پرسش :
شبهه: پوشش اسلامي يعني همان عفاف پس حجاب برتر و غير برتر ندارد و با مانتو نيز مي توان پوشش اسلامي داشت.
پاسخ :
مقدمه:
حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است و عمل به اين امرظاهري برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است، پوشش ظاهري افراد به ويژه زنان را حجاب ميگويند، كه مانع از نگاه نامحرم به آنان ميشود. و امّا عفاف نوعي حجاب دروني است كه انسان را از گناه باز ميدارد. حفظ چشم، گوش، قلب و تمامي اعضاء و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است كه حاصل اين عفت و حجاب دروني، پوشش يا حجاب بيروني است. به تعبيري لطيفتر؛ حجاب ميوه عفاف است و عفاف ريشه حجاب. برخي افراد ممكن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش ايجاد نكرده باشند. اين گروه از حجاب تنها پوسته ظاهري بيمعنا دارند، و از سوي ديگر كساني كه ادعاي عفاف كرده و با تعابيري همچون؛ من قلب پاكي دارم، خدا با قلبها كار دارد، آدم بايد چشمش پاك باشد و... بايد در قاموس انديشه خود نكتهاي اساسي را بنگارند و آن اين است كه مگر ميتوان رابطه بين ظاهر و باطن را ناديده انگاشت. ظاهر هم نشانه باطن است؛ چرا كه «رنگ رخسار خبر ميدهد از سر ضمير». درون پاك، بيروني پاك ميپروراند و متانت در سلوك و رفتار ظاهري و سنگيني در انتخاب و پوشش از عفاف دروني خبر ميدهد.
حدّ لازم در پوشش اسلامي
اگر بخواهيم از حجاب اسلامي سخن بگوئيم، بيترديد حجاب طبيعي و كامل همان است كه در متون ديني اسلام مانند قرآن و حديث ذكر شده است كه بحث بسيار مفصل و دقيق است از اين رو، لازم است به صورت مختصر توضيح دهيم.
الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است.
ب. پنهان داشتن زينتها؛ بدن زن به طور طبيعي براي جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحريك جنسي ميشود. حال اگر علاوه بر زيباييهاي طبيعي، زن به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض ديد عام قرار دهد طبيعي است كه از بسياري سلب آرامش نموده و موجب تحريك جنسي و گاهي فساد در جامعه ميشود. و در مواردي نيز موجب گسستن پيوند خانواده و سست شدن الفت بين زوجهاميگردد. مراعات درست پوشش اسلامي از امور ضروري در پيشگيري از اين مفاسد است. بنابراين خانمي كه ملتزم به ارزشهاي اسلامي است. هيچگاه با لباسهاي رنگارنگ و تنگ كه برآمدگيهاي بدن را نشان و با تزئينات و آرايشهاي مهيّج از خانه بيرون نميآيد. در قرآن كريم از تبرّج (خود آرايي به منظور خودنمايي) نهي شده و آن را متعلّق به جامعه جاهلي دانسته است. نحوه پوشش، آرايش و حركات زن تا حد زيادي نشانگر شخصيت، نحوه فكر، گرايشها و الگوهاي ارزشي اوست.[1] بنابراين پوشش اسلامي در واقع بدون آن كه جسم انسان را به نمايش بگذارد، تجلي ارزشهاي روحي و رواني است. عفاف و شخصيت زن و متانت و وقار وي را نمودار ميكند و زن با حجاب از طمع و آرزوهاي پست ديگران در امان ميباشد، قانون آفرينش است كه هر چه موجود لطيفتر باشد محافظت از آن جديتر است. موجود هرچه گران بهاتر باشد بيشتر آن را محافظت ميكند، درّ گرانبها را در گاوصندوق نگه ميدارند، تا از دستبرد ديگران در امان بماند.
