پرسش :
معیار شناخت معجزه و کارهای خرق عادت بشری چیست؟
پاسخ :
معیارهایی برای تشخیص معجزه از دیگر کارهای خرق عادت وجود دارد که با کمک آنها به راحتی می توان معجزه را از کارهای خارق العاده بشری مانند کار مرتاضان و مانند آن تشخیص داد.
پیش از بیان معیارهای تشخیص معجزه و کارهای خرق عادت بشری، لازم است نخست تعریف اصطلاحی معجزه از دیدگاه اسلام را بیان کنیم. دانشمندان علم کلام تعریف های گوناگونی برای اعجاز بیان کرده اند.1 در جامع ترین تعریف آمده است: معجزه، امری است خارق العاده که از جانب خداوند، به دست پیامبر صورت می گیرد، در حالی که با ادعای پیامبری و تحدی (مبارزطلبی) همراه است و با مدعای پیامبر هماهنگی دارد و قابل تعلیم و تعلّم نیست و دیگران از انجام آن ناتوانند.
حال با توجه به تعریف معجزه، معیارهای تفاوت آن با کارهای خرق عادت بشری و شناخت آن از این کارها عبارتند از:
1. معجزه فقط مخصوص پیامبران و اولیای الهی است و تعمیم پذیر و آموختنی و اکتسابی نیست، ولی کارهای مرتاضان و ساحران، اکتسابی و آموختنی است و فرد با تمرین و آموزش می تواند این کارها را انجام دهد.
2. از آن جا که کارهای ساحران و مرتاضان، نتیجه آموزش و یادگیری و تمرین است، می توان با آن مبارزه و معارضه کرد؛ زیرا کارهای آنان شیوه ویژه ای دارد و افراد توانا می توانند با تلاش و تمرین، آن کارها را انجام دهند. در مقابل، معجزه کاری خارق العاده است که قدرت تحدی دارد و دیگران را به مبارزه فرا می خواند و هیچ کس توان مقابله با آن را ندارد. خداوند در قرآن با صراحت درباره معجزه جاویدان پیامبر می گوید:
... لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً. (اسراء: 88)
... هرگز نمی توانند مانند آن را بیاورند، هر چند یکدیگر را کمک کنند.
در آیه ای دیگر آمده است حضرت موسی علیه السلامخطاب به ساحران فرمود: «... مَا جِئتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبطِلُهُ...؛ آنچه آورده اید، از سنخ سحر است و خدا از راه اعجاز آن را باطل می کند.» (یونس: 81) وقتی سحر جادوگران باطل شد، خود آنها نخستین کسانی بودند که به حضرت موسی علیه السلامایمان آوردند؛ زیرا با مهارتی که در فن سحر داشتند، یقین پیدا کردند کار خارق العاده حضرت موسی علیه السلاماز سنخ جادوی آنان نیست و از مبدأ دیگری سرچشمه می گیرد.
3. معجزه هیچ قید و شرط ویژه ای ندارد، بلکه نامحدود و گوناگون است. در روایت ها آمده است گاه مردم، امر ناممکنی را از پیامبر می خواستند و او به اذن خداوند آن کار را انجام می داد. در مقابل، کارهای مرتاضان و جادوگران که نتیجه آموختن و تمرین است، قلمرو و محدوده ویژه ای دارد. مرتاضان و ساحران، توان انجام هر کاری را ندارند، بلکه کارهای آنان با توجه به ابزار و امکانات و آموخته هایشان محدود است و تنوع ندارد. برای مثال، مرتاض ها بر اثر ریاضت، قطار را از حرکت بازمی دارند، ولی در انجام دادن دیگر کارهای خارق العاده که برای آن ریاضت نکشیده اند، ناتوانند. دلیل محدودیت و تنوع نداشتن کار ساحران و مرتاضان و محدودیت نداشتن و تنوع معجزه پیامبران این است که سحر ساحران، بر نیروی محدود انسانی تکیه دارد، درحالی که پیامبران از نیروی نامحدود خداوند کمک می گیرند.
