سه‌شنبه، 19 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا بوزینه شدن جزای کسی است که در روز شنبه به خاطر نیاز، به ماهی گیری پرداخته است؟


پاسخ :
شرح پرسش:
آیه 65 سوره بقره می فرماید: محققاً دانستید جماعتی از شما که حرمت روز شنبه را نگه نداشتند آنان را مسخ کردیم و گفتیم بوزینه شوید. بوزینه شدن جزای کسی است که در روز شنبه به خاطر نیاز، به ماهی گیری پرداخته است. آیا نزد خدا حرمت تنبلی و گرسنگی کشیدن در روز شنبه در زمانی که وسایل تفریحی برای روزهای تعطیل به اندازه این دوران نبوده است، بیشتر از کسب معاش و بهره مندی از اوقات فراغت است؟

پاسخ اجمالی:
ابتدا باید دانست که مسخ بنی اسرائیل برای این نبود که صرفاً برای کسب روزی به ماهی گیری پرداخته اند؛ چون این کار نه تنها گناه نبوده و آثاری همچون مسخ به دنبال ندارد، بلکه در منطق اسلام این عمل نزد خداوند جزو عبادات است، امام صادق (ع) فرمودند: کسى که در طلب روزى خانواده خود کار می کند و به سعى و کوشش تن می دهد؛ مانند مجاهدى است که در میدان کارزار براى خدا جهاد مى‏ نماید. از این رو بی گمان علت مسخ آ نها چیزی غیر از ماهی گیری بوده است و آن همان چیزی است خداوند به آن اشاره نموده و می فرماید: "این گونه آنها را به چیزى آزمایش کردیم که در برابر آن نافرمانى مى‏ نمودند".
شاهد دیگری که ادعای ما را تأیید می کند در آیات مورد بحث از ماهی گیری آن قوم تعبیر به "اعتدوا" (از حد تجاوز کردند) و "یعدون"(از حد تجاوز کردند) آورده است و این دلالت می کند که مجازات آنها به علت گناه، نافرمانی و تجاوز از دستور الاهی و قبول نشدن در امتحانات و آزمایش ها بوده است.
کار نکردن در روز شنبه جزو اصول لایتغیر قوم یهود است که امروزه نیز یهود بر این اصل معتقدند، این معنایش تنبلی و دست کشیدن از کار و استراحت مطلق نیست، بلکه با توجه به این که انسان ها در طول هفته (غیر از یک روز تعطیلی) بیشتر به کار مشغول اند و کمتر به اموری؛ مانند، عبادت، نظافت، خانواده و ... می پردازند؛ از این جهت شایسته است که در یک روز تعطیلی در هفته بیشتر به این اموری که در طول هفته پرداخته نشده، بپردازند و علاوه بر این در این روز در کنار خانواده نشاطی به دست بیاورند که با انرژی مثبت اول هفته را آغاز نمایند، پس کار (رسمی) نکردن در روزهای تعطیلی به معنای تنبلی نخواهد بود.

