پرسش :
مي خواستم بدانم كه چرا وقتي بر پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله وحي نازل شد ايشان لرزه اي به اندامشان افتاد و زير پتو(يا چيزي مانند آن) خود را پيچانيدند در صورتي كه مي دانيم پيامبر قبل از خلقت تمام موجودات بوده اند؟
پاسخ :
البته اين حالت و حالاتي شبيه به آن، مربوط به مرتبه اول نزول وحي نمي شود بلكه در دفعات ديگري هم اتفاق مي افتاده است براي توضيح بيشتر به مطالب زير توجه فرمائيد:
وحي آيات قرآن بر پيامبر اكرم به دو گونه بوده است:
1. مستقيم
2. غير مستقيم و به واسطة فرشته وحي.
در وحي مستقيم حالتهايي چون احساس سنگيني، داغ شدن بدن و عرق ريختن، حالتي شبيه به بي هوشي، تغيير رنگ چهره و... بر پيامبر اكرم عارض ميشد. در روايتي ميخوانيم: حارث بن هشام از پيامبر اكرم سؤال كرد: وحي چگونه بر شما نازل ميشود؟ پيامبر فرمودند: گاهي آن را به صورت زنگ ميشنوم و آن شديدترين نوع آن بر من است كه گويي بندهاي من از يكديگر ميگسلد و در اين هنگام مطالب وحي شده را حفظ ميكنم
صداي زنگ در اين روايت كنايه از صداي پياپي است. اين صداي پياپي، وحي مستقيم بوده كه پيامبر اكرم با تمام وجود به آن گوش فرا ميداده است؛ چرا كه پياپي بودن صدا تأثيري نافذ دارد و تا اعماق قلب انسان نفوذ ميكند و از اين جهت است كه پيامبر اكرم ميفرمايد: گمان ميكردم كه جان من گرفته ميشود.(ر.ك: آموزش علوم قرآن، ترجمه التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 85 و 86، سازمان تبليغات اسلامي.)
حالتهاي ياد شده در وحي مستقيم به جهت اوج ارتباط وحي با الهامات غيبي پروردگار و سنگيني وحي است كه بر جسم آن حضرت تأثير ميگذارده است.(التمهيد في علوم القرآن، محمد هادي معرفت، ج 1، ص 64، انتشارات جامعة مدرسين.)
و منظور از آية «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً ;(مزمل،5) در حقيقت، ما به تو گفتاري گرانبار القا ميكنيم» نيز همين نوع وحي بوده است.
در وحي غير مستقيم، جبرئيل، واسطة در آوردن وحي بوده است كه گاهي به صورت بشر، مجسّم ميشد و به حضور پيامبر اكرم ميرسيد؛ در روايتي از امام صادقآمده است: جبرئيل هنگامي كه به حضور پيامبر ميرسيد، مانند بندگان مينشست و بدون اجازه وارد نميشد. (بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 18، ص 256 / تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 18، ص 79.) بنابراين، وحي غير مستقيم، سنگيني و دشواري وحي مستقيم را نداشته است.
تذكر اين نكته لازم است كه پيامبر با تمام روح و روان خويش وحي را دريافت مينموده است و چشم و گوش ظاهربين در اين امر دخالتي نداشته است، اگر جز اين بود، مردمِ ديگر نيز ميتوانستند همة آنچه را پيامبر ميبيند و ميشنود، ببينند و بشنوند.
اما راجع به اينكه پيامبر اكرم با توجه به برخورداري ايشان از علمي بسيار گسترده آيا از آيات وحي اطلاعي نداشتند و در صورت اطلاع چرا آن حالات (مثل بيهوشي و ...) برايشان پيش مي آمد بايد عرض كنيم:
با تدّبر در قرآن مجيد ، پي ميبريم كه دو گونه نزول وجود داشته است؛ بك بار نزول دفعي و بار ديگر نزول تدريجي. آن چه در شب قدر يك جا بر قلب رسول اكرمنازل شده ، حقيقت قرآن و كتاب مبين بوده است. حقيقت محكمي كه اجزا ندارد و مجمل است و نيز در طي مدت نبوت، جزء جزء و به صورت تفصيلي، بر قلب مباركش به تدريج نازل شده.
