يکشنبه، 14 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

قرآن كريم در آيه 52 و 53 سوره مباركه حج مي فرمايد: "شيطان در آيات الهي، دسيسه كرد؛ آنگاه خداوند آنچه القا كرده بود، محو و نابود ساخت." سؤال اين است كه آيا شيطان مي تواند در وحي نيز دخالت كند، تا خداوند جلوي آن را بگيرد؟ نيز آيه شريفه ياد شده، چگونه مسئله صحت انبيا در گرفتن وحي توجيه پذير است؟ آيا خداوند نمي توانست، جلوي القائات شيطان را بگيرد يا اساساً كاري كند كه او دخالتي در وحي و كلام الهي ننمايد كه خداوند پس از آن، دخالت او را خنثي سازد؟


پاسخ :
آيه شريفه، به القاي شيطان، به گونه اي كه در سؤال مطرح شده، ارتباطي ندارد؛ گرچه سخن از القاي شيطان است، اما نه آنچنان القايي كه مداخله در ارسال وحي و ايجاد اختلال در گرفتن آن، به وسيله پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، بلكه مربوط است به موانعي كه شيطان به شكلي ديگر، در راه دعوت انبيا و پيامبر بزرگوار اسلام از راه عوامل خود ايجاد مي كرد؛ موانعي كه با حمايتهاي الهي و تدابير پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در هم مي شكست و به نتيجه نمي رسيد. توضيح آن كه: درباره "امنيه" مطرح شده در آيه شريفه دو احتمال ميرود كه بنابر هر دو احتمال، ادعاي فوق اثبات و آن چه در متن سؤال مطرح گرديده رد مي شود. احتمال اول كه احتمالي معقول تر و قوي تر است آن كه امنيه و تمنّي، به مفهوم فرض كردن و در نظر گرفتن صورتهاي خيالي از چيزهاي مطلوب و لذت بخش، مربوط به آينده است. بازگشت اين مفهوم به ريشه اصلي تمينّي است كه از ماده "مني" گرفته شده و در اصل به معناي تقدير و فرض است. علت نامگذاري نطفه انسان و حيوانات به مني نيز بدان جهت است كه صورت بندي از آن انجام مي گيرد نيز اگر به مرگ، منيه گفته مي شود بدان جهت است كه اجل مقدّر انسان در آن فرا مي رسد و بالأخره آرزو را نيز از اين رو "تمني" ميگويند كه انسان، تقدير و تصوير آن را در ذهن خود ميگيرد. نتيجه اين كه ريشه اصلي اين كلمه همه جا به تقدير و فرض و تصوير باز ميگردد؛ بنابراين احتمال، مفهوم آيه چنين مي شود كه تصورات و آرزوهايي از قبيل پيروزي دين، روياوري و ايمان مردم به آن و... در ذهن پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بود و شيطان از راه وسوسه كردن مردم، برانگيختن ظالمين، فريب مفسدين و راهكارهايي مانند اينها تحقق آن آرزوها را با مانع رو به رو مي ساخت و از اين راهها در سعي و تلاش او اخلال ايجاد مي نمود.
البته خداوند در اين آيه، به پيامبر خود هشدار ميد هد كه اين توطئه هاي مخالفان، برنامه تازهاي نيست، بلكه همواره در برابر انبيا، اين گونه القائات شيطاني بوده است. مفهوم نسخ در آيه شريفه هم بدين معنا است كه خداوند پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را در برابر هجوم اين القائات شيطاني تنها نمي گذارد، البته اين توطئه هاي شيطانيِ مخالفان، ميدان آزمايشي براي آگاهان و مؤمنان و كافران تشكيل مي داد و هدف آن بود كه عالمان و آگاهان، حق را از باطل تشخيص دهند و برنامه هاي الهي را از القائات شيطاني جدا سازند. مضامين آيات قبل كه سخن از تلاش و كوشش مشركان و كافران، براي محو آيين الهي و استهزا و مسخره آنها، نسبت به آن است، مؤيد اين احتمال است.
احتمال دوم آن كه امنيه به معناي قرائت و تلاوت باشد؛ البته در قرآن، هيچ كجا به اين معنا نيامده است. با توجه به اين احتمال، مفهوم آيه چنين مي شود كه تمام پيامبران پيشين و انبيا، هنگامي كه كلمات خدا را بر مردم مي خواندند، شياطين، به خصوص شياطين از نوع بشر، در لابه لاي سخنان آنها القائاتي مي كردند و مطالبي را براي انحراف افكار عمومي مي گفتند، تا اثرات هدايت بخش آن را خنثي نمايند؛ اما خداوند اين القائات شيطاني را محو و نابود مي كرد و آيات خود در را استحكام مي بخشيد. و اما احتمال سوم كه مورد قبول اين نوشتار نيست، آن است كه امنيه، اشاره به پارهاي از خطورات و وسوسه هاي شيطاني است كه گاه در يك لحظه زودگذر، در ميان افكار پاك و نوراني انبيا افكنده مي شود، اما چون آنها داراي مقام عصمت بودند و با نيروي غيبي و امداد الهي تقويت مي شوند؛ خداوند اين خطورات زودگذر و القائات شيطاني را از صحنه افكارشان محو مي كرد و آنها را در همان صراط مستقيم پيش مي برد. دليل عدم پذيرش اين احتمال آن است كه در آيات بعد، اين القائات شيطاني را وسيله آزمايش كافران و آگاهي مؤمنان مي شمرد، حال آن كه خطورات قلبي پيامبران كه به زودي محو ميشود، نمي تواند چنين اثري داشته باشد.
پس تفسير اول (احتمال اول) از همه مناسبتر است كه در حقيقت به فعاليتهاي شياطين و وسوسه هاي آنها در برابر برنامه هاي سازنده انبيا اشاره دارد، چرا كه آنها هميشه مي خواستند با القائات خود، اين برنامه ها و تقديرها را بر هم زنند، اما خداوند مانع مي شد.
افسانه غرانيق كه در بعضي از كتب اهل سنت آمده، ساخته و پرداخته دشمنان ناشي و مخالفان بيخبر است كه براي تضعيف موقعيت قرآن و پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، اين مطلب بر پايه و اساس را جعل كرده اند. اين مسئله نيز با اشكالاتي مواجه است كه در كتب تفسير بيان شده است.(الميزان، علامه طباطبايي(ره)، ج 13، ص 391)
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.