يکشنبه، 28 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

خادمان، غلامان و کنيزان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ چه کسانی بودند؟


پاسخ :
در منابع تاريخي، از خادمان و کنيزان پيامبر گرامي اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ با عناوين «خدم»، «أمة» ـ کنيز ـ «مولي» و «مولاة» ياد شده است.[1] در اصطلاح «غلام» و «کنيز» به کسي گفته مي شود که طي اسارت، به بردگي در آمده باشد. امّا خدم، عام تر از اين دو کلمه بوده و گاه افراد آزاد، با انگيزه هاي مختلف به صورت داوطلبانه به خدمت شخص خاصي در مي آمدند.[2]
اصطلاح موالي ( جمع ولي ) نيز پس از فتوحات، بيشتر به کساني گفته مي شد که با اسلام آوردن، از بندگي رهايي يافته اما تحت عنوان مولي و حمايت صاحبان خود باقي مي ماندند، و يا مردم سرزمين هاي فتح شده با عقد موالات و هم پيماني با فاتحين، يا يکي از قبايل عرب خود را تحت حمايت قرار مي دادند.[3]
بنابراين، چند دسته از افراد را مي توان در جايگاه خدمتکاران و خادمان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قرار داد:
1. خادمان آزاد (افتخاري )، غلامان و موالي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : هند و اسماء، دو پسر «حارثه اسلمي» و «انس بن مالک» از افراد آزادي هستند که به خدمتکاري پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرداختند.[4]
زيد بن حارثه، ابو کبشه، ابا مسروح،[5] شقران، سفينة،[6] ثوبان، يسار، ابو رافع، اسلم، فضاله، ابومويهبه، مدعم، کرکرة، رباح،[7] أنجشه، اباماريه، ابولبابه، زيد بن منذر، ابوضمره، هشام[8] و... از جمله غلامان و موالي هستند که براي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ذکر شده اند.
2. کنيزان و مولاة پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : سلمي، خضرة، رضوي، ميمونه، ام ايمن، برکة،[9]، روضة، ربيحة،[10] ماريه قبطيه، ريحانه و صفيه،[11] نيز از جمله کنيزان آن حضرت به شمار مي روند.
لازم به ذکر است خدمتگذاري اين افراد در نزد پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ، در يک زمان واحد نبوده، بلکه در مقاطع مختلف زماني بوده است. اين اشخاص صورتهای مختلف در اختيار پيامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ قرار مي گرفتند؛ برخي بعد از نبرد به اسارت در مي آمدند؛ مثل، يسار[12]. برخي نيز کساني بودند که از سوي ساير اشخاص به آن حضرت بخشيده مي شدند؛ مثل، ماريه قبطيه،[13] و يا از سوي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ خريداري مي شدند؛ مثل، ثوبان[14]. در مواردي نيز اين افراد به صورت خدمتکار خانوادگي به شمار مي رفتند؛ همانند، ام ايمن که کنيز آمنه مادر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود و آزاد شد.[15]
البته تنها چند مورد از کنيزان و غلامان ذکر شده است که در خدمت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ باقي ماندند. از ميان کنيزان به جز تعدادی همچون؛ ماريه قبطيه (مادر ابراهيم )، و صفيه (دختر بزرگ يهوديان خيبر)، به همسري پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در آمدند[16] و بقيه بدون هيچ قيدي آزاد شدند.
از ميان غلامان نيز تنها تعدادي بودند، که بر اثر فوت و يا کشته شدن در جنگ؛ همانند، «کرکرة»،[17] و يا شرايطي خاص به خدمت خود ادامه دادند، هم چون «زيد بن حارثه» که پيامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ وي را مختار نمود که به همراه خانواده اش رفته و يا اين که نزد ايشان بماند، پس از ماندن وي بود که به عنوان پسر خوانده پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ انتخاب گرديد.[18] مورد ديگر «ثوبان» مي باشد، که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پس از خريد، او را آزاد نمود، اما وي پس از آزادي در خدمت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ باقي ماند.[19]
همان گونه که اشاره شد خدمت برخي افراد نيز به صورت افتخاري و مقطعي بوده است همانند؛ ملازمت هند، اسماء و انس بن مالک، بر در خانه پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ[20]؛ همچنین است نگهداري شتران سواري آن حضرت توسط «ربا»،[21] ومواردي از اين قبيل.
در پايان لازم به ياد آوري است که سيره پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ همواره مبتني بر از بين بردن برده داري و به رسميت شناختن آزادي انسان ها در برابر یکدیگر مي باشد.
روش و سيره آن حضرت اين بود که ايشان به مناسبت هاي مختلف، و يا بلافاصله، غلامان و کنيزاني را که در اختيار ايشان قرار مي گرفت، آزاد مي نمودند.
نتيجه: کنيزان و غلاماني که به نحوي در خدمت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قرار مي گرفتند، آن حضرت، ابتدا به تربيت آنان مي پرداخت سپس در مناسبت هاي مختلف آنان را آزاد مي نمود و به تقويت بنيه اقتصادي آنان مي پرداخت.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ ترجمه سيره نبوي، جعفر مرتضي عاملي، دو جلد، محمد سپهري.
2ـ فروغ ابديت، جعفر سبحاني.
3ـ سيره نبوي، رسول جعفريان.

پی نوشتها:
[1]. ابن سعد، الطبقات الکبري، تحقيق محمد بن صامل، طائف، مکتبة الصديق، چاپ اول، 1414ق، ج1، ص385؛ بلاذري، انساب الاشراف، تحقيق محمد حميد الله، مصر، دارالمعارف، 1959م، ج1، ص477.
[2]. بلاذري، همان، ص405 به بعد.
[3]. ابن منظور، لسان العرب، بيروت، دارصادر، 1968م، ج15، ذيل واژه ولي.
[4]. ابن سعد، همان، ج1، ص385 به بعد.
[5]. بلاذري، همان، ج1، ص478.
[6]. همان، ص478.
[7]. ابن سعد، همان، ج1، ص386 ـ 387.
[8]. بلاذري، همان، ج1، ص485 ـ 482.
[9]. ابن سعد، همان، ج1، ص385 ـ 386.
[10]. بلاذري، همان، ج1، ص485.
[11]. واعظ خرگوشي، شرف النبي، تهران، انتشارات بابک، 1361ش، ص210.
[12]. بلاذري، همان، ج1، ص479.
[13]. طبري، تاريخ طبري، بيروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ش، ج3، ص169.
[14]. بلاذري، همان، ص480.
[15]. واعظ خرگوشي، همان، ص210.
[16]. همان، ص210، به بعد.
[17]. بلاذري، همان، ص480.
[18]. همان، ص468.
[19]. واعظ خرگوشي، ص208.
[20]. ابن سعد، همان، ص385.
[21]. همان، ص387.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.