دوشنبه، 13 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

دختري 9 ساله دارم که به تازگي بسيار پرخاشگر، حساس و زود رنج شده است. فکر مي کند ما به او توجهي نداريم و مي گويد شما من را دوست نداريد و خواهر کوچکترم را دوست داريد (خواهر 2/5 ساله است) از شما مي خواهم که ما را راهنمايي کرده تا در اين رابطه با او چه طور رفتاري داشته باشيم.


پاسخ :
قبل از پرداختن به سؤال شما لازم است اشاره کنم که انسان پيچيده تر از آن است که در حد چند روز آشنايي کاملا شناخته شود و انگيزه هاي نهان و آشکار افعال او قابل تشخيص باشد؛ چه رسد به اينکه از چند سطر نامه بخواهيم تشخيص دقيق و راهکار مناسب ارائه دهيم؛ لذا آنچه که به دنبال مي آيد قوي ترين احتمالات به همراه شيوه برخورد مي باشد که اميدوارم مفيد واقع شود.
فرزندان هديه هاي گرانبهاي خداوند هستند که خداوند آن ها را با تمام ارزش والايي که دارند به پدر و مادر عطا مي کند تا صدف پاک وجود آن ها را با مرواريد و گوهرهاي درخشان و زيباي انسانيت و نجابت و مهرباني مزيّن کرده و تربيت و پرورش دهند. تربيت فرزند هنري است ساده و مشکل. ساده از اين جهت که هر کس بخواهد مي تواند ياد بگيرد که چگونه تعليم دهد و تربيت کند و مشکل بدين جهت که سروکار ما با موجودي که تسليم محض باشد نيست بلکه او مي انديشد، تصميم مي گيرد و عمل مي کند. از سويي اگر فرزند انسان فردي صالح و سالم باشد، آن چنان لذت و آرامش و آسايشي را در پي خواهد داشت که وصف ناشدني است. ولي اگر خدايي ناکرده از مسير صحيح تربيت منحرف شود و آنچه بايد باشد نشود، به تعبير احاديث ما دل مشغولي و نگراني هميشگي را براي پدر و مادر به همراه خواهد داشت.[1]پس ضمن قدرداني از خداوند متعال بخاطر اين لطف و عنايت بايد کمر همت به تربيت صحيح فرزندان بست تا آرامش و آسايش هميشه را براي خود و او (فرزند) ايجاد نمود. از اين رو بايد دغدغه شما را براي رفع اين نحوه رفتار فرزند خود تحسين کرد چرا که هر پدر و مادر مسئولي که سعادت فرزند خود را مي خواهد بايد اين گونه باشد.
نافرماني، عصبانيت، بحث و مجادله و اصرار برخواسته ها که گاهي در دوره کودکي و حتي بزرگسالي رخ مي دهد امري طبيعي و بسيار رايج و متعارف مي باشد و در حد معمول رفتاري بهنجار و به اقتضاي رشد به حساب مي آيد ولي اگر اين طرز برخوردها بخواهد به صورت طولاني مدت و مداوم ادامه يابد در اين صورت بايد سعي در اصلاح و رفع آنها نمود.
لجبازي، جروبحث با بزرگسالان، نافرماني و امتناع از اطاعت درخواست والدين، زود رنجي در برابر ديگران، خشمگين شدن و انتقام جويي، اگر در فردي به مدت طولاني ـ حداقل شش ماه ـ وجود داشته باشد همگي نشانه نافرماني مقابله اي[2] است[3] يعني کودک با نافرماني و عدم توجه به خواسته ديگران به مقابله با آنها مي پردازد و سعي دارد که با اين رفتار به آنچه مدنظر يا هدف اوست دست يابد.
در مورد اينکه علت بروز اين رفتار چيست صاحب نظران ديدگاه هاي مختلفي دارند که به برخي از آن ها اشاره مي شود. البته همه علت هايي که ذکر مي شود لازم نيست در يک فرد محقق شود. و از طرفي اگر يکي از اين علت ها عامل به وجود آمدن اين رفتار باشد طبيعي است که اصلاح اين رفتار منوط به از بين بردن اين علت مي باشد.
1. مشکلات خود والدين:[4] گاهي اوقات رفتار هر يک از پدر يا مادر به گونه اي است که زمينه را براي ابتلاي فرزندان به اين نحوه رفتار آماده مي کند؛ به طور مثال در برخي از تحقيقات روشن شده است که وقتي مادر از نظر روابط اجتماعي ضعيف بوده و فردي منزوي است، زمينه رفتارهاي پرخاشگرانه را در فرزندان خود مهيا مي کند.[5] يا اينکه وقتي پدر و مادر در محيط خانواده معمولا عصباني بوده، رفتارهاي توأم با خشونت از خود بروز مي دهند يا اينکه مرتب با هم بگو مگو دارند، اين نحوه رفتارها کمک مي کند تا فرزندان، افرادي پرخاشگر و تندخو باشند. لذا اگر والدين برخي رفتارهاي خود را اصلاح کنند يا مانع بروز آنها شوند طبيعي است که مانع بروز رفتارهاي نامناسب از طرف فرزندان خود مي شوند.
