ناشناس

با سلام و وقت بخیر.من خانمی مذهبی و دانشجوی سال آخر...

با سلام و وقت بخیر.من خانمی مذهبی و دانشجوی سال آخر پزشکی و اهل استان فارس میباشم که حدودا یکساله که عقدکردم .همسرم لیسانس عمران و خرم آبادی میباشند.عقدما کاملا سنتی وبدون هیج مراسم خاصی برگزار شد.حدودا یکماه بعد از عقد مادر همسرم به من گفت که ما این مهریه را قبول نداریم وشما باید بری ببخشی (مهریه طبق عرف خانوادگی ما 313 سکه و 3 دانگ منزلی که در آینده خریداری میشود بود)تو این مدت همسرم مدام بهانه میگرفت وبه من وخانواده ام گیر میداد.به من بدبین بود ومن را مرتب کنترل میکرد وسر هر مساله کوچکی با من دعوا میکرد وفحش میداد تا اینکه حدودا 3 ماه قبل به من گفت اگر تا اخر هفته مهریه را بخشیدی همسر من هستی والا تو را طلاق میدم من طبق نظر خانواده ام ای کارو نکردم و او شدیدا عصبانی شد و من هر چی تماس گرفتم جوابمو نداد و اصرار داشت که باید توافقی جدا شیم.حتی من طبق نظر قران خواستار حکم وصحبت خانواده ها شدم اما ایشون به هیج وجه قبول نمیکنه وبه خانوادهاش هم اجازه دخالت نمیده.من الان حدود 3 ماه که هیچ ارتباطی با ایشون ندارم وهر چی خانواده ام با خانواده ایشون تماس میگیرن همش مساله مهریه ویه سری مسایل را بهونه میکنند و راضی به صحبت هم نمیشن من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی بفرمایید.ممنون
شنبه، 28 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام و وقت بخیر.من خانمی مذهبی و دانشجوی سال آخر...

ناشناس ( تحصیلات : دکترا ، 26 ساله )

با سلام و وقت بخیر.من خانمی مذهبی و دانشجوی سال آخر پزشکی و اهل استان فارس میباشم که حدودا یکساله که عقدکردم .همسرم لیسانس عمران و خرم آبادی میباشند.عقدما کاملا سنتی وبدون هیج مراسم خاصی برگزار شد.حدودا یکماه بعد از عقد مادر همسرم به من گفت که ما این مهریه را قبول نداریم وشما باید بری ببخشی (مهریه طبق عرف خانوادگی ما 313 سکه و 3 دانگ منزلی که در آینده خریداری میشود بود)تو این مدت همسرم مدام بهانه میگرفت وبه من وخانواده ام گیر میداد.به من بدبین بود ومن را مرتب
کنترل میکرد وسر هر مساله کوچکی با من دعوا میکرد وفحش میداد تا اینکه حدودا 3 ماه قبل به من گفت اگر تا اخر هفته مهریه را بخشیدی همسر من هستی والا تو را طلاق میدم من طبق نظر خانواده ام ای کارو نکردم و او شدیدا عصبانی شد و من هر چی تماس گرفتم جوابمو نداد و اصرار داشت که باید توافقی جدا شیم.حتی من طبق نظر قران خواستار حکم وصحبت خانواده ها شدم اما ایشون به هیج وجه قبول نمیکنه وبه خانوادهاش هم اجازه دخالت نمیده.من الان حدود 3 ماه که هیچ ارتباطی با ایشون ندارم وهر چی خانواده ام با خانواده ایشون تماس میگیرن همش مساله مهریه ویه سری مسایل را بهونه میکنند و راضی به صحبت هم نمیشن من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی بفرمایید.ممنون


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. خواهر عزیزم هیچ صحبتی از روابطتتان قبل از این پیشنهاد ، شرایط آشنایی تان و ... نکرده اید با این حال همه می دانیم که مهریه پیش کشی است که مرد به همسر خود تقدیم و با آن ، هنگام خواستگاری صداقت و احترام قلبی اش را ابراز می کند. حتی مستحب است مرد قسمتی از مهریه را قبل از رابطه ی زناشویی به زن بپردازد. درخواست بخشش مهریه از جانب مرد ، خواسته ی نابجایی است که دین آن را نهی کرده و هرگز اجازه نداده که مرد با فشار بر زن و آزار او، گذشتن از مهریه را بر وی تحمیل کند. اما اگر مهریه ی شما در عرف خانوادگی همسرتان سنگین و غیر معمول است، بهتر است با بخشش مقداری از آن نگرانی ایشان را کم کنید و از ایجاد کینه پیشگیری کنید ، اما به اجبار نمی توانند شما را به این اقدام وادارند. اینگونه مردان در شرع اسلام با عبارت های تکان دهنده ای یاد شده اند. اما با توجه به توضیحاتی که در ادامه داده اید به هیچ وجه نمی توانم تضمین کنم که حتی اگر حاضر به این کار هم شدید، ایشان همان همسر دلخواه شما شوند و 180 درجه تغییر کنند و هیچ بعید نیست با اجابت درخواستشان تقاضای دیگری نداشته باشند. پس توصیه می کنم قبل از هر اقدامی به هر شیوه ای که برایتان مقدور است از ایشان بخواهید که می خواهید با خودش به صورت خصوصی صحبت کنید و از او بخواهید همراه هم به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا یک متخصص رابطه تان را از نزدیک و بررسی کند و احتمال ترمیم آن را مشخص کند . و سپس تصمیم بگیرید ولی مجبور نیستید به شرایطی که همسرتان با اجبار از شما خواسته مانند بخشیدن مهریه یا طلاق توافقی تن دهید و اگر تصمیم به طلاق گرفتید به صورت جدی از حقوقتان دفاع کنید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.