پرسش :
چرا ايران را كشور امام زمان(عج) مي نامند وآيا پس از ظهور ايشان تمامي جهانيان مسلمان مي شوند؟
پاسخ :
«طبق جهان بيني اسلامي تمام جهان و سراسر هستي مِلْك طلْق خداست و تصرف در آن بدون اذن او روا نيست. انسان بدون اجازة خدا حتي حق تصرف در خويشتن را ندارد، تا چه رسد به تصرف در ديگران؛ با چنين اعتقادي، تنها كساني حق حكومت دارند كه از سوي خداوند منصوب باشند.
اين افراد انبياي الهي و ائمه ـ عليهم السلام ـ هستند كه مستقيماً با اذن خدا بر مردم ولايت دارند و در زمان غيبت، نائبان امام زمان ـ عليه السلام ـ با شرايطي خاص و به طور غيرمستقيم از سوي خداوند براي ولايت برگزيده مي شوند... بنابراين، در نظام سياسي اسلام حكومت از آنِ خدا و منصوبين مستقيم و غيرمستقيم اوست.»[1]
و چون جمهوري اسلامي ايران به رهبري نايب امام زمان (عج) به پيروزي رسيد و اكنون نيز نايب آن حضرت رهبري آنرا بر عهده دارند و جد و جهدهاي فراواني صورت مي گيرد تا انقلاب اسلامي به آرمان هاي حضرت مهدي نزديك تر شود، كشور ايران را كشور امام زمان مي نامند.
امّا اين كه آيا پس از ظهور ايشان تمامي جهانيان مسلمان مي شوند؟ يا نه؟ در اين رابطه، ذكر اين نكته ضروري است كه «از آيات قرآن و احاديث استفاده مي شود كه مستضعفين جهان سرانجام در يك انقلاب همگاني كه مهدي موعود (عج) رهبري آنرا بر عهده دارد بر متكبرين پيروز مي گردند، رژيم هاي طاغوتي را براي هميشه سرنگون مي سازند و قدرت و ارادة جهان را در دست مي گيرند. خداوند در قرآن مي فرمايد: «ما اراده كرده ايم كه بر مستضعفين جهان منت نهاده و آنان را پيشوا و وارث زمين قرار دهيم و در زمين به آنها قدرت و تمكن بخشيم.»[2]... از قرآن و احاديث استفاده مي شود كه اين انقلاب عظيم و همگاني به عنوان دين و براي اجراي قوانين الهي برپا مي شود. رهبري آن را حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ بر عهده دارد و مؤمنين شايسته و فداكار در ركابش جهاد خواهند كرد.
قرآن مي فرمايد: «خدا به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده كه آنها را در زمين خليفه گرداند چنان كه پيشينيان نيز خلافت داشتند و نويد داده كه ديني را برايشان برگزيده قدرت و نيرو بدهد و خوف آنها را به امن و آرامش تبديل كند تا او را پرستش كنند و برايش شريك قرار ندهد.»[3]
در احاديث چنين آمده است كه مراد از آية مذكور حضرت مهدي و اصحاب و يارانش مي باشند و به وسيلة آنهاست كه اسلام و تمام جهان گسترش مي يابد.»[4] رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: مهدي از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمين را مي گشايد.»[5]
با توجه به اين نكته كه روزي مي رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمين مي شوند و گستردگي قيام آنها به گسترة عالَم است اكنون به اين نكته مي پردازيم كه آيا علاوه بر تسلط بر جهان همة جهانيان هم مسلمان مي شوند؟ «ظاهر بعضي آيات اين است كه يهود و نصاري تا قيامت باقي خواهند ماند. خداوند متعال در سورة مائده مي فرمايد: ما از كساني كه ادعاي نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم. پس قسمتي از پندهاي ما را فراموش كردند، ما هم دشمني و كينه را تا قيامت در بينشان انداختيم.[6] در سوره آل عمران مي گويد: «خدا به عيسي فرمود: من تو را گرفته به سوي خويش برآرم... و پيروانت را تا قيامت مسلط بر كفار گردانم.»[7]
خداوند در آية اول مي فرمايد: «دشمني و كينه توزي را تا قيامت در بين نصاري خواهم انداخت و در آيه دوم وعده داده كه: نصاري تا قيامت برتر از كفار باشند. مقتضاي اين دو آيه اين است كه كيش نصاري تا قيامت و در عصر دولت مهدي نيز برجا خواهد ماند[8]... از بعضي از احاديث نيز همين استفاده مي شود مثلاً ابوبصير مي گويد: به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كردم: صاحب الامر با اهل ذمه ـ يهود و نصاري ـ چه مي كند؟ فرمود: مانند پيغمبر اكرم با آنان مصالحه مي كند آنها هم با كمال ذلت جزيه مي دهند.[9]
در مقابل اين آيات و روايات، احاديث مخالفي هم وجود دارد كه دلالت مي كنند در عصر دولت مهدي ـ عليه السلام ـ غير از مسلمان احدي روي زمين باقي نمي ماند آن حضرت دين اسلام را بر يهود و نصاري عرضه مي دارد هر كس پذيرفت از كشته شدن نجات مي يابد و هر كس امتناع ورزيد به قتل مي رسد.
اكنون كه روايات دو دسته شدند بر دانشمندان پوشيده نيست كه احاديث موافق قرآن بر احاديث مخالف مقدمند و آنها را از اعتبار ساقط مي سازند. بنابراين يهود و نصاري در عصر دولت مهدي باقي خواهند ماند ولي از عقيده تثليث و شرك دست بر مي دارند و خداپرست مي شوند و تحت الحماية حكومت اسلامي به زندگي خويش ادامه مي دهند در عين حال، دولت هاي باطل سقوط مي كنند و قدرت جهان در دست مسلمانان صلاحيتدار واقع مي شود و دين اسلام دين جهاني و بر تمام اديان غالب مي گردد و بانگ توحيد از همه جا بلند مي شود.[10] امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كرد هيچ نقطه اي از زمين نيست جز اينكه آواي: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله در آنجا بلند مي شود.»[11]
آيت الله مكارم شيرازي مي نويسند: ... يكي از برنامه هاي اساسي آن مصلح و انقلابي بزرگ توحيد صفوف در ساية توحيد مذهب است ولي نبايد ترديد به خود راه داد كه اين توحيد نه ممكن است اجباري باشد و نه اگر امكان اجباري در آن بود منطقي بود اجباري شود. مذهب با قلب و روح آدمي سر و كار دارد و مي دانيم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است... علاوه بر اين روش و سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ چنان كه قرآن هم گواهي مي دهد ـ بر اجبار نبوده كه «لا اكراه في الدين» لذا همواره اسلام اهل كتاب را به عنوان يك اقليت سالم پذيرفته و از آنها مادام كه دست به تحريكاتي نزنند حمايت كرده است.
با توجه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همة وسايل پيشرفته ارتباط جمعي در اختيار او و پيروان رشيد او است و با توجه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها، كشش و جاذبه اي فوق العاده دارد به خوبي مي توان پيش بيني كرد كه اسلام با تبليغ منطقي و پيگير، از طرف اكثريت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو عملي مي گردد... امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: ... به خدا سوگند اي مفضّل اختلاف از ميان اديان برداشته مي شود و همه به صورت يك آيين در مي آيد؛ همان گونه كه خداوند عزّوجلّ مي گويد: دين در نزد خدا تنها اسلام است...»[12] و به اين ترتيب آئين توحيد و اسلام در همة خانه ها در درون زندگي همة انسان ها و در تمام دل ها وارد مي شود ولي با اين همه نمي گفت كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر مطلقاً وجود نخواهد داشت... ولي به هر حال اگر چنين اقليتي هم وجود داشته باشد، به صورت يك اقليت سالم و با حفظ شرايط اهل ذمه مورد حمايت آن حكومت اسلامي خواهد بود.»[13]
خلاصه سخن: ايران را كشور امام زمان مي نامند چون نايب امام مهدي (عج) كه ولي فقيه باشد رهبري آن را بر عهده دارد و جد و جهد حاكمان بر آن است كه هر روز بيش از پيش به آرمان هاي مهدي ـ عليه السلام ـ نزديك تر شوند. و با ظهور آن حضرت گرچه شرق و غرب به دست او فتح مي شود و اكثريت قاطع جهان مسلمان مي شوند ولي دور از ذهن نيست كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر وجود داشته باشد.
