پرسش :
به نظر شما علت العلل به وجود آمدن شکاف در بین نیروهای انقلابی و مسلمان در ایران در طول مدت بعد از انقلاب اسلامی تاکنون چه چیزی می تواند باشد؟
پاسخ :
شکل گیری اختلاف و شکاف در میان نیروهای انقلابی ، بیشتر به اختلافات درونی ، فکری ، سیاسی و سلیقه ای و نحوه اداره امور کشور باز می گردد و نیروهای انقلاب که مبانی و اصول انقلابی را پذیرفتند و بر آن پایبند بوده و هستند بر سر مسائل محوری نظام با یکدیگر اختلافی نداشته و ندارند یعنی پس از تثبیت نظام و از دور خارج شدن نیروهای لیبرال و غرب گرا ، در درون نیروهای انقلاب یک شکاف فکری و سیاسی که شاید زمینه های آن به قبل از انقلاب هم بر گردد، درباره اداره دولت و حکومت فعّال می شود این شکاف به نوعی خود را در امور اقتصادی و اختیارات دولت بروز می دهد و بعدها به خاطر عدم مرزبندی برخی از نیروهای انقلاب با نیروهای لیبرال و غرب گرا جنبه های فرهنگی و ایدئولوژیک هم پیدا کرد و ظهور این شکاف ایدئولویک با دوم خرداد 76 و جریان فتنه 88 خود را بیشتر نمایان کرد، به هر حال در برخی موارد به دلایلی از جمله دنیا گرایی، هوا پرستی ، ریاست طلبی ، ترجیح منافع حزبی و جناحی و نفوذ افکار و اندیشه های غربی و عدم مرزبندی با جریان لیبرال و غرب گرا و توجه نکردن به شاخص های اساسی نظام ، درک نکردن نیازهای واقعی جامعه و... شاهد شکل گیری اختلاف هایی فراتر از اختلاف های متعارف و طبیعی در میان نیروهای انقلابی بودیم که موجب زاویه گرفتن برخی از احزاب و گروههای سیاسی و نیروهای انقلابی با اهداف و آرمان ها و ارزش های نظام گردید .
شاید اولین اختلاف های پیش آمده میان نیروهای انقلابی در درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وحزب جمهوری اسلامی شکل گرفت . زمینه اختلاف بر سر شکل گیری دولت و دایره دخالت آن و مسائلی همچون اسلام فقاهتی و اسلام پویا وظهور و بُروز آن در مسائل اقتصادی مطرح گردید.
یکی از اختلافات شکل گرفته در این زمان ، اختلاف در زمینه اقتصادی بود که با روی کار آمدن دولت میر حسین موسوی تشدید شد. طیف موسوم به «چپ» با توجه به اوضاع کشور به ویژه جنگ، تحت تأثیر گرایشات چپ گرایانه، به اقتصاد بسته و دولتی معتقد بود و جریان و جناح مقابل آن به واگذاری امور اقتصادی به مردم و یا کسبه و بازار اعتقاد داشت و دولتی شدن اموری چون اقتصاد را مضرّ برای کشور می دانست.
بدین وسیله این نخستین مرز بندیهای میان نیروهای خودی نظام در درون حزب جمهوری اسلامی و دولت بروز بیشتری پیدا کرد و سرانجام موجب شد تا آقایان خامنهای و رفسنجانی از بنیانگذاران حزب در سال 1366طی نامه ای ادامه شرایط کار حزب را در آن شرایط بهانهای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت دانسته و خواهان موافقت امام با تعطیلی حزب شدند و با موافقت امام[1] کارنامه بزرگترین و فراگیرترین حزب سیاسی پس از انقلاب اسلامی بسته شد.
دومین اختلاف در میان نبروهای انقلابی که متأثر از همان اختلافات اولیه بود و جنبه سیاسی بیشتری هم پیدا کرده بود در جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت که به انشعاب و شکل گیری مجمع روحانیون مبارز انجامید و پیامدآن رسمیت یافتن آرایش سیاسی دو قطبی در جناحهای سیاسی کشور بود.