2. الگوگيري از پدر و مادر و اطرافيان:[6] اگر فضاي خانواده يا محيطي که فرد در آن زندگي مي کند به گونه اي است که هر کس بخواهد به خواسته هاي خود برسد اين گونه رفتار مي کند، طبيعي است که فرزندان اين نحوه رفتار را به عنوان الگو از پدر و مادر تقليد مي کنند. اگر به آنها تذکر هم داده شود که رفتارشان صحيح نيست نمي پذيرند چون مي بينند که بزرگترها و اطرافيان همين کار را مي کنند.
3. رفتار آموخته شده: وقتي کودک چيزي را از والدین در خواست مي کند، از دو صورت خارج نيست؛ يا پدر و مادر آن را تهيه مي کنند يا خير. اگر بدون آنکه محدوديتي براي او قائل باشند تهيه کنند، اين باعث مي شود که او احساس کند هر وقت هر چه خواست بايد فراهم شود و مقاومت در برابر او يعني ضديت با او. اگر تهيه نکنند، کودک شروع به لجبازي کرده، عصباني مي شود که در اين صورت پدر و مادر تسليم مي شوند. به همين خاطر کودک ياد مي گيرد در وضعيت هاي مشابه و موقعيت هاي ديگر همين اهرم لجبازي و عصبانيت را براي رسيدن به خواسته هاي خود به کار گيرد.[7] پس بايد توجه داشت که خواسته هاي کودک را تحت شرايطي بر آورده يا جواب دهيم، که اهرم قدرت به دست او داده نشود.
4. هويت يابي: در خانواده هايي که داراي معيارهاي قدرت طلبانه هستند و نسبت به رفتارهاي خود کنترل شديد دارند، کودک مجبور است براي مشخص کردن هويت و جايگاه خود در خانواده با خواسته هاي آن ها مخالفت کند و مقابله نمايد[8] تا به حساب آيد. لذا بايد به کودک فرصت داد تا برخي مسائل را تجربه کرده، در مورد برخي کارها ابراز نظر نمايد تا احساس کند که در خانواده جايگاه تعريف شده اي دارد.
5. جلب توجه: گاهي اوقات پدر و مادر آنقدر مشغول کارهاي روزه مره خود هستند يا خسته بوده و تحت فشار رواني قرار دارند که کودک خود را به حال خود رها مي کنند. همين امر باعث مي شود که او تقاضا و خواسته هاي خود را بيشتر و مکرر مطرح کند و بر آن ها اصرار بورزد تا توجه والدين را به خود جلب نمايد. اگر والدين باز هم توجه نکردند، کودک رفتارهايي چون عصبانيت، پرخاشگري، لجبازي و... را چاشني کار خود مي کند تا واکنش پدر و مادر را نسبت به خود برانگيزد و از اين راه توجه آنها را به خود جلب نمايد.
6. عدم آشنايي با محدوده عملکرد: کودکان ما بايد بياموزند که محدوديت عملکرد آنها چقدر است؛ يعني والدين بايد به آنها ياد دهند رفتار و برخورد آنها با پدر و مادر و ديگران، نحوه حرف زدن آنها، طرز درخواست کردنشان و... در چه محدوده اي باشد. چه بسا رفتاري از کودکي سر بزند در حالي که او اصلا نمي داند که نبايد اين کار را انجام مي داد؛ مثلا به کودک اصلا ياد داده نشده وقتي مهماني مي رود يا وقتي با دوست خود بازي مي کند چگونه برخورد کند به همين خاطر او برخي کارهاي خود را که در نظر ما نامناسب جلوه مي کند اصلا بد به حساب نمي آورد.
7. توقعات و خواسته هاي والدين: گاهي اوقات نحوه درخواست کردن پدر و مادر، ميزان و تعداد خواسته هاي آنها و يا ناهماهنگي خواسته آنها با توان کودک باعث بروز اين گونه رفتارها مي شود؛ يعني ممکن است مادري پشت سر هم از دخترش بخواهد که چند کار را بلافاصله انجام دهد يا کاري از او بخواهد يا توقعي داشته باشد که کودک در خود توانايي انجام آن را نمي بيند و کودک در اثر عدم توانايي تحمل اين درخواست ها، کوتاهترين راه را نافرماني و لجبازي مي بيند.
