چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

با توجّه به اين‌كه اعجاز قرآن براي غير عربها مبهم است، چطور قرآن مي تواند براي آن‌ها حجّت باشد؟


پاسخ :
قرآن در تمام ابعادش معجزه است، حتّي در الفاظش. همانگونه كه قرآن تمام جن و انسان را دعوت مي‌كند كه مثل قرآن را بياوريد.[1] و در جاي ديگر به آوردن ده سوره همانند قرآن.[2] و در مورد ديگر، به آوردن يك سوره مثل سوره‌هاي قرآن دعوت بعمل آورده است. [3] اين معجزة جاويدان همچنانكه جهانيان را بسوي خود مي‌خواند و تمام محافل علمي دنيا را به مبارزه مي‌طلبد، نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت (يعني شيريني و جذابيّت عبارات، و رسائي مفاهيم) بلكه از جهت محتوا و علومي كه آن زمان از نظر انسان‌ها پنهان بود، قوانين و مقرراتي كه ضامن سعادت و نجات بشريت است؛ بياناتي خالي ازهرگونه تناقض و پراكنده گوئي، تاريخ هاي خالي از هرگونه خرافات و گزافگوئي، و خبرها علمي و غيبي، و قصه‌گوئي ... در تمام جهات داراي اعجاز است.[4] كه اگر از ناحية غير خدا بود، اختلافات فراواني در آن مي‌يافتند.[5] اين آيه نشان مي‌دهد كه قرآن در يك حدّي براي عموم قابل درك است، (ولو با مراجعه به ترجمه، يا كساني كه اهل زبان مي‌باشند).
امّا مراد از، اعجاز قرآن مبهم است. چيست؟ آيا مراد اين است كه غير عربها مستقيماً آيات را نمي‌فهمند و عربي را متوجه نمي‌شوند؟ اين درست است. ولي اين غير از اين است كه بگوئيم اعجاز ابهام دارد، چون اعجاز را از طريق مراجعه به اهل زبان، و تفسيرهايي كه از قرآن به زبان فارسي مي باشد مي‌توان فهميد. هيچ كسي ادعا نكرده كه هر عوام بي سواد عجم، مي‌تواند قرآن را بفهمد؛ و اعجاز قرآن را درك كند، بعلاوه تحدّي شامل آوردن كتابي مثل قرآن به زبان غير عربي را نيز شامل مي‌شود.
قرآن علاوه بر فصاحت و بلاغت، داراي ابعاد مختلفي از اعجاز است كه براي غير عربها، قابل درك است. مانند: 1ـ در اين‌كه قرآن توسط يك نفر آدم درس نخوانده نازل شده است، مي‌تواند برساند كه قرآن معجزه است، و از طرف خداوند نازل شده است. [6] و اين را همه مي‌فهمد كه يك آدم درس نخوانده، نمي‌تواند يك كتاب علمي و پيشترفته از خود بياورد. 2ـ عدم وجود تناقض در مفاهيم قرآن.[7] و همچنين فشرده گوئي آميخته با وسعت و عمق معني كه به عنوان نمونه به يک آية اشاره مي‌شود: «خذ العفو، وامر بالمعروف، و اعرض عن الجاهلين»[8] «با آن‌ها مدارا كن و عذرشان را بپذير، و به نيكي‌ها دعوت نما، و از جاهلان روي بگردان (و با آن‌ها ستيزه مكن)». امام صادق (ع) فرمود: در مسائل اخلاقي آيه‌اي جامعتر از اين آيه نيست.»[9] زيرا اصول فضائل اخلاقي بر طبق اصول قواي انساني كه عقل و غضب و شهوت باشند، تنظيم مي‌شود. فضايل عقلي (حكمت) در أمر به معروف، فضائل نفسي در برابر طغيان، و شهوت در خذالعفو، و تسلط بر نفس در برابر قوة غضبيه (شجاعت) در اعرض عن الجاهلين، منعكس گرديده است.[10]
پيشگوئي‌هاي قرآن 1ـ خبر از پيروزي پيامبر اسلام در فتح مكه، 7 سال قبل از وقوع.[11] 2ـ خبر شكست روميان و پيروزي مجدّد آن‌ها.[12] 3ـ خبر از شكست مشركين مكه.[13] 4ـ خبر از توطئة يهوديان.[14] 5ـ خبر از شكست اهل كتاب و ضرر نرساندن آن‌ها به مسلمين.[15] 6ـ پيوستن دشمنان به مسلمين.[16] و شكست يهوديان.[17]
معجزات علمي قرآن 1ـ در مورد مسائل كشتي‌ها و درياها و كوهها.[18]2ـ فشرده بودن هوا در اطراف كرة زمين، و دقيق بودن آن در بالا.[19] 3ـ زوجيّت گياهان.[20] 4ـ وجود ستارگان كه باعث زينت زمين است.[21] و سوگند ياد نمودن به ستاره‌هايي كه كشف نشده بود.[22]5ـ فرود آمدن باران و شكافته شدن زمين.[23] و همچنين عمل كربن گيري درختان سبز ودهها مورد ديگر. آيا اين‌ها را عجم‌ها و غير عرب نمي‌توانند درك كنند، كه اين همه قانول علمي پيشرفته را قرآن در آن محيط عقب ماندة عربستان توسط يك شخص درس نخوانده، بيان نموده است.