پاسخ تفصیلی:
برای روشن شدن بحث تذکر چند نکته لازم به نظر می رسد:
یک. علاوه بر آیه مورد سؤال که پیرامون اصحاب "سبت" بحث می کند، همچنین در آیه 163 سوره اعراف نیز خداوند به این قضیه پرداخته و می فرماید: "و از آنها درباره (سرگذشت) شهرى که در ساحل دریا بود سؤال کن، و (به خاطر بیاور) هنگامى را که آنها در روز شنبه تجاوز (و طغیان در برابر قانون خدا) مى‏ کردند، همان هنگام که ماهیانشان روز شنبه (که روز تعطیل و استراحت شان بود) آشکار مى‏شدند، اما در غیر روز شنبه به سراغ آنها نمى ‏آمدند، این گونه آنها را به چیزى آزمایش کردیم که در برابر آن نافرمانى مى‏ نمودند.
دو. از این که آنها در روز شنبه شکار می کردند و یا ماهی ها را حبس می کردند و روز یکشنبه می گرفتند در این جا دو قول وجود دارد.
اول: ماهى‏ها که روز شنبه را براى خود روز امنى دانسته بودند در آن روز، زیاد جمع می شدند، یهود آنها را روز شنبه در آب، حبس می کردند و یکشنبه می گرفتند.
دوم: آنان رسماً روز شنبه شکار می کردند و آن را حلال مى‏شمردند.[1]
سه. قوم یهود به دلیل این که به خداى تعالى و رسول او خیانت کردند، و آنچه در دین خودشان صالح بود فاسد کردند، جمع آنها به لعنت خدا گرفتار شده، در نتیجه توفیق ایمان از ایشان سلب شد، مگر تعداد اندکى از آنها، و خداوند تهدیدشان کرد به این که اگر استکبار نمایند و بدون عذر تمرد کنند، به سخطى گرفتار مى‏شوند، که یا لعنت است، و یا طمس، یعنى عذابى که اثرى از آنان باقى نمى‏گذارد و با این لعن و طمس گریبان آنان را مى‏گیرد، و بدون تردید دست بردار از آنان نیست.[2]
پس از بیان مقدمه لازم است به خود سؤال بپردازیم؛ با توجه به این که چینش سؤال براساس فرضیاتی استوار شده که این فرضیات درست نیست، از این رو با طرح و تحلیل درست آن، به همان ترتیب به پاسخ آنها خواهیم پرداخت.
آیا علت بوزینه شدن آنها این است که به خاطر نیاز، به ماهی گیری پرداخته اند؟
این سرگذشت، چنان که در روایات اسلامى به آن اشاره شده مربوط به جمعى از بنى اسرائیل است که در ساحل یکى از دریاها (ظاهراً دریاى سرخ بوده که در کنار سرزمین فلسطین قرار دارد) در بندرى به نام" ایله" (که امروز بنام بندر ایلات معروف مى‏باشد) زندگى مى‏کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش و امتحان دستورى به آنها داده شد و آن این که صید ماهى را در آن روز تعطیل کنند، اما آنها با آن دستور مخالفت کردند و گرفتار مجازات دردناکى شدند.‏[3] بنابر این مسخ آنها به خاطر این نبود که صرفاً برای کسب روزی به ماهی گیری پرداخته اند؛ چون این کار نه تنها گناه نبوده و آثاری همچون مسخ به دنبال ندارد، بلکه در منطق اسلام این عمل نزد خداوند جزو عبادات می باشد در این رابطه به بیان دو روایت اکتفا می کنیم.
1. امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: "ر کس براى عیال خود گوشتی به یک درهم بخرد مثل کسى است که بنده‏اى از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده باشد.‏[4]
2. امام صادق (ع) فرموده: کسى که در طلب روزى خانواده خود کار می کند و به سعى و کوشش تن می دهد؛ مانند مجاهدى است که در میدان کارزار براى خدا جهاد مى ‏نماید.[5]
از این رو جای هیچ تردیدی نیست که علت مسخ آنها چیزی غیر از ماهی گیری بوده و آن همان چیزی است که خداوند به آن اشاره فرموده است و می فرماید: "این گونه آنها را به چیزى آزمایش کردیم که در برابر آن نافرمانى مى‏ نمودند".[6] براین اساس با توجه و دقت در آیات و روایات مربوطه به دست می آید که این مسئله؛ مانند جریان ذبح حضرت اسماعیل توسط پدرش حضرت ابراهیم (ع)،[7] و جریان منع از شرب آب لشگریان طالوت[8] که برای امتحان و آزمایش بوده این جریان نیز برای امتحان و آزمایش گروهی از یهود بوده است. اما این قوم لجوج، عنود، طماع و دنیاپرست به پیروی از شیطان و هواهای نفسانی از دستورات خداوند سرپیچی نموده و در نتیجه گرفتار خشم و غضب الاهی شده و به شکل بوزینه در آمدند. شاهد دیگری که ادعای ما را تأیید می کند؛ این است که در آیه مورد بحث از ماهی گیری آن قوم تعبیر به "اعتدوا" (از حد تجاوز کردند)[9] و "یعدون"(از حد تجاوز کردند)[10]آورده است و این دلالت می کند که مجازات آنها به علت گناه، نافرمانی و تجاوز از دستور الاهی و قبول نشدن در امتحانات و آزمایشات است.
آیا دست برداشتن از کار در روزهای تعطیلی به معنای تنبلی است؟
تعطیلی شنبه از نظر تورات واجب، بلکه از شعارها و نوامیس قوم یهود است و از دیگر فرائض مهم تر آمده است، می گویند: خداوند روز شنبه به ساختمان جهان پایان بخشید و به استراحت پرداخت. و بنى اسرائیل در چنین روزى از مصر بیرون آمده و از مصریان رهایى یافتند. در چنین روزى یهود باید از هر کارى دست بکشند و به اقامه شعائر خود بپردازند.[11]براین اساس کار نکردن در روز شنبه جزو اصول ثابت قوم یهود بوده و امروزه نیز آنان براین اصل معتقدند، و این معنایش تنبلی و دست کشیدن از کار و استراحت مطلق نیست، بلکه با توجه به این که انسان ها در طول هفته (غیر از یک روز تعطیلی) بیشتر به کار مشغول اند و کمتر به عبادت، نظافت، خانواده و ... می رسند از این جهت شایسته است که در یک روز تعطیلی در هفته بیشتر به این اموری که در طول هفته پرداخته نشده، بپردازند، علاوه براین، در این روز نشاطی به دست بیاورند که با انرژی مثبت اول هفته را آغاز کند پس کار (رسمی) نکردن در روزهای تعطیلی به معنای تنبلی نخواهد بود.
تردیدی نیست که دین با تفریحات سالم مخالفت ندارد، بلکه در بعضی از موارد مشوق آن است، اما این طور نیست که روزهای تعطیل مختص به تفریح باشد و یهود هم که شنبه تعطیل آنها بود، وظیفه داشتند، دست از کار و کسب و صید ماهى بکشند و به مراسم عبادت آن روز بپردازند، اما آنها این دستور را زیر پا گذاردند.[12]البته ممکن است پرسش دیگری در این زمینه مطرح شود که با توجه به این که بنی اسرائیل در روز شنبه مستقیماً شکار نمی کردند در صورتی که آنها از شکار روز شنبه نهی شده بودند بر این اساس آنها مرتکب گناهی نشدند پس چرا مسخ شدند؟
تردیدی نیست که آنان به این قانون و دستور الاهی، تجاوز کردند و ماهى‏ها که روز شنبه را براى خود روز امنى دانسته بودند در آن روز، زیاد جمع می شدند یهود آنها را روز شنبه در آب، حبس می کردند و یکشنبه می گرفتند (به اصطلاح، حیله شرعى به کار می بردند) در حالى که این عمل، تجاوز بود زیرا حبس، همان شکار است این مثل این است که ماهی را به بیرون آب بیاورند و در استخری متعلق به خودشان بیندازند و پس از آن بگیرند.
نکته: جالب توجه این که در تورات که سراسر در مناقب بنى اسرائیل آمده، از این واقعه مانند بسیارى از وقایعى که از آنها قرآن یادآورى کرده ذکرى نشده است. آنچه از وقایع که در قرآن و تورات هر دو آمده تعبیرات قرآن و بیان چگونگى آنها با گفته‏ هاى تورات تفاوت بسیارى دارد.[13]

