پنجشنبه، 9 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

حکمت تلاوت قرآن کریم

پرسش :

حکمت تلاوت قرآن کریم چیست؟


پاسخ :
تلاوت و قرائت کتاب خدا احکام و آدابی دارد از جمله اینکه انسان چگونه این حروف را صحیح تلفظ کند؛ در چه صورت وقف و کجا وصل کند؟ اینها احکام و آداب تلاوت است؛ امّا حکمت تلاوت قرآن این است که انسان، قرآن را به گونه ‏ای تلاوت کند که معبود را مشاهده نماید.

مرحله نازله مشاهده معبود آن است که در صفحه ضمیر و قلب عابد، چیزی جز علاقه به معبود نباشد و انسان می ‏تواند به خوبی تشخیص دهد که آیا در قلبش چیزی جز خدا هست یا نه؟ امام سجاد(سلام‏ الله‌ علیه) می فرماید: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی‏»(1)؛ (اگر همه مردمی که بین مشرق و مغرب عالم وجود دارند از بین بروند و کسی روی زمین نباشد و من تنها باشم، چنانچه قرآن با من باشد هرگز احساس وحشت نمی ‏کنم)

یعنی اگر همه عالم کافر شوند و قرآن با من باشد هرگز احساس ترس نمی ‏کنم. مرگ در حقیقت همان مرگ روح است و انسان کافر حقیقتاً مرده است. از نظر قرآن کسانی زنده‏ اند که دین خدا را قبول کنند: «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرینَ».(2) لذا حضرت می فرماید: اگر همه کافر شوند برای ما تفاوتی ندارد ما از هیچ کس هراس نداریم چون انسان در نبرد با کافر، چیزی را از دست نمی دهد که جبران ‏پذیر نباشد تنها از عالَم محدودی به جهان ابد پر می‏ کشد و این جای نگرانی ندارد؛ کسی که برای انتقال از عالم طبیعت به ماورای آن هراسی ندارد، از کفر جهانی هم واهمه ‏ای به خود راه نمی دهد.

حکمت عبادت آن است که عابد معبود را در ضمیر خود مشاهده کند. طی کردنِ این راه نیز محال نیست؛ بلکه شرایط، آداب و احکامی دارد. تلاوت قرآن نیز عبادت است. برای این که به مرحله مشاهده معبود راه یابیم باید تا می ‏توانیم بر چشم و گوش خود کنترل داشته باشیم، هر کس باید مواظب باشد که جز وظیفه شرعی، چیزی انجام ندهد محیط کار و محیط منزل را با غفلت از خدا آلوده نسازد. وقتی انسان، قرآن تلاوت می کند، آنگاه که صاحب کلمات آن را با چشم دل مشاهده کرد، به حکمت تلاوت قرآن رسیده است.

مرحوم «سید عبدالحسین شرف ‏الدّین جبل عاملی»(رضوان ‏الله تعالی ‏علیه) در شرح حال بعضی از صحابه و بزرگان، نقل می کند که بعضی از اصحاب و بزرگان علم و دین و سیر و سلوک، برنامه‏ ها را در منزل تقسیم می کردند؛ یعنی اعضای خانواده در شبانه ‏روز این خانه را روشن نگاه می‏ داشتند. هنگام شب چنین نبود که همه اعضای خانواده بعد از خوردن غذا تا صبح بخوابند؛ بلکه نگهبانی می ‏دادند. مثلاً مقداری از شب را یکی مشغول عبادت و درس و بحث و تلاوت و دعا بود و دیگری می ‏خوابید، سپس دیگری بر می ‏خاست و به عبادت می ‏پرداخت و اولی می ‏خوابید. به دنبال آن سومی بر می‏ خواست و به عبادت می ‏پرداخت. به گونه‏ ای که جز نام حق در این خانه چیز دیگری برده نشود.

گاهی از یک خانواده، شخصیتی چون شیخ انصاری یا انسان کاملی چون بحرالعلوم تربیت می شود که محصول زحمات چندین ساله گذشتگان و نیاکان آنان است. خدای سبحان به رایگان، فردی ممتاز را به خانواده ‏ای مرحمت نمی کند. آنان سعی می کردند که خانه را همیشه روشن نگهدارند و چیزی که خلاف رضای حق است در آن خانه انجام نشود تا کم کم آن خانه بتواند مرکز نورانیت باشد و سرانجام شهری را روشن کند. خانه‏ ای که در آن قرآن خوانده می شود و دین در آن خانه حاکم است، برای فرشتگان، مانند ستاره ‏های آسمان برای اهل زمین نورافشانی می کند(3)؛ همان طور که انسان هنگام دیدن فضای باز، بعضی از جاها را تاریک و بعضی را روشن می بیند، خانه ‏ای که در آن قرآن خوانده می شود و دین در آن حاکم است برای اهل آسمان نورافشانی می کند.

امام صادق(علیه ‏السلام) می فرماید: «صدیقه کبری(سلام‏ الله علیها) را زهرا نامیده ‏اند و زهرا یعنی تابناک؛ زیرا خانه و محراب و مرکز عبادت او برای اهل آسمان تابناک و درخشان بود».(4) انسان کامل هم برای اهل آسمان نور می دهد.

اگر خواستیم ببینیم به حکمت تلاوت قرآن رسیده‏ ایم یا نه، باید ببینیم آیا متکلّم را در کلامش مشاهده می ‏کنیم یا نه؟ وقتی عابد به حکمت عبادت راه می ‏یابد که جز معبود را مشاهده نکند و این خود ارکانی دارد، رکن اساسی، آن است که انسان چیزی جز حق را دوست نداشته باشد. کسی که از غیر حق دست بشوید و جز حق را در دل راه ندهد نگران نیست؛ چون چیزی که از دست رفتنی است مورد علاقه او نیست و آنچه مورد علاقه اوست از دست رفتنی نیست؛ لذا عارف، نه اندوهی به سراغش می‏ آید و نه غمی او را فرا می گیرد. امام حسین(علیه ‏السلام) در دعای عرفه می فرماید: (آن کس که تو را نیافت چه چیز یافته و آن کس که تو را یافت چه چیز را نیافته؟ البته خسارت دید هر کس که به جای تو به دیگری تن داد و دیگری را برگزید)؛ «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِیَ دُونَکَ بَدَلا».

انسان گاهی از گذشته غمگین و نسبت به آینده هراسناک است، به یاد آنچه از دست داده تأسف می ‏خورد و در این خیال که در آینده ممکن است چیزی را به دست نیاورد هراسناک است. اگر کسی از گذشته و آینده نجات پیدا کرد از زمان فراتر آمده و روی گذشته و آینده پا نهاده، برای چیزی را که قبلاً از دست داده اندوهگین نباشد و برای آنچه بعداً به دست می ‏آورد خوشحال نباشد؛ به تعبیر امام علی(علیه ‏السلام): «او تمام زهد را دارا شده است».(5) در احوالات امام سجاد(علیه ‏السلام) است که: «کَانَ(عَلَیْهِ السَّلَام‏) إِذَا قَرَأَمالِکِ یَوْمِ الدِّینِیُکَرِّرُهَا حَتَّى کَادَ أَنْ یَمُوتَ»(6)؛ آن حضرت هرگاه آیه «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» را تلاوت می کرد، آن را آنقدر تکرار می کرد که نزدیک بود جان از بدنشان مفارقت کند.

یکی از آداب تلاوت قرآن این است که وقتی به جمله «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» رسیدیم، بگوییم «لبیک»(7) یعنی خطاب، فعلی است و هم اکنون نیز ما مخاطب کلام خدا هستیم. انسان «لبیک» را به منادی می گوید، معلوم می شود این خطاب اکنون نیز کلام الله است و خدا در این کلام ظهور می کند و آنچه انسان می‏ خواند کلام الله است که از این زبان و دهان شنیده می شود. همان طور که دست مؤمن دست خداست، کلام مؤمن نیز کلام خداست در صورتی که جز حق نگوید و جز حق نطلبد. لذا قرآن می فرماید: (اگر کافری خواست آیات الهی را بشنود به او امان بدهید تا کلام خدا را بشنود)؛ «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ».(8)

پی‌نوشت‌ها:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ‏1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 602، کتاب (فضل القرآن).
(2). سوره یس، آیه 70.
(3). «قَالَ رَسُولُ اللَّه‏(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏)... فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا کَثُرَ فِیهِ تِلَاوَةُ الْقُرْآنِ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ اتَّسَعَ أَهْلُهُ وَ أَضَاءَ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِی‏ءُ نُجُومُ السَّمَاءِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا» (الکافی، همان، ج 2، ص 610، باب (البیوت التی یقرأ فیها القرآن).
(4). «لِأَنَّهَا إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ» (دعائم الإسلام‏، ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى‏، محقق/ مصحح: فیضى، آصف‏، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)‏، قم،‏ 1385 قمری‏، چاپ: دوم‏، ج ‏1، ص 72، (ذکر مودة الأئمة من آل محمد و الرغائب فی موالاتهم).
(5). «الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ ُ سُبْحَانَه‏ ... » (نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین‏، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ: اول، ص 553، (حکمت 439).
(6). الکافی، همان، ج 2، ص 602، کتاب (فضل القرآن).
(7). تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق/ مصحح: خرسان، حسن‏، دار الکتب الإسلامیة‏، تهران، 1407 قمری‏، چاپ: چهارم‏‏، ج ‏2، ص 124، باب (کیفیة الصلاة و صفتها و شرح الإحدى و خمسین رکعة و ترتیبها و القراءة فیها و التسبیح فی رکوعها و سجودها و القنوت فیها و المفروض من ذلک و المسنون).
(8). سوره توبه، آیه 6.

منبع: حکمت عبادات، آیت الله عبدالله جوادی آملی، محقق: حسین شفیعی، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 190.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.