ظاهراً آيات قرآني، نشان ميدهد كه رسول مكرّم اسلام، به خاطر نزول دفعي، به آياتي كه در آينده ميخواست نازل شود علم داشته و به خاطر عجلهاي كه درابلاغ دعوت داشت گاه قبل از نزول تدريجي و يا همراه آن، آيات را تلاوت ميكرد كه به او دستور داده شد از اين كار خودداري كند و بگذارد هر آيهاي در موقع خود تلاوت و ابلاغ شود. مثلا در آيه 114 سورة طه ميفرمايد: «وَ لاَ تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَيََّ إِلَيْكَ وَحْيُهُ; دربارة قرآن عجله مكن پيش از آن كه وحي آن تمام شود.»
در اصول كافي نيز بابي داريم كه امامان هرگاه ميخواستند بدانند، ميدانستند، امام صادق (ع) فرمود: «ان الامام اذا شاء ان يعلم علم؛ امام هرگاه بخواهد بداند، ميتواند بداند.» [ كه قاعدتا پيامبر نيز از آن مستثنا نيست.] ( اصول كافي، ثقه الاسلام، كليني، ج 2، ص 296، نوبت چهارم، انتشارات اسوه. )
امّا اين كه پيامبر اكرمبا وجود آگاهي داشتن از آيات الهي چرا در هنگام نزول وحي ، دچار آن حالات مي شدند، جواب اينست كه نحوه نزول وحي باعث ايجاد چنين حالاتي مي شد و به تعبير خود قرآن مجيد ، «قولا ثقيلا» بود وهمچنين در مقابل عظمت الهي ، هر عظيمي احساس ذلت ميكند. پيامبر با نگاه به بزرگي خدا احساس فشار و كوچكي مي كرد.
و همان گونه كه در بالا اشاره شد حالتهاي ياد شده در وحي مستقيم به جهت اوج ارتباط وحي با الهامات غيبي پروردگار و سنگيني وحي است كه بر جسم آن حضرت تأثير ميگذارده است.
خلاصه اينكه : اولا؛ اين حالات مختص به دفعه اول در نزول وحي نبوده بلكه در دفعات ديگري نيز اتفاق افتاده است و ثانيا؛ پيامبر از آيات الهي مطلع بوده اند و ايجاد چنان حالاتي به خاطر نحوه نزول وحي و بزرگي كلام الهي بوده و پيامبر در معرض عظمت خداوند متعال قرار مي گرفته است.
www.morsalat.com
البته اين حالت و حالاتي شبيه به آن، مربوط به مرتبه اول نزول وحي نمي شود بلكه در دفعات ديگري هم اتفاق مي افتاده است براي توضيح بيشتر به مطالب زير توجه فرمائيد:
وحي آيات قرآن بر پيامبر اكرم به دو گونه بوده است:
1. مستقيم
2. غير مستقيم و به واسطة فرشته وحي.
در وحي مستقيم حالتهايي چون احساس سنگيني، داغ شدن بدن و عرق ريختن، حالتي شبيه به بي هوشي، تغيير رنگ چهره و... بر پيامبر اكرم عارض ميشد. در روايتي ميخوانيم: حارث بن هشام از پيامبر اكرم سؤال كرد: وحي چگونه بر شما نازل ميشود؟ پيامبر فرمودند: گاهي آن را به صورت زنگ ميشنوم و آن شديدترين نوع آن بر من است كه گويي بندهاي من از يكديگر ميگسلد و در اين هنگام مطالب وحي شده را حفظ ميكنم
صداي زنگ در اين روايت كنايه از صداي پياپي است. اين صداي پياپي، وحي مستقيم بوده كه پيامبر اكرم با تمام وجود به آن گوش فرا ميداده است؛ چرا كه پياپي بودن صدا تأثيري نافذ دارد و تا اعماق قلب انسان نفوذ ميكند و از اين جهت است كه پيامبر اكرم ميفرمايد: گمان ميكردم كه جان من گرفته ميشود.(ر.ك: آموزش علوم قرآن، ترجمه التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 85 و 86، سازمان تبليغات اسلامي.)
حالتهاي ياد شده در وحي مستقيم به جهت اوج ارتباط وحي با الهامات غيبي پروردگار و سنگيني وحي است كه بر جسم آن حضرت تأثير ميگذارده است.(التمهيد في علوم القرآن، محمد هادي معرفت، ج 1، ص 64، انتشارات جامعة مدرسين.)