4. پیامبران و ساحران، از نظر هدف و انگیزه با یکدیگر متفاوتند. پیامبران الهی برای بیدار کردن مردم و آشنا ساختن آنان با مبدأ و معاد و آراستن جامعه انسانی به فضایل اخلاقی و معنوی، در موارد لزوم دست به معجزه می زدند، درحالی که انگیزه مرتاضان و جادوگران، مادی و دنیوی و برای به دست آوردن زر و زیور، پست و مقام و شهرت است.
5. همان گونه که پیامبران و ساحران از نظر اهداف و انگیزه با هم متفاوتند، از نظر روحیه، اخلاق و رفتار نیز به طور کامل با یکدیگر تفاوت دارند. پیامبران و اولیای الهی، انسان های معصوم، وارسته و جلوه گاه ویژگی های نیک و اخلاق پسندیده اند که در پرونده زندگی آنان نقطه تاریک و زننده ای وجود ندارد، درحالی که زندگی ساحران و مرتاضان خالی از گناه و نافرمانی نیست.
6 . معجزه فقط به اذن پروردگار و به دست بهترین و شایسته ترین و پاک ترین مخلوقات خداوند (پیامبران) صورت می گیرد، ولی هر مخلوقی اگرچه فاسد و کافر، می تواند کارهای ساحران و جادوگران را انجام دهد.
7. معجزه متکی به قدرت لایزال الهی و شکست ناپذیر است، ولی دیگر خرق عادت ها که به نیروی انسانی وابسته است، در برابر معجزه شکست می خورد، مانند ساحرانی که در زمان حضرت موسی علیه السلامبا دیدن معجزه عصا به ناتوانی خود اعتراف کردند و به حضرت موسی علیه السلامایمان آوردند.
حال با این تفاوت و معیارها می توان معجزه و جادو و کارهای جادوگران را به روشنی از هم باز شناخت.
پی نوشت:
1. نک: یوسف بن مطهر حلّى،کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، قم، مطبوعات دینى، مکتبة المصطفوى، 1366، ص 275؛ مناهج الیقین فى اُصول الدین، قم، المکتبة آیه اللّه مرعشى، 1405 هـ . ق، ص 263، فاضل مقداد سبورى، ارشادالطالبین، ص 306؛ علاءالدین قدشجى، شرح تجرید العقائد، تبریز، چاپ سنگى، 1307 هـ . ق، ص 645 .
www.irc.ir
معیارهایی برای تشخیص معجزه از دیگر کارهای خرق عادت وجود دارد که با کمک آنها به راحتی می توان معجزه را از کارهای خارق العاده بشری مانند کار مرتاضان و مانند آن تشخیص داد.
پیش از بیان معیارهای تشخیص معجزه و کارهای خرق عادت بشری، لازم است نخست تعریف اصطلاحی معجزه از دیدگاه اسلام را بیان کنیم. دانشمندان علم کلام تعریف های گوناگونی برای اعجاز بیان کرده اند.1 در جامع ترین تعریف آمده است: معجزه، امری است خارق العاده که از جانب خداوند، به دست پیامبر صورت می گیرد، در حالی که با ادعای پیامبری و تحدی (مبارزطلبی) همراه است و با مدعای پیامبر هماهنگی دارد و قابل تعلیم و تعلّم نیست و دیگران از انجام آن ناتوانند.
حال با توجه به تعریف معجزه، معیارهای تفاوت آن با کارهای خرق عادت بشری و شناخت آن از این کارها عبارتند از:
1. معجزه فقط مخصوص پیامبران و اولیای الهی است و تعمیم پذیر و آموختنی و اکتسابی نیست، ولی کارهای مرتاضان و ساحران، اکتسابی و آموختنی است و فرد با تمرین و آموزش می تواند این کارها را انجام دهد.
2. از آن جا که کارهای ساحران و مرتاضان، نتیجه آموزش و یادگیری و تمرین است، می توان با آن مبارزه و معارضه کرد؛ زیرا کارهای آنان شیوه ویژه ای دارد و افراد توانا می توانند با تلاش و تمرین، آن کارها را انجام دهند. در مقابل، معجزه کاری خارق العاده است که قدرت تحدی دارد و دیگران را به مبارزه فرا می خواند و هیچ کس توان مقابله با آن را ندارد. خداوند در قرآن با صراحت درباره معجزه جاویدان پیامبر می گوید:
... لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً. (اسراء: 88)
... هرگز نمی توانند مانند آن را بیاورند، هر چند یکدیگر را کمک کنند.
