن را به خود واگذارد (و به كارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مىكشاند»،(3) 4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حيوانى و شهوانى انسان را تضعيف مىكند اگر قواى شهوانى ضعيف گشت قهرا فكر گناه هم كمرنگ مىشود. عن ابى جعفر (ع) قال: «اذا شبع البطن طغى هرگاه شكم پر شود طغيان مىكند،(4) مفهومش اين است اگر شكم بر نشود طغيان نمىكند و بهترين قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است. 5-تذكر اين نكته بسيار ضرورى است كه اولًا: روزه نبايد براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانيا: براى كارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بيشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى يعنى ورزش دو برابر شود. 5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهايى باشد كه براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دويدن و نرم طناب زدن و انجام حركتهاى كششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلًا از بيست دقيقه به چهل دقيقه افزايش يابد. 6- فكر در مرگ: اين يكى ديگر از چيزهاى بسيار مفيد است كه فكر گناه را يا از بين مىبرد و يا كم مىكند كه اين به شدت و ضعف فرو رفتن در فكر مرگ بستگى دارد اگر انسان با اين واقعيت انس بگيرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال اميرالمؤمنين على (ع): «اذكروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات ياد كنيد (مرگ را) درهم كوبنده لذات را و تيره و تلخ كننده شهوات را و دعوت كننده جدايىها را»،(5) ياد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فكر گناه باز مىدارد آنچه كه بسيار مهم است اين است كه اولًا اين فكر هر روز و مستدام باشد اگر شبانهروزى نيمساعت باشد كافى است ثانيا در مكان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مكان خلوت خود محيط قبرستان باشد به هر گونه كه اين فكر در مرگ با جان عجين شود و باور دل گردد بسيار مطلوب است مثلًا يكى از كيفيتهاى فكر در مرگ را يكى از بزرگان چنين مىفرمود: تمام خاطرات تلخ و شيرين گذشته را در حد امكان مثل يك فيلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند كه همه اينها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مىگذرد لحظات جان دادن، وقتى كه خويشان و نزديكان را رها مىسازد و از تمام تلخ و شيرينىها وداع مىكند و همه و همه را به خوبى تأمل كند تا دل بلرزند و چشم بگريد. سخن آخر اين است كه اين دستورات وقتى نتيجه مىبخشد كه هر چه دقيقتر به آن عمل شود زمان نتيجه آن بستگى به شرايط و خصوصيات افراد دارد، ازاينرو پىگير زمان نتيجه نبايد بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود. كتب زير سفارش مىشود: 1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آيت الله بهاءالدينى)، تدوين و ويرايش: اكبر اسدى. 2- سلوك معنوى، تدوين و ويرايش: آقاى اكبر اسدى. 3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح يزدى. معناى مطالعه اين كتب عمل كردن به آن از آغاز تا پايان نيست بلكه براى عمل به دستورالعملهاى اخلاقى ترتيبى لازم است كه بايد با علماى بزرگ اخلاق يا همين نهاد نمايندگى مشورت شود. پىنوشت: (1)) سفينةالبحار، شيخ عباسى قمى، ماده نظر (. (2)) همان، ماده صحب (. (3)) الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1، ص 544، ح 4). (4)) المحجةالبيضاء، ملا محسن فيض كاشانى، ج 5، ص 150). (5)) الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 2، ص 159). -------------------------------------------------------------------------------------- چنانچه در آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده است هر چند انسان گناه زیادی انجام داده باشد، باب بازگشت به خدا و از بین بردن گناهان همیشه باز است چرا که خداوند در قرآن با بیانی مهربانانه میفرماید: «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً»1؛ «ای بندگان من که بر خود اسراف کردهاید از رحمت خداوند نامید نشوید که خدا همهی گناهان را میآمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» پس باید دانست که رحمت الهی بسی بیشتر از