باسلام خواهر عزیزم نگرانی از آینده در شرایطی که برایتان پیش آمده طبیعی است و هر کس دیگری هم جای شما بود انتار می رفت به دو چیز فکر کند ، یکی اینکه نکنه شوهرم با این اوضاع در آینده هم سر کار نره و من مجبور به تامین مخارج مالی شوم و دیگر اینکه نکنه با این حمایت مالی ای که من الآن دارم بعدا همین انتظار را از من داشته باشه و به نحوی به وظیفه ام تبدیل بشه و قدر کمکم را ندونه... و خیلی از افکار دیگر که همراه با احساساتی همچون، نا امیدی، عصبانیت، پشیمانی و حتی نفرت به سراغتان می آید... تا اینجا طبیعی است. هیچ کس هم نمی تواند آینده را پیش بینی کند که واقعا این موارد اتفاق می افتند یا خیر؟ اما با در نظر گرفتن 2 مسئله شما می توانید این نگرانی ها را تا حد زیادی کاهش دهید تا خدایی نکرده شرایطی که برای همسرتان پیش آمده منجر به ایجاد اختلاف و از بین رفتن علاقه تان نشود. اول اینکه درست است که همسرتان در وضعیت فعلی کاری ندارند اما اگر شاهد تلاش های ایشان برای پیدا کردن کار هستید، لازم نیست نگران باشید چون ایشان به احتمال زیاد دیر یا زود کار مناسبی پیدا خواهند کرد و نکته دوم اینکه ادبیات و طرز صحبت و نحوه حمایت شما خیلی مهم است.بعضی از خانم ها کمک مالی ارائه می دهند ولی همراه با آن مدام اقتدار مرد را هم زیر سؤال می برند یا برعکس خانم هایی هستند که کاملا خود را وقف همسر کرده و با وجودی که خودشان به پول نیاز دارند صحبتی به میان نمی آورند ، از درون ناراحتند و با اینکه الآن چیزی نمی گویند پس از مدتی نسبت به همسرشان احساس خوبی پیدا نمی کنند و نمی توانند از روابطشان لذت ببرید. پس چه کار کنید؟ توصیه می کنم حتما یک قسمت از پولتان را به عنوان پس انداز نزد خودتان نگه دارید، اما در این شرایط به ایشان کمک کنید، چون او همسرتان است و هنر شما این است که در شرایط سخت با او باشید. نیش و کنایه هم هرگز جواب نخواهد داد بلکه مدام جملاتی استفاده کنید که اقتدار همسرتان را بالا ببرید و تاکید کنید که مطمئنید کار خوبی پیدا خواهد کرد، بگوئید چون دوستش دارید و مهم ترین فرد زندگیتان است از کمک مالی ابایی ندارید ولی شروع زندگی مشترکتان را تا زمانی که ایشان به یک حداقل درآمد نرسیده اند به تاخیر بیاندازید.