براي مطالعه بيشتر:
1. خورشيد مغرب، محمدرضا حكيمي. 2. عصر زندگي، محمد حكيمي.
3. چشم اندازي به حكومت مهدي، نجم الدين طبسي.
حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ :
«هنگامي كه حضرت مهدي ظهور كند خداوند دين را به جايگاه اصلي اش باز مي گرداند...»
عقدالدرر، ص 222
--------------------------------------------
[1] . استاد محمدتقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخ ها، تهيه و تدوين، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ باقري، انتشارات مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، ج 4-1، ص 49-48.
[2] . قصص، آية 50.
[3] . سورة نور، آيه 55.
[4] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ 25، چاپ قدس، ص 239-238.
[5] . مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 378، مؤسسه الوفاء بيروت.
[6] . مائده، آية 14.
[7] . آل عمران، آية 55.
[8] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 305.
[9] . مرحوم مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 381-376، به نقل از دادگستر، ص 306.
[10] . دادگستر جهان، ص 306.
[11] . بحارالانوار، ج 52، ص 340، به نقل از دادگستر جهان، ص 307.
[12] . بحارالانوار، ج 53، ص 4 به نقل از حكومت جهاني مهدي. ص 289.
[13] . آيت الله مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، چاپخانه نمونه، ص 289-287.
( اندیشه قم )
«طبق جهان بيني اسلامي تمام جهان و سراسر هستي مِلْك طلْق خداست و تصرف در آن بدون اذن او روا نيست. انسان بدون اجازة خدا حتي حق تصرف در خويشتن را ندارد، تا چه رسد به تصرف در ديگران؛ با چنين اعتقادي، تنها كساني حق حكومت دارند كه از سوي خداوند منصوب باشند.
اين افراد انبياي الهي و ائمه ـ عليهم السلام ـ هستند كه مستقيماً با اذن خدا بر مردم ولايت دارند و در زمان غيبت، نائبان امام زمان ـ عليه السلام ـ با شرايطي خاص و به طور غيرمستقيم از سوي خداوند براي ولايت برگزيده مي شوند... بنابراين، در نظام سياسي اسلام حكومت از آنِ خدا و منصوبين مستقيم و غيرمستقيم اوست.»[1]
و چون جمهوري اسلامي ايران به رهبري نايب امام زمان (عج) به پيروزي رسيد و اكنون نيز نايب آن حضرت رهبري آنرا بر عهده دارند و جد و جهدهاي فراواني صورت مي گيرد تا انقلاب اسلامي به آرمان هاي حضرت مهدي نزديك تر شود، كشور ايران را كشور امام زمان مي نامند.
امّا اين كه آيا پس از ظهور ايشان تمامي جهانيان مسلمان مي شوند؟ يا نه؟ در اين رابطه، ذكر اين نكته ضروري است كه «از آيات قرآن و احاديث استفاده مي شود كه مستضعفين جهان سرانجام در يك انقلاب همگاني كه مهدي موعود (عج) رهبري آنرا بر عهده دارد بر متكبرين پيروز مي گردند، رژيم هاي طاغوتي را براي هميشه سرنگون مي سازند و قدرت و ارادة جهان را در دست مي گيرند. خداوند در قرآن مي فرمايد: «ما اراده كرده ايم كه بر مستضعفين جهان منت نهاده و آنان را پيشوا و وارث زمين قرار دهيم و در زمين به آنها قدرت و تمكن بخشيم.»[2]... از قرآن و احاديث استفاده مي شود كه اين انقلاب عظيم و همگاني به عنوان دين و براي اجراي قوانين الهي برپا مي شود. رهبري آن را حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ بر عهده دارد و مؤمنين شايسته و فداكار در ركابش جهاد خواهند كرد.
