درمان خود کم بینى
پرسش :
من دخترى هستم خیلى غمگین، با اینکه همه چیز در زندگى برایم مهیا است باز هم افسرده ام. لطفا راهنمایى ام کنید.
شرح پرسش :
من دخترى هستم خیلى غمگین، با اینکه همه چیز در زندگى برایم مهیا است باز هم افسرده ام. احساس مى کنم دخترهاى دیگر از من خیلى سرتر هستند و از اینکه من این زیبایى را ندارم، دلگیر مى شوم. نسبت به دیگر دخترهاى فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمن تر. ولى اشتباه مى کنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم مى باشند، نمى دانم چرا وقتى برایم خواستگار مى آید، خوشحال نمى شوم! فکر مى کنم به خاطر این است که بعد از دیدن مى گویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمى دانم چه گناهى کرده ام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفته ام که اینها چى هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند؛ ولى نمى دانم این دل صاحب مرده چرا راضى نمى شود. لطفاً شما مرا راهنمایى کنید؟
من دخترى هستم خیلى غمگین، با اینکه همه چیز در زندگى برایم مهیا است باز هم افسرده ام. احساس مى کنم دخترهاى دیگر از من خیلى سرتر هستند و از اینکه من این زیبایى را ندارم، دلگیر مى شوم. نسبت به دیگر دخترهاى فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمن تر. ولى اشتباه مى کنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم مى باشند، نمى دانم چرا وقتى برایم خواستگار مى آید، خوشحال نمى شوم! فکر مى کنم به خاطر این است که بعد از دیدن مى گویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمى دانم چه گناهى کرده ام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفته ام که اینها چى هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند؛ ولى نمى دانم این دل صاحب مرده چرا راضى نمى شود. لطفاً شما مرا راهنمایى کنید؟
پاسخ :
پاسخ به این پرسش را با گفتارى از امام على (علیه السلام) آغاز مى کنم. آن حضرت مى فرماید: «قیمت هر انسانى به اندازه ى خوبى هاى او است»[1]؛ یعنى، اگر کسى داراى صفات خوبى باشد، به همان اندازه ارزش دارد.
امام صادق (علیه السلام) نیز مى فرماید: «براى زنان نمى توان قیمتى گذاشت؛ زیرا خوبانشان ارزشى بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاک اند»[2].
بدون تردید اگر انسان ها در روابط خود با دیگران و ارزش گذارى و نمره دادن به آنها، به معیارهایى دینى، توجه مى کردند، بسیارى از این مشکلات به وجود نمى آمد و همگى در یک فضاى سالم زندگى مى کردند، اما چه کنیم که جنبه هاى ظاهرى (مانند قیافه و چهره و امکانات اقتصادى و پست و مقام) معیارهاى درجه اول انتخاب دوست و همسر و سایر روابط اجتماعى براى برخى مردم گردیده و معیارهاى اصلى (مانند تقوا، ایمان، عفت و پاکدامنى، صداقت و امانت دارى و...) رنگ باخته و یا به عنوان معیارهاى درجه دوم و فرعى تلقى مى شود.
اسلام با این گونه تفکرات مبارزه کرده و سیره عملى پیامبر اسلام، بهترین دلیل این مدعا است. آن حضرت، جویبر مسلمان و مؤمن را - که قیافه ظاهرى چندانى نداشت - به همسرى یکى از زیباترین و ثروتمندترین دختران مدینه درآورد و فرمود: «اگر مرد مؤمن باشد؛ مى تواند با هر زن مؤمنى ازدواج کند»[3].
و نیز فرمود: «با دختران زیبایى که از اخلاق درستى برخوردار نیستند، ازدواج نکنید؛ زیرا آنان مانند سبزه هاى کنار زباله دانى اند»[4].
با این مقدمه توجه شما را به چند نکته مهم جلب مى کنیم:
1. بکوشید ارزش هاى واقعى تان مسائل معنوى باشد و نگرانى شما، بیشتر براى به دست آوردن زیبایى هاى باطنى باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت.
2. گرچه شما به تصور خودتان از زیبایى ظاهرى بهره کمترى نسبت به دیگران دارید؛ ولى مگر همه چیز در زیبایى ظاهرى خلاصه مى شود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمت هایى که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جاى افسردگى شکرگذار باشید؟
3. در روایتى از امامان (علیهم السلام) رسیده است: در مسائل مادى همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزارى شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادى فکر کنید که داراى نقص عضوهایى چون نابینایى، فلج و مانند آن هستند؛ ولى با روحیه اى بسیار بالا زندگى مى کنند. درباره لقمان گفته اند: بسیار زشت و بدشکل بود؛ ولى بر اثر کسب علم و معرفت، به درجه اى رسید که بخشى از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سوره اى نیز به نام او است.
پس شما به جاى اینکه به کمبودها، عیب ها و ناکامى هاى خود فکر کنید، به موفقیت ها و آن امکاناتى که در زندگى از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید.
از منفى بافى نسبت به خودتان اجتناب کنید؛ از کجا معلوم که قیافه شما جذاب نیست؛ شاید این تفکرات منفى و احساس خودکم بینى، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهرى کمتر از دیگران ارزیابى کنید! چه بسا افرادى، به قیافه و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنى) غبطه مى خورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامى که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومى مى روید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباس هاى خوب و زیبا بپوشید و آرایش کنید (البته با رعایت شئونات اسلامى).
4. در فعالیت هاى اجتماعى مثل مسجد، بسیج، کارهاى هنرى دسته جمعى و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و براى خود دوستان زیادى به دست آورید.
5. ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشى که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازى.
6. به تغذیه خود، خصوصاً صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه نکنید.
7. با توجه به نکته 5 و 6 مشکل لاغرى خود را از بین ببرید زیرا نه تنها زیبایى شما افزایش مى یابد بلکه براى سلامتى و آینده شما به عنوان یک مادر ضرورت دارد.
8. از بیکارى و بى برنامگى اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب هاى مفید در زمینه هاى علمى و مذهبى پر کنید.
9. به امور معنوى (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبى) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانه اى با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایى است و درد و دل شما را مى شنود...
پینوشتها:
[1]. نهج البلاغه، حکمت 81.
[2]. وسائل الشیعه، ج 20، ص 47.
[3]. کافى، ج 5، ص 339.
[4]. وسائل الشیعه، ج 20، ص 35.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
در این زمینه حتما بخوانید:
امام صادق (علیه السلام) نیز مى فرماید: «براى زنان نمى توان قیمتى گذاشت؛ زیرا خوبانشان ارزشى بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاک اند»[2].
بدون تردید اگر انسان ها در روابط خود با دیگران و ارزش گذارى و نمره دادن به آنها، به معیارهایى دینى، توجه مى کردند، بسیارى از این مشکلات به وجود نمى آمد و همگى در یک فضاى سالم زندگى مى کردند، اما چه کنیم که جنبه هاى ظاهرى (مانند قیافه و چهره و امکانات اقتصادى و پست و مقام) معیارهاى درجه اول انتخاب دوست و همسر و سایر روابط اجتماعى براى برخى مردم گردیده و معیارهاى اصلى (مانند تقوا، ایمان، عفت و پاکدامنى، صداقت و امانت دارى و...) رنگ باخته و یا به عنوان معیارهاى درجه دوم و فرعى تلقى مى شود.
اسلام با این گونه تفکرات مبارزه کرده و سیره عملى پیامبر اسلام، بهترین دلیل این مدعا است. آن حضرت، جویبر مسلمان و مؤمن را - که قیافه ظاهرى چندانى نداشت - به همسرى یکى از زیباترین و ثروتمندترین دختران مدینه درآورد و فرمود: «اگر مرد مؤمن باشد؛ مى تواند با هر زن مؤمنى ازدواج کند»[3].
و نیز فرمود: «با دختران زیبایى که از اخلاق درستى برخوردار نیستند، ازدواج نکنید؛ زیرا آنان مانند سبزه هاى کنار زباله دانى اند»[4].
با این مقدمه توجه شما را به چند نکته مهم جلب مى کنیم:
1. بکوشید ارزش هاى واقعى تان مسائل معنوى باشد و نگرانى شما، بیشتر براى به دست آوردن زیبایى هاى باطنى باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت.
2. گرچه شما به تصور خودتان از زیبایى ظاهرى بهره کمترى نسبت به دیگران دارید؛ ولى مگر همه چیز در زیبایى ظاهرى خلاصه مى شود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمت هایى که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جاى افسردگى شکرگذار باشید؟
3. در روایتى از امامان (علیهم السلام) رسیده است: در مسائل مادى همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزارى شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادى فکر کنید که داراى نقص عضوهایى چون نابینایى، فلج و مانند آن هستند؛ ولى با روحیه اى بسیار بالا زندگى مى کنند. درباره لقمان گفته اند: بسیار زشت و بدشکل بود؛ ولى بر اثر کسب علم و معرفت، به درجه اى رسید که بخشى از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سوره اى نیز به نام او است.
پس شما به جاى اینکه به کمبودها، عیب ها و ناکامى هاى خود فکر کنید، به موفقیت ها و آن امکاناتى که در زندگى از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید.
از منفى بافى نسبت به خودتان اجتناب کنید؛ از کجا معلوم که قیافه شما جذاب نیست؛ شاید این تفکرات منفى و احساس خودکم بینى، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهرى کمتر از دیگران ارزیابى کنید! چه بسا افرادى، به قیافه و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنى) غبطه مى خورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامى که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومى مى روید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباس هاى خوب و زیبا بپوشید و آرایش کنید (البته با رعایت شئونات اسلامى).
4. در فعالیت هاى اجتماعى مثل مسجد، بسیج، کارهاى هنرى دسته جمعى و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و براى خود دوستان زیادى به دست آورید.
5. ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیت هاى خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشى که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازى.
6. به تغذیه خود، خصوصاً صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه نکنید.
7. با توجه به نکته 5 و 6 مشکل لاغرى خود را از بین ببرید زیرا نه تنها زیبایى شما افزایش مى یابد بلکه براى سلامتى و آینده شما به عنوان یک مادر ضرورت دارد.
8. از بیکارى و بى برنامگى اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب هاى مفید در زمینه هاى علمى و مذهبى پر کنید.
9. به امور معنوى (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبى) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانه اى با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایى است و درد و دل شما را مى شنود...
پینوشتها:
[1]. نهج البلاغه، حکمت 81.
[2]. وسائل الشیعه، ج 20، ص 47.
[3]. کافى، ج 5، ص 339.
[4]. وسائل الشیعه، ج 20، ص 35.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
در این زمینه حتما بخوانید: