راه جمع روایات تدبر در قرآن با روایات زیاد خواندن قرآن
پرسش :
چگونه مى توان بین روایاتى که مى گویند بسیار قرآن بخوانید و روایاتى که مى گویند تدبّر و تفکّر کنید، جمع کرد؟
پاسخ :
در روایت آمده که محمد بن عبدالله به امام صادق(علیه السلام) گفت: «من قرآن را در یک شب ختم مى کنم. حضرت فرمودند: من خوشم نمى آید قرآن را در کمتر از یک ماه ختم کنى».(1) در روایتى دیگر ابن عمرو گفت: «پیامبر(صلى الله علیه و آله) به من فرمودند: در هر ماه یک دور قرآن را بخوان. گفتم: بیشتر در خود قدرت مى بینم. فرمودند: در 20 شب بخوان. گفتم: قدرت بیشترى دارم. فرمود: در 10 شب بخوان. گفتم: قدرت بیشترى دارم. فرمود: بخوان در هفت شب و زیاد مکن بر این مقدار [یعنى در ظرف هفت شب بیشتر از یک دوره قرآن مخوان]».(2)
اینها همه نشان دهنده توجه اولیاء دین به تدبّر در آیات قرآن است و براى جلوگیرى از عدم تفکّر در آیات، اصحاب را منع مى کردند که در مدّت کوتاهى ختم قرآن کنند؛ زیرا طبیعى است که هر چه سرعت قرائت بیشتر باشد، تعمّق و تدبّر در معانى آن کم مى شود. گاهى این سؤال مطرح مى شود که چگونه مى توان بین روایاتى که مى گویند بسیار قرآن بخوانید، و روایاتى که مى گویند تدبّر و تفکّر کنید، جمع کرد؟
جواب روشن است: این دو دسته از روایات تضادى با هم ندارند؛ زیرا از روایاتى که ذکر شد معلوم مى شود که پیامبر و ائمه(علیهم السّلام) برحسب حال کسى که قرآن مى خواند به او تأکید مى کنند بسیار قرآن بخواند و بسیار ختم قرآن کند؛ ولى وقتى مى بینند به حدّى مى رسد، که زیاد و سریع خواندن به تفکر در آیات ضرر مى زند و هدف اصلى که فهم و درک است ضایع مى شود، نهى مى کنند و مى گویند کمتر از یک ماه یا یک هفته(برحسب حال سؤال کننده) بیش از یک بار ختم قرآن نکند. پس زیاد و با سرعت خواندن قرآن تا جائى است که به تأمّل در آیات ضرر نزند، اگر کسى مى بیند در یک سال یک ختم قرآن با فکر و تأمّل مى تواند بکند نباید تا مى تواند کمتر از یک سال بخواند، البته توجیهات دیگرى هم کرده اند که از جمله:
1. روایاتى که تأکید بر زیاد خواندن مى کند، هدفى را دنبال مى کند و آن حفظ شدن و سالم ماندن قرآن از تحریف آن است؛ زیرا هر چه بیشتر خوانده شود محفوظ تر و مُحَرّفان ناامیدتر مى شوند، و روایاتى که تکیه بر روى فهم مى کند، هدف دیگرى را دنبال مى کند که آن هدایت مردم و توسعه در بینش آنهاست، و حال که قرآن تقریباً از دست تحریف گران در امان مانده، باید به هدف دوم پرداخت.
2. شاید اشاره به اختلاف حالات باشد، گاهى انسان حالت روحى او مناسب دقیق شدن در مطلبى است آن وقت تفکّر کند، و گاهى امر دائر مدار قرآن خواندن سریع و یا به دنبال کار دیگر رفتن است، در این حالت روخوانى قرآن مقدّم است، و چه بسا انسان را به وادى تفکر مى کشاند.
3. روایاتى که تأکید بر زیاد خواندن مى کند، مراد این باشد که آیاتى که روى آنها تفکّر شده بیشتر و سریعتر خوانده شود...
البته به نظر مى رسد از همه بهتر همان بود که گفتیم؛ یعنى زیاد خواندن با تفکّر و تدبّر و هیچ تضادى هم به قرینه روایاتى که ذکر شد ندارد.
پینوشتها:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 617، باب (فی کم یقرأ القرآن و یختم)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 215، باب 27 (استحباب ختم القرآن فی کل شهر مرة أو فی کل سبعة أیام أو فی خمسة أو فی ثلاثة أو فی لیلة مع ترتیله و سؤال الجنة و الاستعاذة من النار عند آیتیهما و حکم ختم القرآن فی شهر رمضان)؛ میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 8، ص 208.