گناهان ما و گناهان همهی مخلوقات است، و جایی برای ناامید شدن ما نیست؛ و باز خداوند برای بخشیدن ما راههایی را قرار داده که برخی از آنها را بر می شماریم: در حدیث قدسی آمده «اگر انان که به من پشت کردند بدانند که من چقدر منتظر انان هستم و به توبه و بازگشت انان مشتاقم, از شوق دیدارم قالب تهی کرده و از شدت محبتم بند بند انان میگسست» 1. توبه: یکی از راههای خلاص شدن از گناهان توبه است. راهی که قرآن به ما آموزش میدهد آنجا که میفرماید: «تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» 2؛ «به سوی خدا توبه کنید توبهای خالص» توبه آنچنان که در روایات معنا شده است یعنی پشیمانی قلبی و واقعی از کارهایی که انجام دادهایم. و لازمهی این پشیمانی، تصمیم بر ترک آن عمل زشت میباشد . پس توبه یعنی پشیمان بودن از گناه و تصمیم بر ترک گناه. چنانچه انسان به این حالت برسد اصطلاحاً توبه نموده است. در حدیث قدسی آمده «اگر آنان که به من پشت کردند بدانند که من چقدر منتظر آنان هستم و به توبه و بازگشت انان مشتاقم,از شوق دیدارم قالب تهی کرده و از شدت محبتم بند بند انان میگسست» ارکان توبه را میتوان در چهار چیز خلاصه کرد: 1. ندامت 2. تصمیم بر ترک در آینده 3. جبران گذشته 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند. پس توبه تنها استغفار یا پشیمانی از گذشته و حتی تصمیم به ترک در آینده نیست، بلکه علاوه بر همه اینها باید شخص گنهکار در مقام جبران برآید و فسادی را که مرتکب شده جبران نماید. این صحیح نیست که مثلاً در جلوی دیگران فردی را به دروغ و حیله متهم کنیم و بعد در خانه خلوت استغفار نماید. پس باید حقوقی از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تکالیفی را که ضایع و ترک کرده و نیز حقوقی از مردم را که تباه ساخته جبران نماید و آنها را تدارک کند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امکان و دسترسی از آنها رضایت و حلالیت بطلبد. «توبه» کمیت و کیفیتی دارد توبه کمیت توبه آن است که قرآن کریم به همه مؤمنان دستور آن را میدهد: «توبوا الی الله جمیعاً ایّها المؤمنون»و کیفیتش هم عبارت از «نَصوح»؛ یعنی، خالص بودن است که در این زمینه قرآن میفرماید: «یا ایّها الذین آمنوا توبوا الی الله توبةً نصوحاً» اگر توبه همه جانبه صورت گرفت و انسان از همه گناهان و خلافها توبه کند و خالص شود، آن گاه لغزشهای گذشته بخشوده میشود و انسان توبه کننده به منزله بی گناه است. پیامبر اکرم فرمود: «التائب من الذّنب کَمن لاذَنب له» (مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 6، ص21.) اعمالی برای بخشش گناهان بعضی از اعمال که باعث بخشیدن گناهان میشود جلب مینماییم: - انجام کارهای نیک و یدرئون بالحسنة السیئة (سورهی رعد/22) اندیشمندان کسانی هستند که با حسنات,(کارهای نیک) سیئات(کارهای بد) را از بین میبرند. و یا در سورهی هود آیهی 14 میخوانیم: نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بر پا دار چرا که نیکیها, بدیها را بر طرف میسازند. به طور حتم, بسیاری از گناهان کوچک هستند که نه تنها به یادمان نمیآید که چه زمانی و در کجا مرتکب آنها شدهایم و بلکه چه بسا آنها را به عنوان گناه به حساب نمیآوریم. قرآن راه چاره را در ترک گناهان کبیره ذکر میکند و میفرماید: اگر از گناهان کبیرهای که از آن نهی شدهاید اجتناب کنید, گناهان کوچک شما را میپوشانیم. (سوره نساء/ 31) برخی از مفسرین معتقدند که منظور از پوشاندن گناه محو آثار آن است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: در هر جا هستی از خدا بترس و با مردم با خلق نیک برخورد کن و هر گاه گناهی کردی, کار نیکی بعد از آن انجام بده که آن گناه را محو میکند. خوش اخلاقی نیز سبب بخشوده شدن گناهان میشود.چنانچه از امام صادق علیهالسلام نقل شده است،خوش اخلاقی مانند حرارت خورشید، گناهان را از بین میبرد امام صادق(علیهالسلام) نیز در حدیثی دیگر فرمود:کسی که در پنهانی گناه کند, پس در پنهانی کار نیک انجام بدهد, و کسی که آشکارا گناه کرد پس آشکارا کار نیک انجام دهد. (نقل از بحار الا نوار/ ج 71 / ص 242 و وسائل الشیعه / ج 11 / ص 383) - صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد ـ علیهم السلام ـ صلوات از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: «کسی که نمیتواند کاری کند که گناهانش پاک شود پس باید زیاد بر محمد و آل او صلوات بفرستد زیرا زیاد فرستادن صلوات گناهان را از بین میبرد.3 - سفر زیارتی حج یا عمره نیز، باعث پاک شدن گناهان میشود.4 - زیارت اهل بیت(علیه السلام) به ویژه امام حسین(علیه السلام)5 - خوش اخلاقی نیز سبب بخشوده شدن گناهان میشود.