ریشهها و زمینه های شکل گیری مجمع را باید در بروز برخی اختلافات سیاسی که در حزب جمهوری اسلامی و دولت شکل گرفته بود و هم چنین اختلاف در لیست های انتخاباتی دانست.
رهبران مجمع روحانیون قبل از به اجرا درآوردن تصمیم خود مبنی بر انشعاب، موضوع را در نامه ای با حضرت امام در میان گذاشتند چرا که این شائبه وجود داشت که این امر نوعی اختلاف در درون نهاد روحانیت تلقی بشود ، امام در پاسخ به این نامه موافقت ضمنی خود را با این انشعاب اظهار نموده ، چنین مرقوم فرمودند: « انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل و ایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست. اختلاف در آن موقعى است که خداى ناکرده هر کس براى پیشبرد نظرات خود به دیگرى پرخاش کند که بحمد اللَّه، با شناختى که من از روحانیون دستاندرکار انقلاب دارم، چنین کارى صورت نخواهد گرفت. [2]
همچنین امام در این رابطه فرمودند: « البته دو تفکر هست و باید هم باشد، دو رأی هست و باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم، دشمن هم ، باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم دوست هم باشیم.»[3]
ایشان شرط فعالیت احزاب را پذیرش اصول و مبانی اسلام و انقلاب، دلسوزی و وفاداری نسبت به کشور و مردم دانسته و فرمودند: «کتابهای فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقهها و برداشتها در زمینههای مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عبادی و... و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف نظر هم باشد، صرفاً سیاسی است ولو این که شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مینمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن وفادارند و دلشان برای کشور و مردم میسوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.»[4]
پایان جنگ و رحلت امام و هم چنین طرح مسئلة بازسازی و سازندگی کشور اختلاف دیدگاههای جدیدی درباره مسائل جدید فرهنگی و سیاسی در کنار مسائل اقتصادی را سبب گردیدند.
جریان و جناح موسوم به چپ بخاطر دست پیدا نکردن به مسئولیت های حاکمیتی و از دست دادن کرسی های مجلس در مجالس چهارم و پنجم و عدم اقبال مردمی و هم چنین کناره گیری از برخی مسئولیت ها روند انتقادی خود را از نهادهای نظام با همراهی و نزدیک شدن به نیروهای لیبرال پیش برد و درعین حال که رقابت سیاسی و انتخاباتی خود را درون حاکمیتی و درون نظام قلمداد می نمود با جریان لیبرال و ناراضی با نظام همدلی نمود تا از پتانسیل آراء خاکستری هم برای پیروزی در رقابت سیاسی بهره ببرد و این باعث گردید با دوم خرداد سال 76 پیروز رقابت انتخاباتی گردید لکن گستردگی و تفاوت مواضع در جبهه دوم خرداد که شامل گروه های کارگزاران و مشارکت ایران اسلامی و نیروهای ملی مذهبی و ... می شد جریان موسوم به چپ را به سمتی برد که آشوب های هیجده تیرماه 78 را به دنبال داشت و این به معنای آن بود که بخشی از جریان موسوم به چپ مرزهای خود را با جریان لیبرال و غرب گرا جدا نکرده و گذر و عبور از حاکمیت را ساز کرده است با این وجود این جریان افراطی حتی با داشتن اکثریت در مجلس ششم نتوانست کاری از پیش ببرد و این بحران آفرینی ها با تدبیر رهبری معظم انقلاب مهار گردید و جریان چپ در مرحله بعد یعنی در انتخابات سال 84 نتوانست اقبال مردمی را به دست آورد و این درحالی بود که بخش قالب توجهی از جریان چپ و اصلاحات با ولایت فقیه و رهبری آیت الله خامنه ای مسأله پیدا کرده بودند . می توان گفت این مواضع از جانب برخی از نیروهای چپ حتی پیش از دوم خرداد سال 76 و بعد از آن بروز کرده بود ولی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و مسائل بعد ازآن که به جریان فتنه موسوم گردید یک صف آرایی آشکار در مقابل رهبری ، برای براندازی نظام شکل گرفت و این عناد و بی مهری نسبت به نظام باعث گردید تا مردم کسانی را که آتش بیار معرکه بودند را منفور و مردود بدانند و با حماسه نهم دی ماه دست ردّ محکمی به سینة بدخواهان انقلاب بزنند و با تمام وجود از انقلاب و نظام اسلامی دفاع نمایند و امید براندازان نظام اسلامی را ناامید نمایند .
به هر حال این اختلاف ها و شکاف ها با هر زمینه و ریشه ای که باشد می تواند در میان جریان چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب و حتی میان خود اصول گرایان پیدا شود و عمدتا محصول عدم رعایت معیارها و ملاک ها در فعالیت و رقابت های سیاسی میان گروه ها و جریان های سیاسی است
در اینجا مناسب است به معیارها و شاخصه های فعالیت احزاب و گروههای سیاسی از نگاه مقام معظم رهبری اشاره کنیم .
بایسته های فعالیت احزاب و گروههای سیاسی از منظر مقام معظم رهبری
مهمترین معیارها و شاخصه هایی که مقام معظم رهبری برای فعالیت احزاب و گروههای سیاسی ترسیم فرمودند عبارتند از:
1.حفظ اصول و مبانی و موضع گیری شفاف دربرابر دشمنان
من به خط و گرایش سیاسی شما و رقبایتان و اختلافات شما کاری ندارم، اما تأکید میکنم که باید با حفظ اصول و مبانی با یکدیگر رقابت و مباحثه کنید... همه شما معتقد به اسلام، انقلاب و امام هستید ولی در داخل کشور کسانی هستند که همچون آمریکا با این اصول دشمنی میورزند و مهم این است که در برابر این مخالفتها و دشمنیها، به طور شفاف و روشن موضعگیری شود اما موضع برخی دوستان و مجموعههای سیاسی در این زمینهها به قدری نامحسوس است که اگر کسی به این مواضع، اعتقاد یافت، احساس میکند میتواند حتی به ضد انقلاب نیز نوعی دلبستگی داشته باشد به همین لحاظ همه شخصیتها، گروها و جناحهای وفادار به اسلام و انقلاب باید مواضع محکم خود را در برابر کسانی که در داخل و خارج زیر پوشش اصلاحات، انقلاب، راه امام، ولایت فقیه و قانون اساسی را مورد تعرض قرار میدهند، اعلام کنند...»[5]
2.رعایت حدود و مرزها
جمعی از برادران از یک جناح و جمعی از جناح دیگر، در مجلس یا در بیرون از مجلس با هم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و بگو مگو دارند، یک مقدار از این اختلاف نظرها طبیعی است به خصوص در یک جامعه اسلامی و آزاد مثل جامعه ما، اجتناب ناپذیر بلکه لازم است ولی اگر از حدود خود خارج شود به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، باید حدود نگه دارید. [6]
3.مقابله با نفوذ دشمن
حرف امروز من و حرف همیشه من به جناحهای سیاسی و شخصیتهای سیاسی در این کشور این است که در مقابل دشمن جوری نباشید که دشمن احساس کند از این طریق میتواند در دل انقلاب رخنه کند و نفوذ خودش را گسترش بدهد. اگر من گاهی از بعضی از اشخاص یا بعضی از مطبوعات در این کشور گله کردم، به خاطر این است. کاری نکنند که این احساس را به دشمن بدهند که میشود از این جا در داخل نظام رخنه کرد و نفوذ خود را گسترش داد.[7]
4.هدایت صحیح فکری مردم
در تحزب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگر چه کسب قدرت برای یک حزب موفق یک امر قهری است، یعنی وقتی که پای انتخابات به میان میآمد، شما که حزبی دارید که طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند به طور طبیعی نمیتوانید بی تفاوت باشیداما هدف حزب نباید به دست آوردن قدرت باشد، هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید.[8]
ایشان در یک جمله معیار تشخیص حقانیت افراد و احزاب را این گونه ترسیم نمودند.
اعتقاد به حاکمیت اسلام، راه امام استقلال کشور، پاسداری از نظام جمهوری اسلامی، تلاش برای حل مشکلات مردم و تأمین عدالت و ایستادگی در مقابل نفوذ مستکبران به ویژه آمریکا، معیارهای تشخیص حقانیت افراد و جناحهاست.[9]
بدون تردید اگر احزاب و گروههای سیاسی و نیروهای انقلابی و متعهد این معیارها و شاخصه ها را رعایت نموده و فرا روی فعالیت های سیاسی خویش قرار دهند ، فعالیت های سیاسی آنان زمینه پویایی و بالندگی کشور را فراهم آورده و همچون دو بال در خدمت پیشرفت و تعالی کشور خواهند بود و همانگونه که مقام معظم رهبری خاطر نشان فرمودند : « مرزی که بین اینها(جناحهای مختلف معتقد به اسلام و نظام) وجود دارد، یک مرز واقعی و یک مرز تعیین کننده نیست، میتوانند با هم یک وحدت عمومی را تشکیل بدهند، هویت کلی جامعه اسلامی و انقلابی را تشکیل بدهند، در واقع مثل دو «جناح» عمل کنند دو جناح یعنی دو بال یک پرنده اگر هر دو بال یک پرنده خوب حرکت کند، این پرنده بالا و پیش خواهد رفت. آن کسانی که پایبند به ارزشهایند، اگر این پایبندی را خوب حفظ بکنند- البته به تحول هم بی اعتنا نباشند- آن کسانی هم که پایبند و دلبسته تحول و پیشرفت و رو به جلو رفتن و تغییر و تبدیلند، اگر این را حفظ کنند- البته به ارزشها هم توجه داشته باشند- جامعه از هر دو سود خواهد برد و هر دو جناح به نفع جامعه عمل خواهند کرد و در واقع انقلاب را تکمیل میکنند و پیشرفت را در سایه ارزشها تحقق میبخشند و میتوانند خوب باشند».[10]
*قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «من اراد ان یکون اعزّ الناس فلیتق الله عزّ وجلّ»[11]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) می فرمایند: هر کس می خواهد عزیز ترین مردم باشد پس باید تقوای الهی پیشه کند .
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388
مظفری، آیت، جریان شناسی ایران معاصر، قم: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1385
ظریفی نیا، حمیدرضا، کالبد شکافی جناحهای سیاسی ایران 1358-1378، تهران: آزادی اندیشه، 1378
پاورقی ها:
3- صحیفه امام ، ج20، ص 275-277
4- صحیفه امام، ج21، ص 28
5- صحیفه نور، ج19، ص 237
6- صحیفه نور، ج21، ص 46
7- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، قم، انتشارات سطر، 1381، ص2و8و9، سخنرانی در دیدار سران جبهه دوم خرداد، 7/2/79
8- حدیث ولایت ، ج 6، ص 54
9- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، پیشین، ص 10، بیانات در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، 11/8/79
10- سایه سار ولایت، منشور مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاه و دانشگاهیان ،قم: نشر معارف ،1388، ج3، بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی، 4/12/1377، ص 273-274
11- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، پیشین، ص5، سخنرانی در جمع جوانان استان مرکزی، 26/8/79
12- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، خطبههای نماز جمعه تهران، 23/4/79
13- بحار الانوار , ج 17, ص 48