در آیه ای دیگر آمده است حضرت موسی علیه السلامخطاب به ساحران فرمود: «... مَا جِئتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبطِلُهُ...؛ آنچه آورده اید، از سنخ سحر است و خدا از راه اعجاز آن را باطل می کند.» (یونس: 81) وقتی سحر جادوگران باطل شد، خود آنها نخستین کسانی بودند که به حضرت موسی علیه السلامایمان آوردند؛ زیرا با مهارتی که در فن سحر داشتند، یقین پیدا کردند کار خارق العاده حضرت موسی علیه السلاماز سنخ جادوی آنان نیست و از مبدأ دیگری سرچشمه می گیرد.
3. معجزه هیچ قید و شرط ویژه ای ندارد، بلکه نامحدود و گوناگون است. در روایت ها آمده است گاه مردم، امر ناممکنی را از پیامبر می خواستند و او به اذن خداوند آن کار را انجام می داد. در مقابل، کارهای مرتاضان و جادوگران که نتیجه آموختن و تمرین است، قلمرو و محدوده ویژه ای دارد. مرتاضان و ساحران، توان انجام هر کاری را ندارند، بلکه کارهای آنان با توجه به ابزار و امکانات و آموخته هایشان محدود است و تنوع ندارد. برای مثال، مرتاض ها بر اثر ریاضت، قطار را از حرکت بازمی دارند، ولی در انجام دادن دیگر کارهای خارق العاده که برای آن ریاضت نکشیده اند، ناتوانند. دلیل محدودیت و تنوع نداشتن کار ساحران و مرتاضان و محدودیت نداشتن و تنوع معجزه پیامبران این است که سحر ساحران، بر نیروی محدود انسانی تکیه دارد، درحالی که پیامبران از نیروی نامحدود خداوند کمک می گیرند.
4. پیامبران و ساحران، از نظر هدف و انگیزه با یکدیگر متفاوتند. پیامبران الهی برای بیدار کردن مردم و آشنا ساختن آنان با مبدأ و معاد و آراستن جامعه انسانی به فضایل اخلاقی و معنوی، در موارد لزوم دست به معجزه می زدند، درحالی که انگیزه مرتاضان و جادوگران، مادی و دنیوی و برای به دست آوردن زر و زیور، پست و مقام و شهرت است.
5. همان گونه که پیامبران و ساحران از نظر اهداف و انگیزه با هم متفاوتند، از نظر روحیه، اخلاق و رفتار نیز به طور کامل با یکدیگر تفاوت دارند. پیامبران و اولیای الهی، انسان های معصوم، وارسته و جلوه گاه ویژگی های نیک و اخلاق پسندیده اند که در پرونده زندگی آنان نقطه تاریک و زننده ای وجود ندارد، درحالی که زندگی ساحران و مرتاضان خالی از گناه و نافرمانی نیست.
6 . معجزه فقط به اذن پروردگار و به دست بهترین و شایسته ترین و پاک ترین مخلوقات خداوند (پیامبران) صورت می گیرد، ولی هر مخلوقی اگرچه فاسد و کافر، می تواند کارهای ساحران و جادوگران را انجام دهد.
7. معجزه متکی به قدرت لایزال الهی و شکست ناپذیر است، ولی دیگر خرق عادت ها که به نیروی انسانی وابسته است، در برابر معجزه شکست می خورد، مانند ساحرانی که در زمان حضرت موسی علیه السلامبا دیدن معجزه عصا به ناتوانی خود اعتراف کردند و به حضرت موسی علیه السلامایمان آوردند.
حال با این تفاوت و معیارها می توان معجزه و جادو و کارهای جادوگران را به روشنی از هم باز شناخت.
پی نوشت:
1. نک: یوسف بن مطهر حلّى،کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، قم، مطبوعات دینى، مکتبة المصطفوى، 1366، ص 275؛ مناهج الیقین فى اُصول الدین، قم، المکتبة آیه اللّه مرعشى، 1405 هـ . ق، ص 263، فاضل مقداد سبورى، ارشادالطالبین، ص 306؛ علاءالدین قدشجى، شرح تجرید العقائد، تبریز، چاپ سنگى، 1307 هـ . ق، ص 645 .
www.irc.ir