پرسش :
با دميده شدن صور اسرافيل آيا روح انسان همانند ساير موجودات مي ميرد و يا زنده است ؟
پاسخ :
براي روشن شدن سؤال بعضي از آيات مربوط به موضوع را ميآوريم:
1- و يوم ينفخ في الصور ففزع من في السموات والارض الا من شاءالله روزي را كه صور دميده شود آن روز هر كه درآسمانها و زمين است جز آن را كه خدا خواسته هراسان و تراسان باشند{M، (نمل، آيه 87).
2- و نفخ في الصور فصعق من في السموات و من في الارض الا من شاءالله ثم نفخ فيه اخري فاذاهم قيام ينظرون درصور دميده شد پس هر كه در آسمانها و زمين بود جز آن كه خدا خواسته مدهوش مرگ شود آن گاه دگربار در آن دميده شود كه ناگاه خلايق ازخواب مرگ برخيزند{M، (زمر، آيه 68).
آنچه از آيات استفاده ميشود اين است كه دو نفخه وجود دارد، نفخه اول براي ميراندن و نفخه دوم براي زنده ساختن و حكايت صور و دو نفخهاش حكايت همان شيپوري است كه در لشكرها براي كارزار به كار ميبردهاند.
بار اول در صور دميده ميشود كه ساكت شويد و براي حركت آماده گرديد و سپس براي بار دوم در صور دميده ميشود كه برخيزيد و حركت كنيد.
بنابراين صور حقيقتي است موجود كه داراي دو گونه صيحه است؛ صيحه ميراننده و صيحه زندهكننده و حكم نفخ صور، همه موجودات آسمان و زمين از جمله ملائكه و ارواح را نيز شامل ميشود.
تنها مخلصين و اولياءالله هستند كه از حكم صعقه و فزع در نفخ صور استثناء شدهاند و اين در حالي است كه همه ساكنان زمين و آسمان با نفخه در ميگذرند، ولي آنان به حيات خود ادامه ميدهند و با اين بيان آشكار ميگردد مخلصين كه استثناء شدهاند در اسمانها نيستندبلكه جايگاه آنها در وراي آسمانها و زمين است و با اين حال در همه جا حاضرند و از وجه الله ميباشند و هلاك نميشوند كل شيء هالك الا وجهه ، (زمر، آيه 67).
همان طور كه خداوند بر عالم احاطه دارد فاين ماتولّوا فثم وجه الله آنان نيز به واسطه احاطه خداوند بر اين عالم محيطاند، (انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ص93).
بنابراين ساكنان زمين و آسمان از جمله ملائكه و ارواح در نفخ صور ميميرند و با اين نفخ صور كه مرگ برزخي ميباشد از نظام برزخ به نظام بالاتر و اولين عالم از عوالم حشر وارد ميگردند واز نظام برزخي رها ميشوند، همانند مرگ دنيوي است و ورود به عالم ديگري استاز عوالم و منازلي كه ابتدائا روح در تنزلات خود از آنها گذشته و به دنيا وارد شده است؛ يعني، پشت سرگذشتن عالم برزخ و مثال است در حركت صعودي الي الله و اين انتقال و مرگ خود يك تحول تكاملي براي روح است، (شجاعي، محمد، معاد يابازگشت به سوي خدا، ج 1، ص 156).
براي آگاهي بيشتر ر.ك:
1- انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ترجمه و تعليقات: صادق لاريجاني
2- معاد يا بازگشت به سوي خدا، محمد شجاعي
3- پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج 6
4- الالهيات، جعفر سبحاني، ج 4، ص 239
www.eporsesh.com
براي روشن شدن سؤال بعضي از آيات مربوط به موضوع را ميآوريم:
1- و يوم ينفخ في الصور ففزع من في السموات والارض الا من شاءالله روزي را كه صور دميده شود آن روز هر كه درآسمانها و زمين است جز آن را كه خدا خواسته هراسان و تراسان باشند{M، (نمل، آيه 87).
2- و نفخ في الصور فصعق من في السموات و من في الارض الا من شاءالله ثم نفخ فيه اخري فاذاهم قيام ينظرون درصور دميده شد پس هر كه در آسمانها و زمين بود جز آن كه خدا خواسته مدهوش مرگ شود آن گاه دگربار در آن دميده شود كه ناگاه خلايق ازخواب مرگ برخيزند{M، (زمر، آيه 68).
آنچه از آيات استفاده ميشود اين است كه دو نفخه وجود دارد، نفخه اول براي ميراندن و نفخه دوم براي زنده ساختن و حكايت صور و دو نفخهاش حكايت همان شيپوري است كه در لشكرها براي كارزار به كار ميبردهاند.
بار اول در صور دميده ميشود كه ساكت شويد و براي حركت آماده گرديد و سپس براي بار دوم در صور دميده ميشود كه برخيزيد و حركت كنيد.
بنابراين صور حقيقتي است موجود كه داراي دو گونه صيحه است؛ صيحه ميراننده و صيحه زندهكننده و حكم نفخ صور، همه موجودات آسمان و زمين از جمله ملائكه و ارواح را نيز شامل ميشود.
تنها مخلصين و اولياءالله هستند كه از حكم صعقه و فزع در نفخ صور استثناء شدهاند و اين در حالي است كه همه ساكنان زمين و آسمان با نفخه در ميگذرند، ولي آنان به حيات خود ادامه ميدهند و با اين بيان آشكار ميگردد مخلصين كه استثناء شدهاند در اسمانها نيستندبلكه جايگاه آنها در وراي آسمانها و زمين است و با اين حال در همه جا حاضرند و از وجه الله ميباشند و هلاك نميشوند كل شيء هالك الا وجهه ، (زمر، آيه 67).
همان طور كه خداوند بر عالم احاطه دارد فاين ماتولّوا فثم وجه الله آنان نيز به واسطه احاطه خداوند بر اين عالم محيطاند، (انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ص93).
بنابراين ساكنان زمين و آسمان از جمله ملائكه و ارواح در نفخ صور ميميرند و با اين نفخ صور كه مرگ برزخي ميباشد از نظام برزخ به نظام بالاتر و اولين عالم از عوالم حشر وارد ميگردند واز نظام برزخي رها ميشوند، همانند مرگ دنيوي است و ورود به عالم ديگري استاز عوالم و منازلي كه ابتدائا روح در تنزلات خود از آنها گذشته و به دنيا وارد شده است؛ يعني، پشت سرگذشتن عالم برزخ و مثال است در حركت صعودي الي الله و اين انتقال و مرگ خود يك تحول تكاملي براي روح است، (شجاعي، محمد، معاد يابازگشت به سوي خدا، ج 1، ص 156).
براي آگاهي بيشتر ر.ك:
1- انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ترجمه و تعليقات: صادق لاريجاني
2- معاد يا بازگشت به سوي خدا، محمد شجاعي
3- پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج 6
4- الالهيات، جعفر سبحاني، ج 4، ص 239
www.eporsesh.com