شکل گیری اختلاف و شکاف در میان نیروهای انقلابی ، بیشتر به اختلافات درونی ، فکری ، سیاسی و سلیقه ای و نحوه اداره امور کشور باز می گردد و نیروهای انقلاب که مبانی و اصول انقلابی را پذیرفتند و بر آن پایبند بوده و هستند بر سر مسائل محوری نظام با یکدیگر اختلافی نداشته و ندارند یعنی پس از تثبیت نظام و از دور خارج شدن نیروهای لیبرال و غرب گرا ، در درون نیروهای انقلاب یک شکاف فکری و سیاسی که شاید زمینه های آن به قبل از انقلاب هم بر گردد، درباره اداره دولت و حکومت فعّال می شود این شکاف به نوعی خود را در امور اقتصادی و اختیارات دولت بروز می دهد و بعدها به خاطر عدم مرزبندی برخی از نیروهای انقلاب با نیروهای لیبرال و غرب گرا جنبه های فرهنگی و ایدئولوژیک هم پیدا کرد و ظهور این شکاف ایدئولویک با دوم خرداد 76 و جریان فتنه 88 خود را بیشتر نمایان کرد، به هر حال در برخی موارد به دلایلی از جمله دنیا گرایی، هوا پرستی ، ریاست طلبی ، ترجیح منافع حزبی و جناحی و نفوذ افکار و اندیشه های غربی و عدم مرزبندی با جریان لیبرال و غرب گرا و توجه نکردن به شاخص های اساسی نظام ، درک نکردن نیازهای واقعی جامعه و... شاهد شکل گیری اختلاف هایی فراتر از اختلاف های متعارف و طبیعی در میان نیروهای انقلابی بودیم که موجب زاویه گرفتن برخی از احزاب و گروههای سیاسی و نیروهای انقلابی با اهداف و آرمان ها و ارزش های نظام گردید .
شاید اولین اختلاف های پیش آمده میان نیروهای انقلابی در درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وحزب جمهوری اسلامی شکل گرفت . زمینه اختلاف بر سر شکل گیری دولت و دایره دخالت آن و مسائلی همچون اسلام فقاهتی و اسلام پویا وظهور و بُروز آن در مسائل اقتصادی مطرح گردید.
یکی از اختلافات شکل گرفته در این زمان ، اختلاف در زمینه اقتصادی بود که با روی کار آمدن دولت میر حسین موسوی تشدید شد. طیف موسوم به «چپ» با توجه به اوضاع کشور به ویژه جنگ، تحت تأثیر گرایشات چپ گرایانه، به اقتصاد بسته و دولتی معتقد بود و جریان و جناح مقابل آن به واگذاری امور اقتصادی به مردم و یا کسبه و بازار اعتقاد داشت و دولتی شدن اموری چون اقتصاد را مضرّ برای کشور می دانست.
بدین وسیله این نخستین مرز بندیهای میان نیروهای خودی نظام در درون حزب جمهوری اسلامی و دولت بروز بیشتری پیدا کرد و سرانجام موجب شد تا آقایان خامنهای و رفسنجانی از بنیانگذاران حزب در سال 1366طی نامه ای ادامه شرایط کار حزب را در آن شرایط بهانهای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت دانسته و خواهان موافقت امام با تعطیلی حزب شدند و با موافقت امام[1] کارنامه بزرگترین و فراگیرترین حزب سیاسی پس از انقلاب اسلامی بسته شد.
دومین اختلاف در میان نبروهای انقلابی که متأثر از همان اختلافات اولیه بود و جنبه سیاسی بیشتری هم پیدا کرده بود در جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت که به انشعاب و شکل گیری مجمع روحانیون مبارز انجامید و پیامدآن رسمیت یافتن آرایش سیاسی دو قطبی در جناحهای سیاسی کشور بود.
ریشهها و زمینه های شکل گیری مجمع را باید در بروز برخی اختلافات سیاسی که در حزب جمهوری اسلامی و دولت شکل گرفته بود و هم چنین اختلاف در لیست های انتخاباتی دانست.
