چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

وقتی خداوند محافظ حضرت مهدی (عج) است، دعا برای سلامتی ايشان چه اثری دارد؟


پاسخ :
شرح پرسش:
وقتی خداوند محافظ حضرت مهدی (عج) است، دعا برای سلامتی ايشان چه اثری دارد و آیا دعا برای تعجيل فرج، وقتی که فرج ایشان به دست خداست، بی معنا نیست؟

پاسخ:
الف. ترديدي نيست كه دعا، از عبادت‌های بزرگ است و آثار فراوانی دارد و دعا كردن براي سلامتی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از بهترين اقسام دعا است. درباره تاثير دعا، از دو زاويه می‌توان نگاه كرد:

الف. تأثير دعا نسبت به امام؛ ب. تأثير دعا براي دعا كننده؛

از نگاه اول، دعا در سلامتی حضرت، مؤثر است؛ زيرا ايشان به اين جهت كه انسان است و در همين عالم زندگي می‌كند، در معرض آفات و بلايا هست و دعا می‌تواند در دور كردن بلاها و مرض‌ها از وجود عزيزش مؤثر باشد. اين، با اراده‌ی خدا مبنی بر حيات و سلامتی امام، منافاتی ندارد؛ زيرا كه اراده‌ی خدا از طريق اسباب اعمال می‌شود و دعا از مهم‌ترين وسيله‌ها و سبب‌ها برای جريان اراده‌ی خدا در زندگی است.

از نگاه دوم، آثار دعا كردن فراوان است از جمله:
دعا كردن راهی است براي اين كه امام عصر را ياد كنيم و به اين وسيله با آن عزيز ارتباط روحی و معنوی پيدا كنيم و اين ارتباط ثمرات بسياری براي رشد و كمال روحی ما دارد.
دعا كردن برای امام، نوعی عرض ارادت و محبت نسبت به او است كه قطعاً از سوی آن منبع كرم بی پاسخ نخواهد ماند و دعا كننده را مورد لطف و عنايت خاص خود قرار خواهد داد.
دعا كردن برای امام، يعنی آن وجود عزيز را بر بسياري از موجودات و پديده‌ها مقدم دانستن و وجود و نقش او را مد نظر قرار دادن. اين موضوع، سبب زياد شدن محبت آن عزيز در دل‌ها و جان‌ها می‌گردد؛ زيرا ذكر محبوب سبب فراوانی محبت نسبت به او است.
با توجه به اين كه ايشان، واسطه‌ی فيض الهی در عالم هستی‌اند، صلوات و صدقه به نيت ايشان خود نوعی وسيله براي كسب فيوضات بيشتر است.

به فرموده امام علی(علیه السلام) خداوند کارها را به حسب قضايش انجام می‌دهد و نه رضايت شما (ميزان الحکمه، روايت شماره 16456) و مقدمه قضای الهی، قدر الهی است؛ چرا که هر کار بر اساس اندازه و هندسه خاص خود انجام می‌گيرد. به فرموده امام صادق(علیه السلام) چون که خداوند چيزی را اراده کند مقدار می‌کند آن را و پس از تقدير قضايش به آن تعلق می‌گيريد،(همان، روايت شماره 16461).
قدر و هندسه و اندازه وجودی هر چيز است و قضا به معنای گذراندن و يک سره کردن و به پايان رساندن است.
تقدير الهی موجوددات عالم مشهود را به سوی آن چه در مسير وجودشان براي آن‌ها تقدير و قالب گيری کرد، هدايت می‌کند. خداي بزرگ فرمود: «الذي خلق فسوی و الذی قدر فهدی» سپس همين تقدير و هدايت را با امضای قضا، تمام تکميل می‌کند.
بسيار می‌شود که خدا چيزي را تقدير می‌کند، ولی به دنبال تقدير قضايش را نمی‌راند، مانند قدری که بعضی از علل و شرايط خارج آن اقتضا دارد، ولی به خاطر مزاحمت مانعی، آن اقتضا باطل می‌شود و سببی ديگر و يا اقتضايی ديگر جاي سبب قبلي را می‌گيرد.
چه بسا چيزی مقدر بشود و قضای آن نيز رانده شده باشد، مثل اين که از جميع جهت، يعنی هم از جهت وجود علل و شرايط و هم از جهت نبودن مانع، تقدير شده باشد که در اين صورت، آن چيز، محقق می‌شود. در بعضی از روايات نيز آمده که قدر، ممکن است تخلف کند، اما برای قضا برگشتی نيست، البته تغيير در تقدير، مربوط به عالم ماده است.
با توجه به اين مقدمه، قضا، به معنای اجتماع جميع علل و شرايط و فقدان هر گونه مانعی است که مسلما انجام می‌گيرد و هيچ گونه برگشتی در آن نيست. چه بسا، همين قضايی که مجموعه شروط متعدد دارد، يکي از آن شروط، دعای بندگان باشد. آميختگی و هم سويی دعا و قضا، در روايات به خوبی مشهود است. اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) در انتهاي نامه سی و يکم نهج البلاغه به فرزندشان امام مجتبی(علیه السلام) می‌فرمايد: «دين و دنيای تو را به خدا می‌سپارم و بهترين خواسته الهی را در آينده و هم اکنون در دنيا و آخرت براي تو می‌خواهم».
اجتماع درخواست از خدا و قضا، بسيار زيبا است. در روايت آمده که حضرت امير(علیه السلام) از زير ديواری که در شرف خراب شدن بود حرکت کردند و به جاي ديگر رفتند. از آن جناب سؤال شد: آيا قضاي الهي (حکم حتمی الهي) فرار می‌کنيد؟ آن امام بزرگوار فرمودند: «از قضا الهی به سوی قدر الهي فرار می‌کنم!»(ميزان الحکمه، ج8، ص162) به اين معنا که در صورت توقف تمام مقدمات لازم برای زير آوار ماندن مهيا می‌گردد و قضاي الهی تحقق می‌پذيرد، اما با حرکت به سوی مکانی دیگر، مقدمه‌ای از آن مقدمات ناقص می‌گردد و هندسه‌ای دیگر شکل می‌گیرد که آن، تحقق سلامت و امنیت است. لذا منافات ندارد که حتی دعا، قضای الهی را متبدل سازد، دعايی که از جمله مقدمات و شروط حکم الهی است. در روايت از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) وارد شده که: «لايرد القضاء الا الدعاء؛ قضای الهی را رد نمی‌کند مگر دعا.»(منتخب الميزان الحکمه، روايت 2101). قضای الهی رارد نمی کند مگر دعا. (منتخب المیزان الحکمه، روایت 2101) یعنی گاه، مقدرات یک امر فراهم شده است و باید قضا بیاید، ولی دعا در تقدیرات اثر می‌گذارد. و با تغییر در تقدیرات، قضا و نتیجه محقق نمی‌شود.
بنابراين، در عين حال که همه امور به قضاي الهی تحقق می‌پذيرد، منافات ندارد که ما موظف به دعا کردن باشيم، نه صرفا به علت يک امری صوری و ظاهری، بلکه چون دعا، خود در سلسله‌ی طولی تحقق اشيا تأثير جوهری دارد و اين تأثير به اذن و اراده الهي انجام می‌گيرد. خود حضرت حق، ما را مأمور به دعا کردن کرده است و براي اين دعا، تأثير قائل شده است.
نتيجه اين که، زمان ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مثل بقيه امور و اسرار به قضای الهی است در عين حال، ما موظف به دعای در جهت تعجيل فرج آن بزرگوار هستيم و دعای ما می‌تواند در مجموعه علل ظهور موثر باشد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.