و منظور از آية «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً ;(مزمل،5) در حقيقت، ما به تو گفتاري گرانبار القا ميكنيم» نيز همين نوع وحي بوده است.
در وحي غير مستقيم، جبرئيل، واسطة در آوردن وحي بوده است كه گاهي به صورت بشر، مجسّم ميشد و به حضور پيامبر اكرم ميرسيد؛ در روايتي از امام صادقآمده است: جبرئيل هنگامي كه به حضور پيامبر ميرسيد، مانند بندگان مينشست و بدون اجازه وارد نميشد. (بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 18، ص 256 / تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 18، ص 79.) بنابراين، وحي غير مستقيم، سنگيني و دشواري وحي مستقيم را نداشته است.
تذكر اين نكته لازم است كه پيامبر با تمام روح و روان خويش وحي را دريافت مينموده است و چشم و گوش ظاهربين در اين امر دخالتي نداشته است، اگر جز اين بود، مردمِ ديگر نيز ميتوانستند همة آنچه را پيامبر ميبيند و ميشنود، ببينند و بشنوند.
اما راجع به اينكه پيامبر اكرم با توجه به برخورداري ايشان از علمي بسيار گسترده آيا از آيات وحي اطلاعي نداشتند و در صورت اطلاع چرا آن حالات (مثل بيهوشي و ...) برايشان پيش مي آمد بايد عرض كنيم:
با تدّبر در قرآن مجيد ، پي ميبريم كه دو گونه نزول وجود داشته است؛ بك بار نزول دفعي و بار ديگر نزول تدريجي. آن چه در شب قدر يك جا بر قلب رسول اكرمنازل شده ، حقيقت قرآن و كتاب مبين بوده است. حقيقت محكمي كه اجزا ندارد و مجمل است و نيز در طي مدت نبوت، جزء جزء و به صورت تفصيلي، بر قلب مباركش به تدريج نازل شده.
ظاهراً آيات قرآني، نشان ميدهد كه رسول مكرّم اسلام، به خاطر نزول دفعي، به آياتي كه در آينده ميخواست نازل شود علم داشته و به خاطر عجلهاي كه درابلاغ دعوت داشت گاه قبل از نزول تدريجي و يا همراه آن، آيات را تلاوت ميكرد كه به او دستور داده شد از اين كار خودداري كند و بگذارد هر آيهاي در موقع خود تلاوت و ابلاغ شود. مثلا در آيه 114 سورة طه ميفرمايد: «وَ لاَ تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَيََّ إِلَيْكَ وَحْيُهُ; دربارة قرآن عجله مكن پيش از آن كه وحي آن تمام شود.»
در اصول كافي نيز بابي داريم كه امامان هرگاه ميخواستند بدانند، ميدانستند، امام صادق (ع) فرمود: «ان الامام اذا شاء ان يعلم علم؛ امام هرگاه بخواهد بداند، ميتواند بداند.» [ كه قاعدتا پيامبر نيز از آن مستثنا نيست.] ( اصول كافي، ثقه الاسلام، كليني، ج 2، ص 296، نوبت چهارم، انتشارات اسوه. )
امّا اين كه پيامبر اكرمبا وجود آگاهي داشتن از آيات الهي چرا در هنگام نزول وحي ، دچار آن حالات مي شدند، جواب اينست كه نحوه نزول وحي باعث ايجاد چنين حالاتي مي شد و به تعبير خود قرآن مجيد ، «قولا ثقيلا» بود وهمچنين در مقابل عظمت الهي ، هر عظيمي احساس ذلت ميكند. پيامبر با نگاه به بزرگي خدا احساس فشار و كوچكي مي كرد.
و همان گونه كه در بالا اشاره شد حالتهاي ياد شده در وحي مستقيم به جهت اوج ارتباط وحي با الهامات غيبي پروردگار و سنگيني وحي است كه بر جسم آن حضرت تأثير ميگذارده است.
خلاصه اينكه : اولا؛ اين حالات مختص به دفعه اول در نزول وحي نبوده بلكه در دفعات ديگري نيز اتفاق افتاده است و ثانيا؛ پيامبر از آيات الهي مطلع بوده اند و ايجاد چنان حالاتي به خاطر نحوه نزول وحي و بزرگي كلام الهي بوده و پيامبر در معرض عظمت خداوند متعال قرار مي گرفته است.
www.morsalat.com