پرسش :
بارها شنیدهایم و بیان شده که انسان فطرتاً خداجو است یا به تعبیر دیگر انسان به طور فطری نیازمند معنویت است، آیا به طور واقع نیاز و فقر انسان، فطرتاً به دنبال معنویت است یا دین؟
پاسخ :
آن میزان نیازها و دسته نیازهایی که دین قرار است به آن پاسخ دهد، به مراتب وسیعتر از صرف معنویت است. یعنی دین طرحی جامع برای همهی ابعاد زندگی بوده است . حضرت علی(ع) که او را عارف درجه یک میدانیم کسی است که بنا بر نقلهای تاریخی روزها در بازار کوفه یک شلاقی به دست میگرفتند و مراقب گران فروشی کسبه ی بازار بودند یعنی نمیتوانیم بگوئیم که یک عارف میتواند نسبت به مناسبات اقتصادی جامعهی خود بیتفاوت باشد. دین به تعبیری آمده که بازار را از انحراف پاک و پالایش کند و مورد کنترل قرار دهد،همانطور که آمده در خلوت انسان به او منبعی از آرامش را عطا کند. به طور مثال، اگر انسانی اذعان کند که آرامش را از یک مکتب درویشی میگیرم و در روز در بازار گران فروشی و کلاهبرداری میکنم، اینها با هم همخوانی ندارد. اشکال این روش این است که در زندگی دیگر پازلی هماهنگ با هم نخواهید داشت. این در حالی است که اسلام، قابلیت توان و پوشیدگی به همه ی نیازهای بشر را داراست و از عهدهی آن بر خواهد آمد. اگر نقصی در این زمینه ایجاد شود ربطی به دین ندارد بلکه به این دلیل است که یا انسان برای پاسخ به سوالاتش به سراغ دین نرفته یا متوجه کسانی است که واسطه گر هستند و قرار است پاسخگوی سوالات شخص باشند . در اصل ممکن است فرایند ناقص صورت گیرد که این نقص ربطی به جامعیت دین ندارد. بنابراین خلأ اصلی فاصله گرفتن با دین است یعنی با فاصلهگیری از دین خلأهای فراوانی ایجاد می شود که یکی از این خلأهای فرعی، خلأ معنویت است.
آن میزان نیازها و دسته نیازهایی که دین قرار است به آن پاسخ دهد، به مراتب وسیعتر از صرف معنویت است. یعنی دین طرحی جامع برای همهی ابعاد زندگی بوده است . حضرت علی(ع) که او را عارف درجه یک میدانیم کسی است که بنا بر نقلهای تاریخی روزها در بازار کوفه یک شلاقی به دست میگرفتند و مراقب گران فروشی کسبه ی بازار بودند یعنی نمیتوانیم بگوئیم که یک عارف میتواند نسبت به مناسبات اقتصادی جامعهی خود بیتفاوت باشد. دین به تعبیری آمده که بازار را از انحراف پاک و پالایش کند و مورد کنترل قرار دهد،همانطور که آمده در خلوت انسان به او منبعی از آرامش را عطا کند. به طور مثال، اگر انسانی اذعان کند که آرامش را از یک مکتب درویشی میگیرم و در روز در بازار گران فروشی و کلاهبرداری میکنم، اینها با هم همخوانی ندارد. اشکال این روش این است که در زندگی دیگر پازلی هماهنگ با هم نخواهید داشت. این در حالی است که اسلام، قابلیت توان و پوشیدگی به همه ی نیازهای بشر را داراست و از عهدهی آن بر خواهد آمد. اگر نقصی در این زمینه ایجاد شود ربطی به دین ندارد بلکه به این دلیل است که یا انسان برای پاسخ به سوالاتش به سراغ دین نرفته یا متوجه کسانی است که واسطه گر هستند و قرار است پاسخگوی سوالات شخص باشند . در اصل ممکن است فرایند ناقص صورت گیرد که این نقص ربطی به جامعیت دین ندارد. بنابراین خلأ اصلی فاصله گرفتن با دین است یعنی با فاصلهگیری از دین خلأهای فراوانی ایجاد می شود که یکی از این خلأهای فرعی، خلأ معنویت است.