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن ميفرمايد: «فانّ شدّه الحجاب ابقي عليهنّ؛ همانا حجاب و پوشش كامل زنان را سالمتر و پاكتر نگاه خواهد داشت.»[2]
نتيجهگيري
حاصل اين كه حجاب اسلامي با هر نوع پوششي كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد منافات دارد و آن نوع لباس و پوششي كه بهتر حدود شرعي را حفظ ميكند بهترو كامل است. بنابراين استفاده از چادر مشكي با فلسفه حجاب و پوشش زنان در مقابل نامحرم كه همان عدم تحريك و تهييج در مقابل نامحرم و ايجاد آرامش رواني در جامعه است، بيشتر و بهتر سازگار است.
از ديدگاه روانشناسي رنگها اين يك واقعيت مسلم است كه رنگ مشكي رنگي صامت و غير فعال است كه باعث تحريك و جلب توجه نميشود.
همچنين بعضي از مراجع تقليد چادر مشكلي را بهترين نوع حجاب دانسته اند از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنهاي در اين باره ميفرمايند: «من ميگويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم نشانه ملّي ماست كه هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرّكي از زن ندارد. اگر واقعاً كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري به معناي تحرّك باشد، لباس رسمي زن ميتواند چادر باشد كه بهترين نوع حجاب است. البته ميتوان محجّبه بود و چادر هم نداشت. منتها همين جا هم بايد آن مرز را پيدا كرد. عدهاي از چادر فرار ميكنند به خاطر اين كه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. امّا از چادر فرار ميكنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نميآورند چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد. تصور نكنيد اگر ما فرضاً چادر را كنار گذاشتيم آن مقنعه كذايي را... درست كرديم، دست از سرما برميدارند. نه،آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه ميخواهند همان فرهنگ منحوس را در اين جا مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل بشود.[3]»
[1] . لازم است ذكر شود كه استفاده از لباسهاي زيبا و تزيينات هيچ اشكالي ندارد. هر زني ميتواند در حضور شوهرش، زنان ديگر و مردان محرم و كودكان از اين امور استفاده كند وبدون پوشش كامل حضور يابد، بنابراين مراعات حدود واجب پوشش فقط در مقابل مردان غير محرم لازم ميباشد.
[2] . نهج البلاغه، نامه 31.
[3] . فرهنگ تهاجم فرهنگي، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنهاي، چ اوّل، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، 1373، ص 261 ـ 262.
www.andisheqom.com
مقدمه:
حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است و عمل به اين امرظاهري برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است، پوشش ظاهري افراد به ويژه زنان را حجاب ميگويند، كه مانع از نگاه نامحرم به آنان ميشود. و امّا عفاف نوعي حجاب دروني است كه انسان را از گناه باز ميدارد. حفظ چشم، گوش، قلب و تمامي اعضاء و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است كه حاصل اين عفت و حجاب دروني، پوشش يا حجاب بيروني است. به تعبيري لطيفتر؛ حجاب ميوه عفاف است و عفاف ريشه حجاب. برخي افراد ممكن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش ايجاد نكرده باشند. اين گروه از حجاب تنها پوسته ظاهري بيمعنا دارند، و از سوي ديگر كساني كه ادعاي عفاف كرده و با تعابيري همچون؛ من قلب پاكي دارم، خدا با قلبها كار دارد، آدم بايد چشمش پاك باشد و... بايد در قاموس انديشه خود نكتهاي اساسي را بنگارند و آن اين است كه مگر ميتوان رابطه بين ظاهر و باطن را ناديده انگاشت. ظاهر هم نشانه باطن است؛ چرا كه «رنگ رخسار خبر ميدهد از سر ضمير». درون پاك، بيروني پاك ميپروراند و متانت در سلوك و رفتار ظاهري و سنگيني در انتخاب و پوشش از عفاف دروني خبر ميدهد.
حدّ لازم در پوشش اسلامي
اگر بخواهيم از حجاب اسلامي سخن بگوئيم، بيترديد حجاب طبيعي و كامل همان است كه در متون ديني اسلام مانند قرآن و حديث ذكر شده است كه بحث بسيار مفصل و دقيق است از اين رو، لازم است به صورت مختصر توضيح دهيم.
الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است.