8. حسادت: طبق تحقيقات، 93 درصد از کودکان (فرزندان اول) بعد از تولد کودک نو رسيده، بد خلقي را افزايش مي دهند.[9] آنها اگر چه معمولا نسبت به خودکودک تازه متولد شده پرخاشگري نمي کنند ولي نسبت به پدر و مادر پرخاشگر بوده و با دستورات آنها مخالفت کرده و بر تقاضاها و درخواست هاي خود مي افزايند. از اين راه کودک مي خواهد توجه کامل والدين را که زماني براي او بوده و اکنون کسي ديگر با او شريک شده است را براي خود حفظ کند و نگذارد ديگري داشته هاي او را بربايد. لذا پدر و مادر بايد سعي کنند اين حسادت به وجود آمده را که غالبا بخاطر توجه بيشتر خصوصا از طرف مادر نسبت به فرزند کوچکتر مي باشد برطرف کرده و اين احساس را در کودک بزرگتر خود ايجاد کنند که او را به همان اندازه قبل و حتي بيشتر دوست دارند.
9. ناکامي و عدم موفقيت:[10] گاهي اوقات ممکن است کودکي احساس کند که فرد ناموفق وناکار آمدي است يا نسبت به دوستان و همسالان خود موفقيت کمتري دارد. در چنين شرايطي ـ شرايط ناکامي ـ اغلب کودکان بي قرار و ناخشنود مي شوند و نمي توانند اين احساس راکنترل و تعديل نمايند. در اينجا بايستي که پدر و مادر و مربي به کمک بشتابند و او را نسبت به داشته ها و توانايي هايش آگاه سازند و اگر هم در موردي دچار ناکامي و عدم موفقيت شده است اين را پايان راه نداند.
10. احساس عدم امنيت[11]: بعد از تغذيه مهم ترين نياز انسان امنيت رواني است. اگر کودک به هر دليل احساس امنيت نکند، تبديل به يک کودک وابسته ناايمن مي شود. يعني اگر کودک احساس کرد که به او توجه نمي شود، مادر او را دوست ندارد، نمي تواند آن چيزي که بايد باشد، اينها باعث مي شود که کودک نتواند رفتارهاي مطمئن و مورد قبولي را از خود بروز دهد و اصطلاحا او دچار تزلزل در رفتار مي شود.
11. احتمال ضعيف ديگر این است که دختر شما در آستانه بلوغ قرار گرفتهاست. چون ايام بلوغ همراه با تغييرات فيزيولوژيک، خلق و عاطفه، روابط اجتماعي و... مي باشد که آنچه شما ذکر کرده ايد مشمول اين تغييرات مي باشد. البته اين احتمال ضعيف مي باشد چون معمولاً اين تغييرات در دختران مناطق غير گرمسير در حدود 12ـ13 سال اتفاق مي افتد.
12. خداوند متعال پشتوانه محکم و کمک دهنده بي منّتي است که در هر کاري و انجام هر خواسته اي بايد رو به سوي او کرد و از او خواست که در برابر چنين مسئوليت سنگيني، لطف و رحمت خودش را شامل حال ما بگرداند کما اين که امام سجاد ـ عليه السلام ـ در دعاي 25 صحيفه سجاديه از خدا مي خواهد که «اللهم اعني علي تربيتهم و تأديبهم».[12] خداوندا مرا در تربيت کردن و تأديب آنها (فرزندانم) ياري کن.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ اصلاح رفتار کودکان، ترجمه سياوش جمالفر.

پی نوشتها:
[1]. محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمه، تلخيص حميد الحسيني، قم، انتشارات دارالحديث، 1380ش، ص384.
[2]. oppositionaldefiant
[3]. مارک ايي راينيکه و همکاران، شناخت درماني در کودکان و نوجوانان، ترجمه علاقبند راد جواد و فرهي، حسن، تهران، انتشارات بقعه، 1380ش، ص117.
[4]. همان، ص122.
[5]. يودا گلاس، اصلاح رفتار کودکان، ترجمه جمالفر، سياوش، تهران، انتشارات موسسه نشر ويرايش، چاپ دوم، 1376ش، ص76.
[6]. فرقاني رئيسي، شهلا، مشکلات رفتاري در کودکان و نوجوانان، تهران، انتشارات مؤسسه فرهنگي منادي تربيت، چاپ دوم، 1380ش، ص94 ـ 92.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. اصلاح رفتار کودکان، همان، ص93.
[10]. ديتا آل اتکنيسون و همکاران، زمينه روانشناسي هيلگارد، ترجمه براهني، محمد نقي و همکاران، تهران، انتشارات رشد، چاپ دهم، 1381ش، ج2، ص144ـ145.
[11]. همان.
[12]. صحيفه سجاديه، ترجمه انصاريان، حسين، تهران، انتشارات پيام آزادي، 1376ش، ص143.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم حلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هادی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هلن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هومن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نرجس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تیام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نازیلا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هارون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم میترا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم زهیر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملیکا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اهورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ملودی و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال