پرسش :
وجود امام غائب چه فايدهاى دارد؟
پاسخ :
متكلّمان اماميّه، در اثبات ضرورت وجود امام در هر زمان ،به ادله ى عقلى و نقلى استناد مى كنند كه يكى از آنها «قاعده ى لطف» است. بر اساس دلائل عقلى، وجود امام، زمينه را براى اطاعت انسان ها مهّيا كرده و آنان را از گناه دور مى سازد. بنابراين، وجود امام، لطف است و چون لطف بر خداوند واجب است، بايد در هر زمان، امامى براى هدايت انسان ها وجود داشته باشد.[1]
طبق اين توضيح، وجود امام در هر عصر و زمانى، لازم و ضرورى مى شود، امّا نحوه ى حضور امام(عليه السلام) بستگى تام به اوضاع و احوال جامعه ى انسانى دارد؛ زيرا، اگر شرايط لازم براى حضور امام مهيّا باشد، امام در ميان جامعه، حضورى آشكار خواهد داشت، ولى اگر چنين شرايطى آماده نبود، امام(عليه السلام) مستور خواهد شد.
حضرت على(عليه السلام) درباره ى ضرورت وجود امام در ميان انسان ها و چگونگى اين حضور، مى فرمايد:
هرگز، روى زمين، از قيام كننده اى با حجت و دليل، خالى نمى ماند، خواه ظاهر و آشكار باشد، خواه بيم ناك و پنهان. -اين چنين است- تا دلائل و اسناد روشن الهى از بين نرود و به فراموشى نگرايد.[2]
بنابراين، نقش امام، حفظ دين و احكام الهى است و اين نقش، از سوى امام در هر زمانى ايفا مى شود، حال، امام حاضر باشد يا غائب.
هم چنين از امام سجاد(عليه السلام) نقل شده است كه درباره ى فوائد وجود ائمه(عليهم السلام) فرمود:
در پرتو وجود ما است كه خداوند، آسمان را از فروپاشى، زمين را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه مى دارد؛ به واسطه ى ما است كه خداوند باران نازل مى كند و رحمت خود را مى گستراند و بركات و نعمت هاى زمين را بيرون مى آورد. و اگر از ما، كسى در زمين نباشد، زمين، اهل خود را فرو مى برد.[3]
طبق اين حديث، امامان، علاوه بر نقش تشريعى، نقش تكوينى دارند و در صورت غيبت، هر چند نقش تشريعى آنان در پس پرده مى ماند، امّا آنان به نقش تكوينى خود عمل مى كنند و وجودشان باعث استمرار حيات و زندگى و اتمام حجّت الهى بر روى زمين مى شود. امام صادق(عليه السلام) در بيان ضرورت وجود امام بر روى زمين، مى فرمايد:
اگر زمين، بدون وجود امام بماند، ساكنان خود را در كام خود فرو مى برد.[4]
بنابراين، نقش تكوينى امام، منحصر در حضور نيست و در دوره ى غيبت نيز اين تأثير ادامه دارد و ساكنان زمين از وجود امام بهره مند مى شوند.
با بررسى اين احاديث، مى توان نتيجه گرفت كه وجود امام بر روى زمين، فوائد زير را دارد و فرقى نمى كند كه حضور امام به صورت آشكار باشد يا به صورت پنهانى و مستور:
1. وجود امام، موجب ارتباط ميان خالق و مخلوق و زنده بودن حجّت ها و دلائل الهى در جامعه ى انسانى مى شود.
2. وجود امام، امن و امان براى مردم است و خداوند، به خاطر آنان، زمين و آسمان را از فروپاشيدن باز مى دارد.
3. وجود امام در زمين، موجب فرستاده شدن نعمت هاى الهى مى شود.
4. وجود امام، موجب اميدوارى مؤمنان براى تحقّق عدل الهى بر جوامع انسانى مى شود.
5. وجود امام در حيات انسان، دو نقش تشريعى و تكوينى دارد. در زمان غيبت، نقش تشريعى او در پس پرده، مستور مى ماند، امّا نقش تكوينى او، موجب استمرار و ادامه ى حيات مى شود.
پی نوشتها:
[1]. علامه ى حلى، كشف المراد، ص 181.
[2]. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 347، حكمت 143.
[3]. شيخ صدوق، امالى، ص 112، مجلس 35.