(2). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401 قمری/ 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 1، ص 612، ح 2815؛ میزان الحکمة، همان.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 ش، چاپ: اول، ج 1، ص 490.
در روایت آمده که محمد بن عبدالله به امام صادق(علیه السلام) گفت: «من قرآن را در یک شب ختم مى کنم. حضرت فرمودند: من خوشم نمى آید قرآن را در کمتر از یک ماه ختم کنى».(1) در روایتى دیگر ابن عمرو گفت: «پیامبر(صلى الله علیه و آله) به من فرمودند: در هر ماه یک دور قرآن را بخوان. گفتم: بیشتر در خود قدرت مى بینم. فرمودند: در 20 شب بخوان. گفتم: قدرت بیشترى دارم. فرمود: در 10 شب بخوان. گفتم: قدرت بیشترى دارم. فرمود: بخوان در هفت شب و زیاد مکن بر این مقدار [یعنى در ظرف هفت شب بیشتر از یک دوره قرآن مخوان]».(2)
اینها همه نشان دهنده توجه اولیاء دین به تدبّر در آیات قرآن است و براى جلوگیرى از عدم تفکّر در آیات، اصحاب را منع مى کردند که در مدّت کوتاهى ختم قرآن کنند؛ زیرا طبیعى است که هر چه سرعت قرائت بیشتر باشد، تعمّق و تدبّر در معانى آن کم مى شود. گاهى این سؤال مطرح مى شود که چگونه مى توان بین روایاتى که مى گویند بسیار قرآن بخوانید، و روایاتى که مى گویند تدبّر و تفکّر کنید، جمع کرد؟
جواب روشن است: این دو دسته از روایات تضادى با هم ندارند؛ زیرا از روایاتى که ذکر شد معلوم مى شود که پیامبر و ائمه(علیهم السّلام) برحسب حال کسى که قرآن مى خواند به او تأکید مى کنند بسیار قرآن بخواند و بسیار ختم قرآن کند؛ ولى وقتى مى بینند به حدّى مى رسد، که زیاد و سریع خواندن به تفکر در آیات ضرر مى زند و هدف اصلى که فهم و درک است ضایع مى شود، نهى مى کنند و مى گویند کمتر از یک ماه یا یک هفته(برحسب حال سؤال کننده) بیش از یک بار ختم قرآن نکند. پس زیاد و با سرعت خواندن قرآن تا جائى است که به تأمّل در آیات ضرر نزند، اگر کسى مى بیند در یک سال یک ختم قرآن با فکر و تأمّل مى تواند بکند نباید تا مى تواند کمتر از یک سال بخواند، البته توجیهات دیگرى هم کرده اند که از جمله:
1. روایاتى که تأکید بر زیاد خواندن مى کند، هدفى را دنبال مى کند و آن حفظ شدن و سالم ماندن قرآن از تحریف آن است؛ زیرا هر چه بیشتر خوانده شود محفوظ تر و مُحَرّفان ناامیدتر مى شوند، و روایاتى که تکیه بر روى فهم مى کند، هدف دیگرى را دنبال مى کند که آن هدایت مردم و توسعه در بینش آنهاست، و حال که قرآن تقریباً از دست تحریف گران در امان مانده، باید به هدف دوم پرداخت.
2. شاید اشاره به اختلاف حالات باشد، گاهى انسان حالت روحى او مناسب دقیق شدن در مطلبى است آن وقت تفکّر کند، و گاهى امر دائر مدار قرآن خواندن سریع و یا به دنبال کار دیگر رفتن است، در این حالت روخوانى قرآن مقدّم است، و چه بسا انسان را به وادى تفکر مى کشاند.
3. روایاتى که تأکید بر زیاد خواندن مى کند، مراد این باشد که آیاتى که روى آنها تفکّر شده بیشتر و سریعتر خوانده شود...
البته به نظر مى رسد از همه بهتر همان بود که گفتیم؛ یعنى زیاد خواندن با تفکّر و تدبّر و هیچ تضادى هم به قرینه روایاتى که ذکر شد ندارد.
پینوشتها:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 617، باب (فی کم یقرأ القرآن و یختم)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 215، باب 27 (استحباب ختم القرآن فی کل شهر مرة أو فی کل سبعة أیام أو فی خمسة أو فی ثلاثة أو فی لیلة مع ترتیله و سؤال الجنة و الاستعاذة من النار عند آیتیهما و حکم ختم القرآن فی شهر رمضان)؛ میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 8، ص 208.
(2). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401 قمری/ 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 1، ص 612، ح 2815؛ میزان الحکمة، همان.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 ش، چاپ: اول، ج 1، ص 490.