پرسش :
در مورد گفتگو و ادبیاتی که باید در بین اعضای خانواده وجود داشته باشد در جهت حفظ حرمت خانواده و احترام متقابل توضیح بفرمایید .
پاسخ :
پاسخ از آقای دکتر فرح بخش، مشاور خانواده:
بیشتر جهات نظام خانواده ادبیات آن خانواده است . هر خانواده برای خودش یک ادبیات گویش زبان دارد . حتی در بعضی از خانواده ها یک کلمه معنای خاصی دارد . حتی بعضی از کلمات بد ، در خانواده معنای کلمه ی عاطفی را می دهد . یکی از چیزهایی که در ساختار روانی ما در سلامت و روحیات ما تاثیر دارد ادبیاتی است که ما در خانواده بکار می گیریم ، کلماتی هستند که ما در مراوده با هم بکارمی بریم و این ادبیات خودپنداری ما ، احساس هر فردی را نسبت به خودش تعیین می کند و آنرا تشکیل می دهد . میزان احساس عزت نفس که یک زن و شوهر در خانواده ی خودشان دارند ، میزان احساس عزت نفس و میزان ارزشمندی که بچه ها در خانواده دارند بستگی به کلماتی است که نسبت به همدیگر نثار می کنند . وقتی شوهری نسبت به همسرش و یا خانمی نسبت به همسرش عبارتی را بکار می برد که حاکی از ناتوان بودن ، ضعیف بودن و حقیر بودن طرف مقابلش را دارد ، خودبخود این حس و خودپنداری را به او القا می کند . همه ی ما در خانواده مان یک چیزی در شخصیت مان شکل می گیرد که احساس خودپنداری میکنیم که من چقدر توانمند هستم ؟ چه کارهایی میتوانم انجام بدهم و چه کارهایی نمیتوانم انجام بدهم . گاهی گفتن یک جمله از طرف اعضای خانواده ، باعث میشود که اعتماد بنفس کاملا گرفته شود و یا داده شود . گاهی یک آقایی به خانمش می گوید که تو نمیتوانی درس بخوانی . کافی است که این جمله را سه بار تکرار کند ، این خانم اگر باور هم داشته باشد به خودش شک می کند که آیا من میتوانم این کار را انجام دهم ؟ یا در خانواده چند بار به او بگویند که تو بی نظم هستی و او این نقش را در مورد خودش باور می کند . از طریق گفتار ، ادبیات و کلام بسیاری از حالات روانی در خانواده به ما القاء میشود و این در مغز ما ضبط میشود . در دوران بزرگسالی خیلی از این کلمات ناخودآگاه رفتار ما را تحت تاثیر قرار میدهد و جهت میدهد . بنابراین یکی از چیزهایی که در سلامت خانواده خیلی مهم است و والدین باید روی آن دقت داشته باشند بخصوص یک زن و شوهری که تازه با هم ازدواج کرده اند باید روی آن دقت داشته باشند شکل گیری یک ادبیات محترمانه و صمیمانه در خانواده است . ادبیاتی که وقتی طرفین با هم صحبت می کنند ، در کنار این گفتگو ، احساس آرامش و صمیمیت و لذت بکنند . این ادبیات را باید در بین خودشان بوجود بیاورند و چیزی هم نیست که اتوماتیک بوجود بیاید ، چیزی است که از طریق انتخاب کلمات ، عبارات و جملاتی که یک زن و شوهر در آغاز زندگی در خطاب به همدیگر بکار می برند بوجود بیاید و در اثر تکرار شدن بصوت یک ادبیات ثابت گفتمان رایج در روابط شکل می گیرد و بعد سلامت روانی آنها را بشدت تحت تاثیر قرار بدهد . پرخاشگری خودش یک جنبه از روابط عاطفی است و یک بخش آن جنبه ی کلامی دارد . پرخاشگری معمولا با گفتار شروع میشود و بعد جنبه ی عاطفی پیدا می کند و بعد جنبه ی رفتاری پیدا می کند . وقتی در خانواده زوجین از ادبیات پرخاشگرانه استفاده بکنند زمینه ی پرخاشگری را شیوع میدهند .عبارات و اصطلاحاتی که در خطاب بهم بکار می برند چقدر سرزنش گرانه و چقدر پرخاشگرانه است . معمولا کلمات اینکه تو بی عرضه هستی و تنبل هستی و بی لیاقت هستی . بهترین راه مدیریت پرخاشگری در مرحله ی اول استفاده از کلام است . یک فرد کلامش را راحتتر می تواند کنترل کند تا عواطف و احساسات خودش را .