[4]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج 1، ص 201 و 210.
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1384).
متكلّمان اماميّه، در اثبات ضرورت وجود امام در هر زمان ،به ادله ى عقلى و نقلى استناد مى كنند كه يكى از آنها «قاعده ى لطف» است. بر اساس دلائل عقلى، وجود امام، زمينه را براى اطاعت انسان ها مهّيا كرده و آنان را از گناه دور مى سازد. بنابراين، وجود امام، لطف است و چون لطف بر خداوند واجب است، بايد در هر زمان، امامى براى هدايت انسان ها وجود داشته باشد.[1]
طبق اين توضيح، وجود امام در هر عصر و زمانى، لازم و ضرورى مى شود، امّا نحوه ى حضور امام(عليه السلام) بستگى تام به اوضاع و احوال جامعه ى انسانى دارد؛ زيرا، اگر شرايط لازم براى حضور امام مهيّا باشد، امام در ميان جامعه، حضورى آشكار خواهد داشت، ولى اگر چنين شرايطى آماده نبود، امام(عليه السلام) مستور خواهد شد.
حضرت على(عليه السلام) درباره ى ضرورت وجود امام در ميان انسان ها و چگونگى اين حضور، مى فرمايد:
هرگز، روى زمين، از قيام كننده اى با حجت و دليل، خالى نمى ماند، خواه ظاهر و آشكار باشد، خواه بيم ناك و پنهان. -اين چنين است- تا دلائل و اسناد روشن الهى از بين نرود و به فراموشى نگرايد.[2]
بنابراين، نقش امام، حفظ دين و احكام الهى است و اين نقش، از سوى امام در هر زمانى ايفا مى شود، حال، امام حاضر باشد يا غائب.
هم چنين از امام سجاد(عليه السلام) نقل شده است كه درباره ى فوائد وجود ائمه(عليهم السلام) فرمود:
در پرتو وجود ما است كه خداوند، آسمان را از فروپاشى، زمين را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه مى دارد؛ به واسطه ى ما است كه خداوند باران نازل مى كند و رحمت خود را مى گستراند و بركات و نعمت هاى زمين را بيرون مى آورد. و اگر از ما، كسى در زمين نباشد، زمين، اهل خود را فرو مى برد.[3]
طبق اين حديث، امامان، علاوه بر نقش تشريعى، نقش تكوينى دارند و در صورت غيبت، هر چند نقش تشريعى آنان در پس پرده مى ماند، امّا آنان به نقش تكوينى خود عمل مى كنند و وجودشان باعث استمرار حيات و زندگى و اتمام حجّت الهى بر روى زمين مى شود. امام صادق(عليه السلام) در بيان ضرورت وجود امام بر روى زمين، مى فرمايد:
اگر زمين، بدون وجود امام بماند، ساكنان خود را در كام خود فرو مى برد.[4]
بنابراين، نقش تكوينى امام، منحصر در حضور نيست و در دوره ى غيبت نيز اين تأثير ادامه دارد و ساكنان زمين از وجود امام بهره مند مى شوند.
با بررسى اين احاديث، مى توان نتيجه گرفت كه وجود امام بر روى زمين، فوائد زير را دارد و فرقى نمى كند كه حضور امام به صورت آشكار باشد يا به صورت پنهانى و مستور:
1. وجود امام، موجب ارتباط ميان خالق و مخلوق و زنده بودن حجّت ها و دلائل الهى در جامعه ى انسانى مى شود.
2. وجود امام، امن و امان براى مردم است و خداوند، به خاطر آنان، زمين و آسمان را از فروپاشيدن باز مى دارد.
3. وجود امام در زمين، موجب فرستاده شدن نعمت هاى الهى مى شود.
4. وجود امام، موجب اميدوارى مؤمنان براى تحقّق عدل الهى بر جوامع انسانى مى شود.
5. وجود امام در حيات انسان، دو نقش تشريعى و تكوينى دارد. در زمان غيبت، نقش تشريعى او در پس پرده، مستور مى ماند، امّا نقش تكوينى او، موجب استمرار و ادامه ى حيات مى شود.
پی نوشتها:
[1]. علامه ى حلى، كشف المراد، ص 181.
[2]. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 347، حكمت 143.
[3]. شيخ صدوق، امالى، ص 112، مجلس 35.
[4]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج 1، ص 201 و 210.
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1384).