سه‌شنبه، 25 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چگونه برخى افراد در قالب دفاع از ملیت ایرانى، بزرگ ترین توهین ها را به این ملت روا داشته اند؟


پاسخ :
از همه عجیب تر این است که عده اى به نام حمایت از ملیت ایرانى و نژاد ایرانى، بزرگ ترین توهین ها را به ملت ایران مى کنند. گاهى مى گویند: ملت ایران با کمال جدیت مى خواست از حکومت و رژیم و آیین خودش دفاع کند، ولى با آن همه شوکت و قدرت و جمیعت صد و چهل میلیونى و وسعت سرزمین، در مقابل یک عده پنجاه، شصت هزار نفرى عرب شکست خورد. اگر راست است، پس چه ننگ بزرگى! گاهى مى گویند: «ایرانیان از ترس، کیش و عقیده و ایمان خویش را عوض کردند.» واقعاً اگر چنین باشد ایرانیان از پست ترین ملل جهانند. ملتى که نتواند عقیده قلبى خود را در مقابل یک قوم فاتح حفظ کند، شایسته نام انسانیت نیست. گاهى مى گویند: «ایرانیان چهارده قرن است که زیر یوغ عرب هستند؛ یعنى با آنکه سیادت نظامى عرب یکصد سال بیشتر طول نکشید، هنوز پشت ایرانیان از ضربتى که در چهارده قرن پیش خورده، راست نشده است.» زهى ضعف و ناتوانى و بى لیاقتى و بى عُرضه گى! ملت هاى نیمه وحشى افریقا، پس از قرن ها استعمار همه جانبه اروپایى، زنجیرها را یکى پس از دیگرى پاره مى کنند و خود را آزاد مى نمایند، ولى ملتى متمدن و داراى سابقه فرهنگى کهن، از قومى بیابانى شکست مى خورد. طولى نمى کشد که قوم فاتح نیروى خود را از دست مى دهد، ولى این ملت شکست خورده هنوز از خاطره شکست چهارده قرن پیش وحشت دارد و روز به روز بیشتر، فکر و آداب و رسوم و زبان قوم فاتح را برخلاف میل باطنى خود، وارد زندگى خود مى کند!
گاهى مى گویند: «ایرانیان از آن جهت شیعه شدند که در زیر پرده تشیع، با معتقدات و آداب کهن خویش را حفظ کنند. در همه این مدت طولانى از روى نفاق و دورویى اظهار اسلام کردند. همه ادعاهاى مسلمانى شان که تاریخ شان را پر کرده و از هر قوم دیگر بیشتر بوده، دروغ محض است، چهارده قرن است که دروغ مى گویند و دروغ مى نویسند و دروغ تظاهر مى کنند». زهى بى شرافتى و نامردمى!
گاهى مى گویند: «ریشه این همه گرایش ها، فداکارى ها، درک یک سلسله حقایق و معارف و سنخیت اسلام و تشیع، با روح ایرانى نبوده است بلکه فقط یک پیوند زناشویى بوده است. این ملت فقط به خاطر یک پیوند زناشویى، مسیر زندگى و فرهنگ خویش را تغییر داد.» زهى بى اصالتى و بى ریشه گى! گاهى مى گویند: «ایرانى، مایل بود از حکومت و آیین آن روز خویش دفاع کند و حمایت نماید اما نکرد، ترجیح داد خود را کنار کشد و تماشاچى باشد». زهى پستى و نامردمى!
طبق اظهارات این بى خبران، ملت ایران پست ترین و منحط ترین ملل جهان است؛ زیرا ایرانى از ترس، خط قدیم خود را رها کرد و خط عربى را به کار برد؛ از ترس، به زبان عربى بیش از زبان فارسى اهمیت داد و برایش فرهنگ و قاعده و دستور نوشت؛ از ترس، تألیفات خود را به زبان عربى نوشت؛ از ترس، به بچه هاى خود زبان عربى مى آموخت؛ از ترس، مفاهیم اسلامى را در دل ادبیات خود جاى داد؛ از ترس، دین قدیم خود را به دست فراموشى سپرد؛ از ترس، حکومت مورد علاقه خود را حمایت نکرد؛ از ترس، به کمک کیش و آیین محبوب خود برنخاست.
خلاصه از نظر این مدعیان، در طول این چهارده قرن، آنچه در تاریخ این ملت رخ داده بى لیاقتى، نفاق و دورویى، ترس و جبن، بى اصالتى، پستى و نامردمى بوده است و چیزى که وجود نداشته تشخیص، انتخاب، و ایمان و حقیقت خواهى بوده است. ازاین رو، بزرگ ترین اهانت ها از طرف این نابخردان به ملت شریف و نجیب ایران وارد مى شود.
منبع: خدمات متقابل اسلام و ایران،علامه شهید مرتضی مطهری(ره)،صص 124 و 125.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.