پی نوشتها:
[1] طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، گروه مترجمان، ج‏1، ص 204 و 205، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم‏، 1372 ش.
[2] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج ‏4، ص 584، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1374 هـ ش.
[3] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏6، ص 418، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 هـ ش، چاپ اول‏.
[4] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بحارالأنوار، ج 75، ص 32، مؤسسة الوفاء، بیروت- لبنان، 1404 هـ ق.
[5] کلینی، کافی، ج 5، ص 88، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش‏.
[6] اعراف، 163.
[7] همین که (اسماعیل) به حد کار کردن رسید (ابراهیم)به او (اسماعیل) گفت: پسرم در خواب مى‏بینم که تو را ذبح مى‏کنم نظرت در این باره چیست؟ گفت پدرجان آنچه مأمور شده‏اى انجام ده که به زودى ان شاء اللَّه مرا از صابران خواهى یافت. صافات، 102.
[8] هنگامى که طالوت با لشگریانش حرکت نمودند طالوت گفت خداوند شما را به نهرى امتحان کننده است پس هر که از آن نهر بیاشامد از من نیست و هر که از آن نخورد او از منست مگر کسى که کفى از آب بیاشامد پس از آن نهر جز اندکى همه آشامیدند، و هنگامى که طالوت و کسانى که ایمان آورده بودند از آن نهر گذشتند آنهایى که مخالفت نموده بودند گفتند ما را امروز طاقت جنگ با جالوت و لشگریانش، نیست. بقرة، 249.
[9] بقره، 65.
[10] اعراف، 163.
[11] طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج‏1، ص 186، ناشر: شرکت سهامى انتشار، تهران‏، 1362 ش‏، چاپ چهارم‏ .
[12] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه (با اندکی تصرف)، ج‏6، ص 419.
[13] طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج‏1، ص 186.
منبع: www.islamquest.net


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.