ب. پنهان داشتن زينتها؛ بدن زن به طور طبيعي براي جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحريك جنسي ميشود. حال اگر علاوه بر زيباييهاي طبيعي، زن به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض ديد عام قرار دهد طبيعي است كه از بسياري سلب آرامش نموده و موجب تحريك جنسي و گاهي فساد در جامعه ميشود. و در مواردي نيز موجب گسستن پيوند خانواده و سست شدن الفت بين زوجهاميگردد. مراعات درست پوشش اسلامي از امور ضروري در پيشگيري از اين مفاسد است. بنابراين خانمي كه ملتزم به ارزشهاي اسلامي است. هيچگاه با لباسهاي رنگارنگ و تنگ كه برآمدگيهاي بدن را نشان و با تزئينات و آرايشهاي مهيّج از خانه بيرون نميآيد. در قرآن كريم از تبرّج (خود آرايي به منظور خودنمايي) نهي شده و آن را متعلّق به جامعه جاهلي دانسته است. نحوه پوشش، آرايش و حركات زن تا حد زيادي نشانگر شخصيت، نحوه فكر، گرايشها و الگوهاي ارزشي اوست.[1] بنابراين پوشش اسلامي در واقع بدون آن كه جسم انسان را به نمايش بگذارد، تجلي ارزشهاي روحي و رواني است. عفاف و شخصيت زن و متانت و وقار وي را نمودار ميكند و زن با حجاب از طمع و آرزوهاي پست ديگران در امان ميباشد، قانون آفرينش است كه هر چه موجود لطيفتر باشد محافظت از آن جديتر است. موجود هرچه گران بهاتر باشد بيشتر آن را محافظت ميكند، درّ گرانبها را در گاوصندوق نگه ميدارند، تا از دستبرد ديگران در امان بماند.
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن ميفرمايد: «فانّ شدّه الحجاب ابقي عليهنّ؛ همانا حجاب و پوشش كامل زنان را سالمتر و پاكتر نگاه خواهد داشت.»[2]
نتيجهگيري
حاصل اين كه حجاب اسلامي با هر نوع پوششي كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد منافات دارد و آن نوع لباس و پوششي كه بهتر حدود شرعي را حفظ ميكند بهترو كامل است. بنابراين استفاده از چادر مشكي با فلسفه حجاب و پوشش زنان در مقابل نامحرم كه همان عدم تحريك و تهييج در مقابل نامحرم و ايجاد آرامش رواني در جامعه است، بيشتر و بهتر سازگار است.
از ديدگاه روانشناسي رنگها اين يك واقعيت مسلم است كه رنگ مشكي رنگي صامت و غير فعال است كه باعث تحريك و جلب توجه نميشود.
همچنين بعضي از مراجع تقليد چادر مشكلي را بهترين نوع حجاب دانسته اند از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنهاي در اين باره ميفرمايند: «من ميگويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم نشانه ملّي ماست كه هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرّكي از زن ندارد. اگر واقعاً كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري به معناي تحرّك باشد، لباس رسمي زن ميتواند چادر باشد كه بهترين نوع حجاب است. البته ميتوان محجّبه بود و چادر هم نداشت. منتها همين جا هم بايد آن مرز را پيدا كرد. عدهاي از چادر فرار ميكنند به خاطر اين كه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. امّا از چادر فرار ميكنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نميآورند چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد. تصور نكنيد اگر ما فرضاً چادر را كنار گذاشتيم آن مقنعه كذايي را... درست كرديم، دست از سرما برميدارند. نه،آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه ميخواهند همان فرهنگ منحوس را در اين جا مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل بشود.[3]»
[1] . لازم است ذكر شود كه استفاده از لباسهاي زيبا و تزيينات هيچ اشكالي ندارد. هر زني ميتواند در حضور شوهرش، زنان ديگر و مردان محرم و كودكان از اين امور استفاده كند وبدون پوشش كامل حضور يابد، بنابراين مراعات حدود واجب پوشش فقط در مقابل مردان غير محرم لازم ميباشد.
[2] . نهج البلاغه، نامه 31.
[3] . فرهنگ تهاجم فرهنگي، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنهاي، چ اوّل، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، 1373، ص 261 ـ 262.
www.andisheqom.com