دوشنبه، 23 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا مورخین و محدثین اهل سنت نیز تفسیر شیعه از آیه اکمال دین (آیه سوم سوره مائده) را قبول دارند؟


پاسخ :
جلال الدین سیوطی در تفسیر خود چنین نقل می کند: «در ذیل تفسیر آیه سوم مائده. ابن مردویه و خطیب و ابن عساکر از أبی هریره نقل کرده اند: روز عید غدیر خم و آن 18 ذی الحجّه زمانی بود که: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود : «من کنت مولاه فعلی مولاه ، فانزل الآیه الیوم اکملت لکم دینکم».
حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: هر کس من مولای اویم علی ـ علیه السلام ـ مولای اوست پس آیه (فوق) نازل شد.[1]
عبیدالله بن احمد حسکانی در شواهد التنزیل لقواعد التفضیل در ذیل آیه فوق چنین نقل می کند: به نقل از ابی سعید الخدری: «أن رسول الله لمّا نزلت (علیه) هذه آلآیه قال: الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمه و رضا الربّ برسالتی و ولایه علی بن ابی طالب من بعدی ثم قال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و النصر من نصر و اخذل من خذله؛ ترجمه: همانا رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ زمانی این آیه بر ایشان نازل شد فرمود: الله اکبر بر اکمال و اتمام دین و نعمتش و همانا خداوند بر رسالت من و ولایت علی ـ علیه السلام ـ بعد از من راضی گشت و بعد از آن چنین فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی ـ علیه السلام ـ مولای اوست خدایا دوستدارش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن شمار و یارانش را یاری و مخالفانش را ذلیل و خارگردان».[2]
أخبرنا الحاکم الوالد عن أبی حفص بن شاهین عن أبی هریره: هر کس روز عید غدیر خم روزه بگیرد مثل 60 ماه است به خاطر آن که حضرت رسول دست حضرت علی ـ علیه السلام ـ را گرفته و فرمود من کنت مولاه فعلی مولاه فقال له عمر بن خطاب بخ بخ لک یا ابن ابی طالب».[3]
ابن عساکر در تاریخ دمشق چنین آورده است: به نقل از ابو سعید خدری: چون پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ علی ـ علیه السلام ـ را در غدیر خم نصب کرد و به ولایت او ندا داد جبرئیل ـ علیه السلام ـ با این ایه بر او فرود آمد: امروز دین شما را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم».[4]
کتاب تاریخ بغداد: به نقل از ابو هریره: «هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد روزه 60 ماه برایش نوشته می شود و آن همان روز غدیر خم است هنگامی که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و گفت آیا من ولی مومنان نیستم؟ گفتند چرا و ادامه خطبه غدیر و... که در آخر فرمود من کنت مولاه فعلی مولاه و إلی آخر و خداوند این آیه را بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نازل کرد: امروز دینتان را برایتان کامل کردم و ادمه آن (آیه سوم سوره مائده)».[5]
احمد بن حنبل: به نقل از علی بن حکیم اودی: «ما شهادت می دهیم که از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ شنیدیم که برای علی رضی الله عنه در روز غدیر خم چنین فرمود: آیا خداوند اولی بر مومنین نیست؟ همگی گفتند بلی سپس پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه وال من والاه و عاد من عاداه».[6]
همین مطلب را شیخ محمد عبده در تفسیر المنار خود جلد 6 صفحه 464 و 465 به همین صورت آورده است.
محمّد بن شافعی در کتاب مطالب السئول در صفحه 16 خود از ترمذی از کتاب صحیح ترمذی که او با اسناد خود از زید بن ارقم روایت کرده است و در آن اشاره به غدیر خم و انتساب حضرت علی ـ علیه السلام ـ به عنوان ولایت بعد از رسول معرفی کرده است.
«شمس الدین ذهبی شافعی دانشمند و مورّخ معروف اهل سنّت نیز از کثرت اسناد و روایت وارده در مورد ولایت حضرت علی ـ علیه السلام ـ و آیه سوم مائده و غدیر خم اظهار تعجّب و شگفتی می کند».[7]
چنان چه ملاحظه می شود این منابع و سخنان فقط قسمت ناچیز و خیلی اندک که از منابع و سخنان اهل سنت در مورد آیه فوق الذکر می باشد که می توان صورت تفصیلی آنها را در کتاب های زیر مشاهده کرد:
1. کتاب ولایت، نوشته دانشمند معروف سنّی ابن جریر طبری.
2، تفسیر ابن کثیر، ج2، ص14.
3. مناقب خوارزمی، طبع نجف، ص130 قسمت روایات عامّه و خاصّه در حدیث غدیر.
4. کتاب اثبات الهداه، ج3، ص543.
5. معجم الادباء، ج18، ص80.
6. دهها کتاب دیگر از اهل سنت که به برخی از نویسندگان آن ها در زیر اشاره می کنیم:
الف) کتب تاریخی: ابن قتیبه، ابن زولاق، شهرستانی، ابن اثیر، ابن ابی الحدید، و غیره.
ب) محدثین اهل سنت مورخین اهل سنت: احمد بن حنبل، حاکم نیشابوری، ترمذی، محمد بن ادریس و غیره.
ج) علماء کلامی اهل سنت: سید شریف جرجانی، تفتازانی، قوشجی، قاضی عبدالرحمن ایجی و غیره.
د) علماء لغوی اهل سنت: حمودی، ابن درید و غیره.
پاورقی ها:
[1]. جلال الدین، سیوطی، الدرّ المنثور فی تفسیر المأثور، قم، انتشارات‌ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق، ج2، ص252.
[2]. حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، 1411ق، ج1، ص201.
[3]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، همان، ج1، ص200.
[4]. ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج42، ص237.
[5]. خطیب بغدادی، کتاب تاریخ بغداد، انتشارات الموقع الوراق، ج8، ص290 و 492.
[6]. احمد بن حنبل، مسند احمد، انتشارات موقع الاسلام، ج1، ص118.
[7]. شمس الدین ذهبی شافعی، طبقات الشافعیه، ج2، ص254.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.