پرسش :
شباهتهای امام زمان (عج) به پيامبر اكرم (ص) چیست؟
پاسخ :
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شبيهترين مردم به جدش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) است؛ در روش و جهاد و در انقلاب عليه ظلم و طغيان و در دگرگون ساختن سيستم حاكم بر جامعه از دزدى و غارت و به هم ريختگى و نگرانى و اضطراب و در تبديل آن به نظام و سيستمى كه حقوق و حيثيات را حفظ و امنيت و آرامش و هر آنچه موجب خوشبختى مردم مىشود. وقتى كه قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله) ظهور كند، همان كارى را مىكند كه جدش رسول الله كرد. بنابراين، تاج و تخت طاغوتها و ستمگران را در هم مىشكند و نظامهاى سياسى را كه بر دروغ و نيرنگ و نفاق هستند، برمىچيند و همه جوانب و مفاهيم عدل را برقرار مىكند.
روايات و اخبار زيادى از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) و ائمه هدى (عليهم السلام) كه به ما رسيده، دلالت مىكنند كه حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، امام منتظر و شبيه جدش رسول الله (صلى الله عليه و آله) است، که به برخى از آنها اشاره مینماییم:
1- عايشه از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى رجل من عترتى يقاتل على سنتى كما قاتلت انا على الوحى1؛
مهدى، مردى از عترت من مىباشد كه براساس سنت من مقاتله مىكند همچنان كه من براساس وحى، مقاتله نمودم.»
2- جابربن عبدالله انصارى از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى من ولدى، اسمه اسمى و كنيته كنيتى، اشبه الناس بى خَلقا و خُلقا تكون له غيبة و حيرة تضل فيها الامم، ثم يقبل كالشهاب الثاقب يملؤ ها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما2؛
مهدى از فرزندان من و همنام و همكنيه من است. از همه مردم در خوى و شمايل به من شبيهتر است، او داراى غيبتى است كه امتها در آن تحير پيدا مىكنند و سپس مانند ستاره تابان ظهور مىكند و زمين را بعد از آن كه از جور و ستم پر شده باشد، از عدل و داد پر مىكند.»
3- حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) با سلسله سند خود از جد بزرگوارش حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتى، اشبه الناس بى خَلقا و خُلقا تكون له غيبة و حيرة حتى تضل الخلق عن اديانهم فعند ذلك يقبل كالشهاب الثاقب فيملؤ ها قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا3؛
مهدى از فرزندان و همنام و همكنيه من است، از نظر خلق و شمايل، شبيهترين مردم به من است، داراى غيبتى است كه مردم در اثر تحير، از دينشان گمراه مىشوند و در اين شرايط است كه همانند ستاره درخشان، ظهور مىكند و زمين را از قسط و عدل پر مىكند، همچنان كه از ظلم و جور پر شده بود.»
4- حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) با سلسله سند از جدش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«القائم من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتى و شمائله شمائلى و سنته سنتى يقيم الناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتاب ربى عزوجل، من اطاعه فقد اطاعنى و من عصاه فقد عصانى و من انكره فى غيبته فقد انكرنى و من كذبه فقد كذبنى و من صدقه فقد صدقنى الى الله اشكو المكذبين لى فى امره ، الجاحدين بقولى فى شاءنه و المضلين لامتى عن طريقته و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون4؛
قائم آل محمد، از فرزندان من، همنام و همكنيه من، شمايل او شمايل من، سنت و روش او سنت من است. مردم را بر شريعت و راه من، قرار مىدهد و آنان را به كتاب خداى عزوجل (قرآن) دعوت مىکند. هر كس از او پيروى كند، در حقيقت از من پيروى نموده و هر كس از او نافرمانى كند، مرا نافرمانى نموده، هر كس او را در غيبتش انكار كند، مرا انكار كرده، هر كس او را تكذيب نمايد، مرا تكذيب نموده، هر كس او را تصديق كند، مرا تصديق نموده و من از تكذيب كنندگان و منكرين او و گمراه كنندگان مردم از راه و طريقه او، به خداى متعال شكايت مى برم و ستمكاران به زودى خواهند دانست كه به چه كيفرگاه و دوزخ انتقامى بازگشت مىكنند.»
اين حديث از روشنترين احاديث نبوى است كه دلالت دارد بر اين كه حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در بسيارى از امور همانند جدش رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) مىباشد.
5- «ابو صالح سليلى» در كتاب «الفتن» از حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده است كه حضرت فرمود:
«حضرت مهدى (عليه السلام) از نظر خلق و شمايل و محاسن و صفات برجسته، شبيهترين مردم به رسول خداست.»5
و مانند اين روايات از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و از ائمه اطهار (عليهم السلام) در تاريخ، فراوان آمده و همه آنها آشكارا دلالت دارند كه مهدى منتظر، نه فقط در خلق و خوى و شمايل كه به سبب آنها بر انبيا امتياز پيدا كرده است، بلكه در حركت و اقدامات اصلاحى و مبارزه و جهادش در نابودى جور و ستم و تحقق بخشيدن به حق و عدالت در زمين، شبيه جد بزرگوارش رسول خداست.
پینوشتها:
1. ينابيع المودة، ص 433.
2. همان، ص 488.
3. همان، ص 493.
4. بحارالانوار، ج 51، ص 73.