قرآن مي فرمايد: «خدا به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده داده كه آنها را در زمين خليفه گرداند چنان كه پيشينيان نيز خلافت داشتند و نويد داده كه ديني را برايشان برگزيده قدرت و نيرو بدهد و خوف آنها را به امن و آرامش تبديل كند تا او را پرستش كنند و برايش شريك قرار ندهد.»[3]
در احاديث چنين آمده است كه مراد از آية مذكور حضرت مهدي و اصحاب و يارانش مي باشند و به وسيلة آنهاست كه اسلام و تمام جهان گسترش مي يابد.»[4] رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: مهدي از فرزندان من است و به دست او خداوند شرق و غرب زمين را مي گشايد.»[5]
با توجه به اين نكته كه روزي مي رسد كه بندگان صالح خدا وارث زمين مي شوند و گستردگي قيام آنها به گسترة عالَم است اكنون به اين نكته مي پردازيم كه آيا علاوه بر تسلط بر جهان همة جهانيان هم مسلمان مي شوند؟ «ظاهر بعضي آيات اين است كه يهود و نصاري تا قيامت باقي خواهند ماند. خداوند متعال در سورة مائده مي فرمايد: ما از كساني كه ادعاي نصرانيت داشتند پيمان گرفتيم. پس قسمتي از پندهاي ما را فراموش كردند، ما هم دشمني و كينه را تا قيامت در بينشان انداختيم.[6] در سوره آل عمران مي گويد: «خدا به عيسي فرمود: من تو را گرفته به سوي خويش برآرم... و پيروانت را تا قيامت مسلط بر كفار گردانم.»[7]
خداوند در آية اول مي فرمايد: «دشمني و كينه توزي را تا قيامت در بين نصاري خواهم انداخت و در آيه دوم وعده داده كه: نصاري تا قيامت برتر از كفار باشند. مقتضاي اين دو آيه اين است كه كيش نصاري تا قيامت و در عصر دولت مهدي نيز برجا خواهد ماند[8]... از بعضي از احاديث نيز همين استفاده مي شود مثلاً ابوبصير مي گويد: به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كردم: صاحب الامر با اهل ذمه ـ يهود و نصاري ـ چه مي كند؟ فرمود: مانند پيغمبر اكرم با آنان مصالحه مي كند آنها هم با كمال ذلت جزيه مي دهند.[9]
در مقابل اين آيات و روايات، احاديث مخالفي هم وجود دارد كه دلالت مي كنند در عصر دولت مهدي ـ عليه السلام ـ غير از مسلمان احدي روي زمين باقي نمي ماند آن حضرت دين اسلام را بر يهود و نصاري عرضه مي دارد هر كس پذيرفت از كشته شدن نجات مي يابد و هر كس امتناع ورزيد به قتل مي رسد.