اعتراف هاي دانشمندان غير عربي در اعجاز و عظمت قرآن: 1ـ كارلايل: «اگر يك بار به اين كتاب مقدس (قرآن) نظر كنيم، حقايق برجسته و خصائص اسرار وجود طوري در مضامين جوهرة آن پرورش يافته كه عظمت و حقيقت قرآن به خوبي از آن‌ها نمايان مي‌گردد؛ و اين خود مزيت بزرگي است كه فقط به قرآن اختصاص يافته، و در هيچ كتاب علمي و سياسي و اقتصادي ديگر ديده نمي‌شود.»[24] 2ـ جان ديون پورت: «قرآن به اندازه‌اي از نقائص مبرا و منزه است، كه نيازمند كوچكترين اصلاحي نيست؛ و ممكن است از اوّل تا به آخر آن خواند شود، بدون آن‌كه انسان كمترين ملالتي از آن احساس كند».[25] 3ـ گوته: «قرآن اثري است كه بواسطة سنگيني عبارت آن، خواننده در ابتدا رميده مي‌شود و سپس مفتون جاذبة آن مي‌گردد، و بالاخره بي‌اختيار مجذوب زيبايي هاي فراوان آن مي‌شود.[26] 4ـ ويل دورانت: «قرآن در مسلمانان، آن چنان عزت نفس و عدالت و تقوايي بوجود آورده كه در هيچ يك از مناطق جهان شبيه و نظير نداشته است».[27] 5ـ ژول لابوم: «دانش و علم براي جهانيان از سوي مسلمانان بدست آمد، و مسلمين علوم را از قرآني كه درياي دانش است، گرفتند؛ و نهرها از آن براي بشريت، در جهان جاري ساختند».[28] 6ـ «نيورت»: «واجب است اعتراف كنيم كه علوم طبيعي و فلكي و فلسفه و رياضيات كه در اروپا رواج گرفت، عموماً از بركت تعليمات قرآني است، و ما مديون مسلمانانيم؛ بلكه اروپا از اين جهت شهري از اسلام است.[29]
با توجّه به اين، اولاً: معجزات و مفاهيم قرآن را از راه ترجمه و تفسيرهاي غير عربي توسط كارشناسان قرآني قابل درک است. و ثانياً: ابعاد معجزات قرآن، آن قدر گسترده است كه خيلي از آن‌ها مانند خبرهاي غيبي، اعجازهاي علمي، و ... قابل درك است. پس براي همه حجت مي‌باشد.
امّا اگر از عدم حجيّت، مراد اين است كه غير عرب مورد خطاب نيست، جواب اين است که در بعضي آيات خطاب ايها الناس داريم. اگر مراد اين است كه معجزات مذكور براي عجم اعتبار ندارد، سخن نادرستي است؛ چون عرب و عجم از نظر انساني و عقلي با هم تفاوت ندارند. براي هر دوگروه مي‌تواند، حجت و دليل باشد. صرف اختلاف زباني، باعث اختلاف در فهم و حجّيت نمي‌شود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و همكاران، ج 1، ص 135. ج 22، ص 82 و 106. ج 27، ص 376 و 422. ج 15، ص 563 و 569. ج 17، ص 29.
2ـ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، رضانژاد.
3ـ اعجاز نور، سعيد رضائي، با تقريض آيت الله معرفت، تمام كتاب.
4ـ قرآن شناسي، استياد محمد تقي مصباح، فصل سوّم، معجزه بودن قرآن، ص 109 ـ 85.
5ـ علوم قرآني، محمد هادي معرفت، فصل هشتم، اعجاز قرآن، ص 342 ـ 438.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . اسراء/ 88 .
[2] . هود/ 13.
[3] . بقره/ 23.
[4] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1370، ج 9، ص 42 و 293.
[5] . نساء/ 82.
[6] . ر.ك: دستغيب شيرازي، داستان‌هاي شگفت، بخش زندگاني مشتي كاظم سادوقي.
[7] . حشر/ 192 ـ 197.
[8] . اعراف/ 199.
[9] . تفسير نمونه، همان، ج 7، ص 64.
[10] . همان.
[11] . آل عمران/ 12.
[12] . روم/ 1.
[13] . قمر/ 45.
[14] . آل عمران/ 73 ـ 72.
[15] . آل عمران/ 112 ـ 111.
[16] . توبه/ 13.
[17] . توبه/ 14.
[18] . نحل/ 16 ـ 14.
[19] . انعام/ 125.
[20] . رعد/ 3، و لقمان/ 10.
[21] . صافات/ 6.
[22] . واقعه/ 75.
[23] . عبس/ 26 ـ 25.
[24]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1370 هـ ش، ج1، ص 136.
[25]. همان.
[26]. همان.
[27]. همان.
[28]. همان.
[29] . همان.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.