5. الملاحم و الفتن، باب 79.
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شبيهترين مردم به جدش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) است؛ در روش و جهاد و در انقلاب عليه ظلم و طغيان و در دگرگون ساختن سيستم حاكم بر جامعه از دزدى و غارت و به هم ريختگى و نگرانى و اضطراب و در تبديل آن به نظام و سيستمى كه حقوق و حيثيات را حفظ و امنيت و آرامش و هر آنچه موجب خوشبختى مردم مىشود. وقتى كه قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله) ظهور كند، همان كارى را مىكند كه جدش رسول الله كرد. بنابراين، تاج و تخت طاغوتها و ستمگران را در هم مىشكند و نظامهاى سياسى را كه بر دروغ و نيرنگ و نفاق هستند، برمىچيند و همه جوانب و مفاهيم عدل را برقرار مىكند.
روايات و اخبار زيادى از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) و ائمه هدى (عليهم السلام) كه به ما رسيده، دلالت مىكنند كه حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، امام منتظر و شبيه جدش رسول الله (صلى الله عليه و آله) است، که به برخى از آنها اشاره مینماییم:
1- عايشه از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى رجل من عترتى يقاتل على سنتى كما قاتلت انا على الوحى1؛
مهدى، مردى از عترت من مىباشد كه براساس سنت من مقاتله مىكند همچنان كه من براساس وحى، مقاتله نمودم.»
2- جابربن عبدالله انصارى از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى من ولدى، اسمه اسمى و كنيته كنيتى، اشبه الناس بى خَلقا و خُلقا تكون له غيبة و حيرة تضل فيها الامم، ثم يقبل كالشهاب الثاقب يملؤ ها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما2؛
مهدى از فرزندان من و همنام و همكنيه من است. از همه مردم در خوى و شمايل به من شبيهتر است، او داراى غيبتى است كه امتها در آن تحير پيدا مىكنند و سپس مانند ستاره تابان ظهور مىكند و زمين را بعد از آن كه از جور و ستم پر شده باشد، از عدل و داد پر مىكند.»
3- حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) با سلسله سند خود از جد بزرگوارش حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«المهدى من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتى، اشبه الناس بى خَلقا و خُلقا تكون له غيبة و حيرة حتى تضل الخلق عن اديانهم فعند ذلك يقبل كالشهاب الثاقب فيملؤ ها قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا3؛
مهدى از فرزندان و همنام و همكنيه من است، از نظر خلق و شمايل، شبيهترين مردم به من است، داراى غيبتى است كه مردم در اثر تحير، از دينشان گمراه مىشوند و در اين شرايط است كه همانند ستاره درخشان، ظهور مىكند و زمين را از قسط و عدل پر مىكند، همچنان كه از ظلم و جور پر شده بود.»
4- حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) با سلسله سند از جدش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«القائم من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتى و شمائله شمائلى و سنته سنتى يقيم الناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتاب ربى عزوجل، من اطاعه فقد اطاعنى و من عصاه فقد عصانى و من انكره فى غيبته فقد انكرنى و من كذبه فقد كذبنى و من صدقه فقد صدقنى الى الله اشكو المكذبين لى فى امره ، الجاحدين بقولى فى شاءنه و المضلين لامتى عن طريقته و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون4؛
قائم آل محمد، از فرزندان من، همنام و همكنيه من، شمايل او شمايل من، سنت و روش او سنت من است. مردم را بر شريعت و راه من، قرار مىدهد و آنان را به كتاب خداى عزوجل (قرآن) دعوت مىکند. هر كس از او پيروى كند، در حقيقت از من پيروى نموده و هر كس از او نافرمانى كند، مرا نافرمانى نموده، هر كس او را در غيبتش انكار كند، مرا انكار كرده، هر كس او را تكذيب نمايد، مرا تكذيب نموده، هر كس او را تصديق كند، مرا تصديق نموده و من از تكذيب كنندگان و منكرين او و گمراه كنندگان مردم از راه و طريقه او، به خداى متعال شكايت مى برم و ستمكاران به زودى خواهند دانست كه به چه كيفرگاه و دوزخ انتقامى بازگشت مىكنند.»
اين حديث از روشنترين احاديث نبوى است كه دلالت دارد بر اين كه حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در بسيارى از امور همانند جدش رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) مىباشد.
5- «ابو صالح سليلى» در كتاب «الفتن» از حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده است كه حضرت فرمود:
«حضرت مهدى (عليه السلام) از نظر خلق و شمايل و محاسن و صفات برجسته، شبيهترين مردم به رسول خداست.»5
و مانند اين روايات از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و از ائمه اطهار (عليهم السلام) در تاريخ، فراوان آمده و همه آنها آشكارا دلالت دارند كه مهدى منتظر، نه فقط در خلق و خوى و شمايل كه به سبب آنها بر انبيا امتياز پيدا كرده است، بلكه در حركت و اقدامات اصلاحى و مبارزه و جهادش در نابودى جور و ستم و تحقق بخشيدن به حق و عدالت در زمين، شبيه جد بزرگوارش رسول خداست.
پینوشتها:
1. ينابيع المودة، ص 433.
2. همان، ص 488.
3. همان، ص 493.
4. بحارالانوار، ج 51، ص 73.
5. الملاحم و الفتن، باب 79.