اكنون كه روايات دو دسته شدند بر دانشمندان پوشيده نيست كه احاديث موافق قرآن بر احاديث مخالف مقدمند و آنها را از اعتبار ساقط مي سازند. بنابراين يهود و نصاري در عصر دولت مهدي باقي خواهند ماند ولي از عقيده تثليث و شرك دست بر مي دارند و خداپرست مي شوند و تحت الحماية حكومت اسلامي به زندگي خويش ادامه مي دهند در عين حال، دولت هاي باطل سقوط مي كنند و قدرت جهان در دست مسلمانان صلاحيتدار واقع مي شود و دين اسلام دين جهاني و بر تمام اديان غالب مي گردد و بانگ توحيد از همه جا بلند مي شود.[10] امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كرد هيچ نقطه اي از زمين نيست جز اينكه آواي: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله در آنجا بلند مي شود.»[11]
آيت الله مكارم شيرازي مي نويسند: ... يكي از برنامه هاي اساسي آن مصلح و انقلابي بزرگ توحيد صفوف در ساية توحيد مذهب است ولي نبايد ترديد به خود راه داد كه اين توحيد نه ممكن است اجباري باشد و نه اگر امكان اجباري در آن بود منطقي بود اجباري شود. مذهب با قلب و روح آدمي سر و كار دارد و مي دانيم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است... علاوه بر اين روش و سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ چنان كه قرآن هم گواهي مي دهد ـ بر اجبار نبوده كه «لا اكراه في الدين» لذا همواره اسلام اهل كتاب را به عنوان يك اقليت سالم پذيرفته و از آنها مادام كه دست به تحريكاتي نزنند حمايت كرده است.
با توجه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همة وسايل پيشرفته ارتباط جمعي در اختيار او و پيروان رشيد او است و با توجه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها، كشش و جاذبه اي فوق العاده دارد به خوبي مي توان پيش بيني كرد كه اسلام با تبليغ منطقي و پيگير، از طرف اكثريت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو عملي مي گردد... امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: ... به خدا سوگند اي مفضّل اختلاف از ميان اديان برداشته مي شود و همه به صورت يك آيين در مي آيد؛ همان گونه كه خداوند عزّوجلّ مي گويد: دين در نزد خدا تنها اسلام است...»[12] و به اين ترتيب آئين توحيد و اسلام در همة خانه ها در درون زندگي همة انسان ها و در تمام دل ها وارد مي شود ولي با اين همه نمي گفت كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر مطلقاً وجود نخواهد داشت... ولي به هر حال اگر چنين اقليتي هم وجود داشته باشد، به صورت يك اقليت سالم و با حفظ شرايط اهل ذمه مورد حمايت آن حكومت اسلامي خواهد بود.»[13]
خلاصه سخن: ايران را كشور امام زمان مي نامند چون نايب امام مهدي (عج) كه ولي فقيه باشد رهبري آن را بر عهده دارد و جد و جهد حاكمان بر آن است كه هر روز بيش از پيش به آرمان هاي مهدي ـ عليه السلام ـ نزديك تر شوند. و با ظهور آن حضرت گرچه شرق و غرب به دست او فتح مي شود و اكثريت قاطع جهان مسلمان مي شوند ولي دور از ذهن نيست كه اقليت هاي كوچكي از پيروان اديان آسماني ديگر وجود داشته باشد.
براي مطالعه بيشتر:
1. خورشيد مغرب، محمدرضا حكيمي. 2. عصر زندگي، محمد حكيمي.
3. چشم اندازي به حكومت مهدي، نجم الدين طبسي.
حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ :
«هنگامي كه حضرت مهدي ظهور كند خداوند دين را به جايگاه اصلي اش باز مي گرداند...»
عقدالدرر، ص 222
--------------------------------------------
[1] . استاد محمدتقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخ ها، تهيه و تدوين، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ باقري، انتشارات مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، ج 4-1، ص 49-48.
[2] . قصص، آية 50.
[3] . سورة نور، آيه 55.
[4] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ 25، چاپ قدس، ص 239-238.
[5] . مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 378، مؤسسه الوفاء بيروت.
[6] . مائده، آية 14.
[7] . آل عمران، آية 55.
[8] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 305.
[9] . مرحوم مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 381-376، به نقل از دادگستر، ص 306.
[10] . دادگستر جهان، ص 306.
[11] . بحارالانوار، ج 52، ص 340، به نقل از دادگستر جهان، ص 307.
[12] . بحارالانوار، ج 53، ص 4 به نقل از حكومت جهاني مهدي. ص 289.
[13] . آيت الله مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، چاپخانه نمونه، ص 289-287.
( اندیشه قم )