با سلام وخسته نباشید.من به کمک اساسی شما نیاز دارم لطفا منو راهنمایی کنید.من یه چند وقت پیش از طریق اینترنت با یه دختر آشنا شدم و بهش کم کم علاقم بیشتر شد و خواستم حتی برم خواستگاریش و بهش هم گفتم که میخوامش برا ازدواج و واقعا میخواسمش.بعد از چند وقت یه سری اتفاقایی افتاد که فهمیدم با پسرایی دیگه از طریق اینترنت ارتباط داره و ازش خواستم تا حالا هر کاری کرده رو کنار بزاره و من قبلا برام مهم نیست و الان دیگه ادامه نده و بنظر هم میاد دیگه ادامه نداده کاراشو.یه سری دوست داشته که حتی داشتن اونو معتادش میکردن با قرصهایی از قبیل ترامادول ...اینا رو خودش بهم گفت البته گفت که یه بار بیشتر مصرف نکرده.بعضی موقع ها رازای زندگیشو بهم میگه که واقعا منو پشیمون میکنه از ازدواج باهاش ولی دلم میسوزه و میگم بهش قول دادم و اونم رو من حساب کرده و بنظر میاد دور کاراشو خط کشیده.ولی خدایی از یه چیز میترسم،از بعد ازدواج میترسم که اگه دعوامون بشه نتونم خودمو کنترل کنم و بابت اون کاراش سر زنشش کنم.اصلا با کسی که همه رازاشو بهم گفته میتونم ازدواج کنم؟اگه بخوام ولش کنم کاری نداره چون واسه یه شهر نیستیم که مشکلی پیش بیاد ولی از خدا میترسم،از این که با رفتن من بره سراغ کارای قبلیش یا شاید هم بدتر بشه.لطفا منو راهنمایی کنید و راه درست رو بهم بگید.لطفا یه جوری باشه که بعد جوابتون بتونم دوباره براتون سوالی بنویسم و ازتون مشورت بگیرم.خیلی ممنون از زحماتتون