ترانه
سلامعلت اینکه خداوند در ایه44 سوره ص به حضرت داوود...
سلام
علت اینکه خداوند در ایه
44 سوره ص به حضرت داوود امر میکند همسرش را با دسته ای از گیاهان بزند چیست؟
مشاور: حجة الاسلام منتظمی
کاریر محترم از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشکر میکنیم. حضرت داود نبوده حضرت ایوب بوده است. (و به او گفتیم) بستهای از ساقههای گندم (یا مانند آن) را برگیر و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشکن، ما او را شکیبا یافتیم، چه بنده خوبی که بسیار بازگشتکننده به سوی خدا بود؟ تنها مشکلی که برای ایوب مانده بود سوگندی بود که در مورد همسرش خورده بود و آن اینکه تخلفی از او دید و در آن حال بیماری سوگند یاد کرد که هرگاه قدرت پیدا کند یکصد ضربه یا کمتر بر او بزند، اما بعد از بهبودی میخواست به پاس وفاداریها و خدماتش او را ببخشد، ولی مسأله سوگند و نام خدا در میان بود. خداوند این مشکل را نیز برای او حل کرد و چنانکه قرآن میگوید: فرمود «بستهای از ساقههای گندم (یا مانند آن) را برگیر، و به او بزن و سوگند خود را مشکن»! (و خذ بیدک ضغثا فاضرب به و لا تحنث). «ضغث» (بر وزن حرص) به معنی دستهای از چوبهای نازک ساقه گندم و جو و یا رشتههای خوشه خرما و یا دسته گل و مانند آن است. در اینکه تخلف همسر ایوب که طبق روایتی نامش «لیا» دختر یعقوب بود، چه بوده است؟ باز در میان مفسران گفتگو است. از ابنعباس مفسر معروف نقل شده که شیطان (یا شیطانصفتی) به صورت طبیعی بر همسرش ظاهر شد گفت من شوهر تو را معالجه میکنم تنها به این شرط که وقتی بهبودی یافت به من بگوید تنها عامل بهبودیش من بودهام، و هیچ مزد دیگری نمیخواهم! همسرش که از ادامه بیماری شوهر سخت ناراحت بود پذیرفت و این پیشنهاد را به ایوب کرد، ایوب که متوجه دام شیطان بود سخت برآشفت و سوگندی یاد کرد همسرش را تنبیه کند. بعضی دیگر گفته اند ایوب او را دنبال انجام کاری فرستاد، و او دیر کرد، او که از بیماری رنج میبرد سخت ناراحت شد و چنان سوگندی یاد کرد. ولی به هر حال اگر او از یک نظر مستحق چنین کیفری بوده، از نظر وفاداریش در طول خدمت و پرستاری استحقاق چنان عفوی را نیز داشته است. درست است که زدن یک دسته ساقه گندم یا چوبهای خوشه خرما مصداق واقعی سوگند او نبوده است، ولی برای حفظ احترام نام خدا و عدم اشاعه قانونشکنی او این کار را انجام داد، و این تنها در موردی است که طرف مستحق عفو باشد و انسان میخواهد در عین عفو، حفظ ظاهر قانون را نیز بکند، وگرنه در مواردی که استحقاق عفو نباشد هرگز چنین کاری مجاز نیست.