چنانچه از امام صادق علیهالسلام نقل شده است «خوش اخلاقی مانند حرارت خورشید، گناهان را از بین میبرد.»6 - سجدهی فراوان، شخصی نزد پیامبر اسلام آمد و عرض کرد گناهانم زیاد شده است حضرت فرمودند: «زیاد سجده کن زیرا سجده فراوان، مانند باد که برگها را روی زمین میریزد گناهان را از بین میبرد.»7 - خواندن دعاها از جمله دعای کمیل در هر هفته نیز باعث بخشش گناهان میشود.8 - گریه نمودن بر مصائب امام حسین(علیه السلام)9 هر چند اگر انسان توبهی خود را شکست باز هم باب توبه به روی او باز است، اما در روایات حکایت شده: کسی که از گناهانش استغفار میکند در حالی که باز آن گناه را انجام میدهد، مثل کسی است که پروردگار خویش را به مسخره گرفته است - انفاق نمودن به مردم:10از امام علی(علیه السلام) نیز حکایت شده: «کفارهی گناهان بزرگ و عظیم، فریاد رسی از بیچارگان میباشد.»11 خلاصه همهی اعمال خیر مثل قرائت قرآن، نماز، زیارت برادران دینی یا عیادت مریض یا پرستاری از مریض و... همه و همه باعث پاک شدن گناهان میشود. یادآوری: 1. بعضی از گناهان را نمیتوان فقط با توبه یا راههای دیگر پاک کرد. و اینها گناهانی هستند که با انجام آنها، هم حق خداوند را ضایع کردهایم و هم به دیگران ظلم نمودهایم، مثل غیبت، تهمت، دزدی یا آزردن پدر و مادر و ... در اینگونه گناهان علاوه بر راههای قبل، لازم است حقی که از دیگران ضایع نمودهایم را تا اندازهای که ممکن است جبران نماییم تا این نوع از گناهان نیز پاک شوند. 2. هر چند اگر انسان توبهی خود را شکست باز هم باب توبه به روی او باز است، اما در روایات حکایت شده: کسی که از گناهانش استغفار میکند در حالی که باز آن گناه را انجام میدهد، مثل کسی است که پروردگار خویش را به مسخره گرفته است.12 3. مطمئن باشیم هر قدمی که ما به سوی خدای خود بر میداریم، خداوند چندین برابر به سوی ما بذل توجه میکند فقط نیاز به صبر دارد تا برایمان معلوم شود. عامل اصلی سعادت، ایمان است و مقتضای ایمان، انجام دادن اعمالی است که از لوازم آن به شمار میرود 4. با «توبه» و به سوی خداوند رفتن، و حلال و حرام او را مراعات نمودن، نه تنها چیزی از دست نمیدهیم، بلکه به آرامش و بهره برداری بهینه از نعمتهای خدا در دنیا و آخرت میرسیم. چرا که دین و دستورات دینی از ما میخواهد که خواهشهای نفسانی را نظاممند و مدیریت کنیم نه اینکه لذتها را ترک کنیم. 5. هر یک از دستورات خداوند (واجب یا حرام یا...) با در نظر گرفتن همهی ابعاد وجودی انسان و نیازهای متفاوت اوست و هر کدام از این دستورات حکمتهای فراوانی در بردارد، هر چند برای ما معلوم نباشد یا حتی به کام ما خوش نیاید. 6. وقتی انسان گناهی انجام میدهد، علاوه بر اینکه گناه او در پروندهی اعمال او ثبت میشود، آن گناه در جان و روح او اثرات منفی میگذارد، که برای از بین بردن آن آثار، راههای متعددی وجود دارد که برخی از آنها در این مجال بیان شد. نتیجه گیری : از آنچه گذشت میتوان این حقیقت را دریافت که آیات مربوط به ایمان، در مقام دستهبندیِ دقیقِ شرایط سعادت انسان نیستند؛ بلکه صرفاً میخواهند اهمیّت ایمان و عمل صالح را بیان کنند و با توجه به آیات دیگر، مجموعاً چنین به دست میآید که عامل اصلی سعادت، ایمان است و مقتضای ایمان، انجام دادن اعمالی است که از لوازم آن به شمار میرود. و در یک کلام : بازآی بازآی هر آن که هستی بازآی گر کافر و گبر و بتپرستی باز آی این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آی پی نوشت ها: 1 . زمر / 53. 2 . تحریم / 8. 3. آمالی صدوق 68/4. 4. بحار 99 / 50 / 46. 5. مستدرک وسائل، 10 / 183، بحار 98 / 22. 6. بحار 71 / 395 / 74. 7. آمالی صدوق 404 / 11. 8. مفاتیحالجنان. 9. وسائل 4 / 102. 10. تغابن / 17. 11. نهجالبلاغه، حکمت 24. 17 . مکارم الاخلاق / 432. 12. مجموعه ورام، ج 2، ص 223.