يکشنبه، 24 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

از ديدگاه روايات، شفاعت چگونه است؟


پاسخ :
در تفسير علي بن ابراهيم قمي ذيل آيه «و لا تَنفَع الشَفاعة عِندَه أَلَّا لِمَن أُذِن لَه» سبأ/23. از امام صادق(ع) نقل شده: احدي از پيامبران خدا به شفاعت نمي پردازد، مگر بعد از آن كه خدا اذن داده باشد، به جز رسول خدا(ص) كه خداي تعالي قبل از روز قيامت به او اذن داده، و شفاعت براي او و امامان از فرزندان اوست. آنگاه پس از ايشان ساير پيامبران شفاعت خواهند كرد. (تفسير قمي 2/201.)
به نقل حضرت علي(ع) رسول خدا(ص) فرمود: سه طايفه به درگاه خدا شفاعت مي كنند و شفاعتشان پذيرفته مي شود: پيامبران، عالمان و شهيدان. (خصال 1/156، 197.)
در حديثي معروف از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمود: «تَناكَحُوا تَناسَلوا … »؛ [ازدواج كنيد و نسل خود را زياد كنيد كه من در روز قيامت به وجود شما نزد امت هاي ديگر مباهات مي كنم، و حتي طفل سقط شده شما را هم به شمار مي آورم، همين طفل سقط شده با چهره اي عبوس بر در بهشت مي ايستد و هر چه به او گفته مي شود: درآي، وارد نمي شود و مي‎گويد: تا پدر و مادرم نيايند وارد نمي شوم. (الميزان 1/179.)
امام علي(ع) فرمود: براي بهشت هشت دروازه است، كه از يك دروازه پيامبران و راست گويان وارد مي شوند، و دري ديگر ويژه شهيدان و صالحان است و پنج در ديگر بهشت مخصوص شيعيان و دوستان ماست، و خودم هماره بر صراط ايستاده دعا مي كنم، و عرضه مي دارم پروردگارا شيعيان و دوستان و ياوران مرا و هر كس در دنيا با من دوستي داشته، به سلامت بدار و از سقوط در جهنم حفظ كن، كه ناگهان از درون عرش ندايي مي رسد: دعايت مستجاب و شفاعتت پذيرفته شد و آن روز هر مردي از شيعيان و دوستان و ياوران من، و آنان كه با عمل و زبان با دشمنان من پيكار كردند، تا هفتاد هزار نفر از همسايگان و خويشاوندان خود را شفاعت مي كند. يك در ديگر بهشت، مخصوص ساير مسلمانان است؛ آنان كه اعتراف به شهادت «لا إله إلا لله» داشته و در دل ذره‎اي بغض و دشمني ما اهل بيت را نداشته اند. (خصال 2/408، ح 6.)
از امام صادق(ع) روايت شده كه در رساله اي به اصحاب خود نوشت: بدانيد كه احدي از آفريدگان خدا، شما را از خدا بي نياز نمي كند؛ نه كسي هست كه اگر خدا نداد او بدهد، و نه كسي كه اگر خدا بلايي فرستاد او از آن جلوگيري كند، نه فرشته مقربي شما را بي نياز مي سازد و نه پيامبر مرسلي، و نه كسي پايين تر از اين. هر كس دوست مي دارد شفاعت شافعان نزد خدا به حالش سودي داشته باشد بايد از خدا رضايت بطلبد. (كافي 8/11، ح 1.)
از رسول خدا(ص) روايت شده كه فرمود: چون روز قيامت شود خداي عزوجل براي بنده مؤمن تجلي مي كند و او را به گناهاني كه مرتكب شده يك به يك آگاه مي گرداند. سپس او رامي آمرزد و اين بدان جهت است كه هيچ فرشته مقرب و هيچ پيامبر مرسلي از رسوايي بنده او خبردار نشود. پرده پوشي مي كند تا كسي از وضع بنده او آگاه نگردد. آن گاه فرمان مي دهد تا سيئات و گناهان او حسنه شود. (بحار 7/287، ح 2.)
از امام صادق(ع) روايت شده كه چون روز قيامت شود خداي تعالي رحمت خود بگستراند، آن چنان كه شيظان هم در رحمت او طمع كند. (بحار 7/287، ح 1.)
علامه طباطبايي رحمه لله ذيل اين روايات مي فرمايد:
برخي از اين روايات (همچون دو روايت اخير) از مطلقات است كه قيد و شرطي در آن ها نيامده و با رواياتي كه قيد و شرط دارد منافات ندارد.
رواياتي كه دلالت بر وقوع شفاعت از رسول خدا(ص) در روز قيامت دارد، هم از طريق اهل بيت(ع) و هم از طريق عامه، فراوان و به حد تواتر رسيد و مفيد قطع است كه با چشم پوشي از خصوصيات هر يك، همگي بر يك معنا دلالت دارد و آن اين كه در روز قيامت گناه كاران از اهل ايمان شفاعت مي شوند. حال يا از ورود در آتش جهنم نجات مي يابند، يا بعد از وارد شدن بيرون مي آيند، [يا در همان دوزخ تخفيف عذاب بهره آنان مي شود]، و آنچه از اخبار به طور يقين به دست مي آيد اين است كه گناه كاران از اهل ايمان، در آتش جهنم جاويد و خالد نخواهند بود. (الميزان 1/174 ـ 183؛ بحار 8/29)
مردي به امام صادق(ع) عرض كرد: ما همسايه اي داريم از گروه خوارج. او مي گويد در روز قيامت همه هم و غم محمد(ص) مصروف خويش است و چگونه مي تواند از ديگران شفاعت كند؟! امام صادق(ع) فرمود: هيچ كس از اولين و آخرين نيست جز اين كه در روز قيامت نيازمند شفاعت حضرت محمد(ص) است: «ما أَحَد مِن الأَولين و الاخِرين إِلّا و هُو مُحتاج إِلي شَفاعه مُحمد(ص) يَوم القِيامه» (بحار 8/42، ح 31.) محمد بن مسلم گويد: از امام باقر(ع) شنيدم مي فرمود: فاطمه(ع) توقفي بر در جهنم دارد، و در روز قيامت ميان دو چشم هر كس نوشته شده كافر است يا مؤمن. آن گاه به دوستي [از دوستان ما] كه داراي گناهان زيادي است فرمان مي رسد به آتش برود. وقتي نزديك جهنم مي رسد، فاطمه(ع) ميان دو چشم او را مي خواند كه «دوست دار اهل بيت» نوشته شده است. عرض مي كند: « إلهي و سيدي» مرا فاطمه و بازدارنده ناميده اي و به واسطه من هر كس مرا و فرزندان مرا دوست بدارد از آتش جهنم ممنوع كرده اي. وعده تو حق است و خلاف وعده نمي كني. خداي سبحان پاسخ مي‎دهد: راست گفتي اي فاطمه، من تو را فاطمه ناميدم و به واسطه تو كسي را كه به تو و فرزندانت محبت كند از آتش جهنم منع مي‎كنم. وعده من حق است و خلاف آن نمي كنم و همانا من به اين عبد گنه كار فرمان دادم به جهنم برود تا تو درباره او شفاعت كني و من شفاعت تو را پذيرا شوم بدين جهت كه قدر و منزلت و جايگاه تو بر فرشتگان و پيامبران و همه اهل قيامت روشن و آِشكار گردد، تا هر كس ميان دو چشمش مؤمن نوشته شده آن را بخواني و دست او را گرفته وارد بهشت گرداني. (همان/51، ح 58.)
جابر گويد: به امام باقر(ع) عرض كردم: اي فرزند رسول خدا، فدايت گردم، براي من حديثي از فضايل جده ات فاطمه زهرا(ع) نقل كن كه چون من آن را براي شيعيان نقل كنم شادمان گردند. فرمود: در روز قيامت براي رسول(ص) و پيامبران منبرهايي از نور گذاشته مي شود … فرمان مي رسد اي اهل محشر سرها به زير و چشمان ببنديد كه فاطمه(ع) رهسپار بهشت مي شود. آن گاه حق تعالي هزار فرشته در طرف راست او و هزار فرشته در جانب چپ او قرار مي دهد و هزار فرشته مأمور مي شوند پر و بال بگسترانند و او را به جانب بهشت حمل كنند. هنگامي كه فاطمه به در بهشت مي رسد التفات مي كند و به اطراف مي نگرد. خداوند مي فرمايد: اي دختر دوست من سبب التفاتت چيست و حال آن كه تو را به ورود به بهشت فرمان دادم؟ فاطمه عرض مي كند: اي پروردگار من! دوست دارم در مثل اين روز قدر و منزلتم شناخته شود. حق تعالي مي فرمايد: اي دختر حبيب من، برگرد و بنگر، هر كس در دلش دوستي تو يا يكي از فرزندان تو باشد دست او را بگير و به بهشت وارد كن.
www.eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.