چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

برخي از شاگردان و اصحاب بزرگ امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ را معرفي کنيد؟


پاسخ :
امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ چه در زمان حيات پدر گرامي شان و چه در دوران امامت خويش در شهر سامراء به شدت تحت نظر بودند از اين روي ارتباط با ياران به سختي صورت مي گرفت و به همين علت ياران و شاگردان حضرت معمولاً به طور ناشناس با امام مرتبط بودند؛ به چند تن از ياران ايرشان اشاره مي کنيم:
1. عثمان بن سعيد ثمري: وي که از قبيله بني اسد بود و به علت سکونت در شهر سامرا به عسکري نيز مشهور بود از ياران و اصحاب خاص امام هادي و امام حسن عسکري و همچنين به عنوان نائب اول از نواب اربعه امام زمان (عج) به حساب مي آيد.[1] از او در محافل شيعي به نام (سمّان) روغن فروش نيز ياد شده است زيرا به منظور استتار فعاليت هاي سياسي، روغن فروشي مي کرد و اموال متعلق به امام را که شيعيان به وي تحويل مي دادند، در ظرف هاي روغن قرار داده به محضر امام عسکري ـ عليه السّلام ـ مي رساند.[2] او مورد اعتماد و احترام عموم شيعيان بود.[3] پس از رحلت امام حسن عسکري مراسم تغسيل و تکفين و خاکسپاري آن حضرت را درظاهر، عثمان بن سعيد انجام داد[4] در مورد تاريخ وفات وي اختلاف است در برخي منابع 267 و در برخي 280ق ذکر شده است.[5]
2. محمد بن عثمان بن سعيد ثمري: وي نيز همچون پدر از بزرگان شيعه و از نظر تقوي و عدالت و بزرگواري مورد اعتماد و احترام شيعيان بود و از ياران مورد اعتماد امام عسگري ـ عليه السّلام ـ بود چنانچه امام عسگري در جواب (احمد بن اسحاق) که سوال کرده بود به چه کسي از شيعيان و معتمدين حضرت مراجعه کند حضرت فرمود: عمري (عثمان بن سعيد) و پسرش هر دوي آنها امين و مورد اعتماد من هستند، آنچه به تو برسانند از جانب من مي رسانند و آنچه به تو بگويند از طرف من مي گويند. سخنان آنان را بشنو و از آنان پيروي کن زيرا اين دو تن مورد اعتماد و امين من هستند وي که به عنوان نايب دوم امام زمان (عج) نيز بوده در تاريخ 304 يا 305 هجري قمري وفات يافت.[6]
3. احمد بن ابراهيم بن اسماعيل: ايشان يکي از خواص و نزديکان امام حسن عسکري بود که آثار ارزنده اي در علوم مختلف از خود به يادگار گذاشت کتاب (اسماء الجبال و المياه و الاوديه) در علم جغرافيا بوده و همچنين در علم لغت تبحر داشته و از کاتبان و همنشينان امام بوده[7] وي در سال 291 هجري قمري وفات يافت.[8]
4. فضل بن شاذان بن خليل مکني به ابو محمد: که از مشايخ و ثقات و معتمدين و محدثين اواسط قرن سوم هجري است وي فقيه متکلم جليل القدر و از اصحاب حضرت جوادـ عليه السّلام ـ و امام هادي و امام حسن عسگري عليهم السلام بوده و حدود يکصد و هشتاد کتاب به او منسوب است که در موضوعات مختلف نگاشته از جمله (اثبات الرجعة) (اربع مسائل في الامامية)، (الرد علي الباطنية و القرامطة)، (حدوث العالم) و... او را متوفاي 260 هجري مي دانند.و همچنين کتاب الايضاح في الرد علي سائر الفرق از اوست.[9]
5. احمد بن محمد بن خالد برقي (متوفاي 274 يا 280هـ): وي نيز از ياران و اصحاب امام حسن عسکري بوده و همچنين پدرش محمد نيز از ياران امام محسوب مي شد ولي احمد شهرتي بيش از پدر داشته او داراي آثار علمي بود از جمله المحاسن که حاوي بسياري از احاديث ائمه است.
6. حسين بن اشکيب سمرقندي (مروزي) از اصحاب و ياران امام حسن عسکري و در نقل روايت از جانب رجاليون ثقه توصيف شده مدتي در قم خادم حرم حضرت معصومه(س) بوده سپس در سمرقند مقيم و به نشر معارف تشيع پرداخت.[10]
7. حسن بن موسي الخشاب از بزرگان و علماي شيعه و از ياران امام عسگري بود و آثار علمي در موضوعات مختلف داشته از جمله: کتاب(الرد علي الواقفه) و (النوادر) و... .
8. ابراهيم بن ابي حفص: کنيه اش ابو اسحاق، کاتب و از اصحاب بزرگ امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ به شمار مي رود و مردي ثقه و موجه است و همچنين او کتابي در رد اهل غلو و ابي الخطاب نوشت.[11]
9. احمد بن ادريس قمي معروف به معلم، از اصحاب و ياران امام عسگري ـ عليه السّلام ـ به شمار مي رود او فقيهي ثقه و مورد اعتماد شيعه بود که روايات زيادي نقل کرده و رواياتش صحيح است داراي اثري به نام نوادر بوده ـ در سال 306 در گذشت.[12]
10. داود بن قاسم بن اسحاق از اهالي بغداد که در نزد ائمه عليهم السلام داراي مقام و منزلتي عالي بود و در نقل حديث او را ثقه دانسته اند و از اصحاب خاص امام جواد و هادي و عسگري و حضرت صاحب الزمان عليهم السلام محسوب و از همه آنها نقل روايت کرده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. زندگاني امام حسن عسگري، باقر شريف قرشي، ترجمه سيد حسن اسلامي.
2. حياة الامام العسکري، محمد جواد طبسي.
3. خورشيد سامرا، محمد جواد طبسي.
4. حياة فکري سياسي امامان شيعه، رسول جعفريان.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . طوسي‏، الغيبة، تهران، مکتبة نينوي الحديثة بي تا ص 216.
[2] . همان ص 214.
[3] . همان ص 216.
[4] . همان .
[5] . حسين جاسم، تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم، ترجمه سيد محمد تقي آيت اللهي، تهران ، اميرکبير، 1367 ش، ص 155.
[6] . طوسي پيشين ص 219 - 223 .
[7] . شيخ طوسي، الفهرست. تحقيق شيخ جواد قيومي، بيروت، موسسه نشر الفقاهة، ص72؛ رجال نجاشي، ص92 .
[8] . تهراني، آقا بزرگ، الذريعه، بيروت، دارالاضواء چاپ دوم، 1403ق ج 2 ص 66.
[9] . فضل بن شاذان الايضاح. تحقيق جلال الدين حسيني (بي جا ) (بي تا) ص 1.
[10] . احمد بن علي نجاشي، تحقيق آيت الله شبيري زنجاني، قم، جامعة مدرسين، 1413ق، ص 76، ش 182.
[11] . باقر شريف قرشي، حياه الامام الحسن العسکري، ترجمه سيد حسن اسلامي، قم، جامعه مدرسين، 1371، ص139 .
[12] . احمد بن علي نجاشي، همان ص 143.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.