www.ch3.ir
پاسخ از آقای دکتر فرح بخش، مشاور خانواده:
بیشتر جهات نظام خانواده ادبیات آن خانواده است . هر خانواده برای خودش یک ادبیات گویش زبان دارد . حتی در بعضی از خانواده ها یک کلمه معنای خاصی دارد . حتی بعضی از کلمات بد ، در خانواده معنای کلمه ی عاطفی را می دهد . یکی از چیزهایی که در ساختار روانی ما در سلامت و روحیات ما تاثیر دارد ادبیاتی است که ما در خانواده بکار می گیریم ، کلماتی هستند که ما در مراوده با هم بکارمی بریم و این ادبیات خودپنداری ما ، احساس هر فردی را نسبت به خودش تعیین می کند و آنرا تشکیل می دهد . میزان احساس عزت نفس که یک زن و شوهر در خانواده ی خودشان دارند ، میزان احساس عزت نفس و میزان ارزشمندی که بچه ها در خانواده دارند بستگی به کلماتی است که نسبت به همدیگر نثار می کنند . وقتی شوهری نسبت به همسرش و یا خانمی نسبت به همسرش عبارتی را بکار می برد که حاکی از ناتوان بودن ، ضعیف بودن و حقیر بودن طرف مقابلش را دارد ، خودبخود این حس و خودپنداری را به او القا می کند . همه ی ما در خانواده مان یک چیزی در شخصیت مان شکل می گیرد که احساس خودپنداری میکنیم که من چقدر توانمند هستم ؟ چه کارهایی میتوانم انجام بدهم و چه کارهایی نمیتوانم انجام بدهم . گاهی گفتن یک جمله از طرف اعضای خانواده ، باعث میشود که اعتماد بنفس کاملا گرفته شود و یا داده شود . گاهی یک آقایی به خانمش می گوید که تو نمیتوانی درس بخوانی . کافی است که این جمله را سه بار تکرار کند ، این خانم اگر باور هم داشته باشد به خودش شک می کند که آیا من میتوانم این کار را انجام دهم ؟ یا در خانواده چند بار به او بگویند که تو بی نظم هستی و او این نقش را در مورد خودش باور می کند . از طریق گفتار ، ادبیات و کلام بسیاری از حالات روانی در خانواده به ما القاء میشود و این در مغز ما ضبط میشود . در دوران بزرگسالی خیلی از این کلمات ناخودآگاه رفتار ما را تحت تاثیر قرار میدهد و جهت میدهد . بنابراین یکی از چیزهایی که در سلامت خانواده خیلی مهم است و والدین باید روی آن دقت داشته باشند بخصوص یک زن و شوهری که تازه با هم ازدواج کرده اند باید روی آن دقت داشته باشند شکل گیری یک ادبیات محترمانه و صمیمانه در خانواده است . ادبیاتی که وقتی طرفین با هم صحبت می کنند ، در کنار این گفتگو ، احساس آرامش و صمیمیت و لذت بکنند . این ادبیات را باید در بین خودشان بوجود بیاورند و چیزی هم نیست که اتوماتیک بوجود بیاید ، چیزی است که از طریق انتخاب کلمات ، عبارات و جملاتی که یک زن و شوهر در آغاز زندگی در خطاب به همدیگر بکار می برند بوجود بیاید و در اثر تکرار شدن بصوت یک ادبیات ثابت گفتمان رایج در روابط شکل می گیرد و بعد سلامت روانی آنها را بشدت تحت تاثیر قرار بدهد . پرخاشگری خودش یک جنبه از روابط عاطفی است و یک بخش آن جنبه ی کلامی دارد . پرخاشگری معمولا با گفتار شروع میشود و بعد جنبه ی عاطفی پیدا می کند و بعد جنبه ی رفتاری پیدا می کند . وقتی در خانواده زوجین از ادبیات پرخاشگرانه استفاده بکنند زمینه ی پرخاشگری را شیوع میدهند .عبارات و اصطلاحاتی که در خطاب بهم بکار می برند چقدر سرزنش گرانه و چقدر پرخاشگرانه است . معمولا کلمات اینکه تو بی عرضه هستی و تنبل هستی و بی لیاقت هستی . بهترین راه مدیریت پرخاشگری در مرحله ی اول استفاده از کلام است . یک فرد کلامش را راحتتر می تواند کنترل کند تا عواطف و احساسات خودش را .
www.ch3.ir