رهبران مجمع روحانیون قبل از به اجرا درآوردن تصمیم خود مبنی بر انشعاب، موضوع را در نامه ای با حضرت امام در میان گذاشتند چرا که این شائبه وجود داشت که این امر نوعی اختلاف در درون نهاد روحانیت تلقی بشود ، امام در پاسخ به این نامه موافقت ضمنی خود را با این انشعاب اظهار نموده ، چنین مرقوم فرمودند: « انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل و ایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست. اختلاف در آن موقعى است که خداى ناکرده هر کس براى پیشبرد نظرات خود به دیگرى پرخاش کند که بحمد اللَّه، با شناختى که من از روحانیون دستاندرکار انقلاب دارم، چنین کارى صورت نخواهد گرفت. [2]
همچنین امام در این رابطه فرمودند: « البته دو تفکر هست و باید هم باشد، دو رأی هست و باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم، دشمن هم ، باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم دوست هم باشیم.»[3]
ایشان شرط فعالیت احزاب را پذیرش اصول و مبانی اسلام و انقلاب، دلسوزی و وفاداری نسبت به کشور و مردم دانسته و فرمودند: «کتابهای فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقهها و برداشتها در زمینههای مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عبادی و... و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف نظر هم باشد، صرفاً سیاسی است ولو این که شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مینمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن وفادارند و دلشان برای کشور و مردم میسوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.»[4]
پایان جنگ و رحلت امام و هم چنین طرح مسئلة بازسازی و سازندگی کشور اختلاف دیدگاههای جدیدی درباره مسائل جدید فرهنگی و سیاسی در کنار مسائل اقتصادی را سبب گردیدند.
جریان و جناح موسوم به چپ بخاطر دست پیدا نکردن به مسئولیت های حاکمیتی و از دست دادن کرسی های مجلس در مجالس چهارم و پنجم و عدم اقبال مردمی و هم چنین کناره گیری از برخی مسئولیت ها روند انتقادی خود را از نهادهای نظام با همراهی و نزدیک شدن به نیروهای لیبرال پیش برد و درعین حال که رقابت سیاسی و انتخاباتی خود را درون حاکمیتی و درون نظام قلمداد می نمود با جریان لیبرال و ناراضی با نظام همدلی نمود تا از پتانسیل آراء خاکستری هم برای پیروزی در رقابت سیاسی بهره ببرد و این باعث گردید با دوم خرداد سال 76 پیروز رقابت انتخاباتی گردید لکن گستردگی و تفاوت مواضع در جبهه دوم خرداد که شامل گروه های کارگزاران و مشارکت ایران اسلامی و نیروهای ملی مذهبی و ... می شد جریان موسوم به چپ را به سمتی برد که آشوب های هیجده تیرماه 78 را به دنبال داشت و این به معنای آن بود که بخشی از جریان موسوم به چپ مرزهای خود را با جریان لیبرال و غرب گرا جدا نکرده و گذر و عبور از حاکمیت را ساز کرده است با این وجود این جریان افراطی حتی با داشتن اکثریت در مجلس ششم نتوانست کاری از پیش ببرد و این بحران آفرینی ها با تدبیر رهبری معظم انقلاب مهار گردید و جریان چپ در مرحله بعد یعنی در انتخابات سال 84 نتوانست اقبال مردمی را به دست آورد و این درحالی بود که بخش قالب توجهی از جریان چپ و اصلاحات با ولایت فقیه و رهبری آیت الله خامنه ای مسأله پیدا کرده بودند . می توان گفت این مواضع از جانب برخی از نیروهای چپ حتی پیش از دوم خرداد سال 76 و بعد از آن بروز کرده بود ولی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و مسائل بعد ازآن که به جریان فتنه موسوم گردید یک صف آرایی آشکار در مقابل رهبری ، برای براندازی نظام شکل گرفت و این عناد و بی مهری نسبت به نظام باعث گردید تا مردم کسانی را که آتش بیار معرکه بودند را منفور و مردود بدانند و با حماسه نهم دی ماه دست ردّ محکمی به سینة بدخواهان انقلاب بزنند و با تمام وجود از انقلاب و نظام اسلامی دفاع نمایند و امید براندازان نظام اسلامی را ناامید نمایند .
به هر حال این اختلاف ها و شکاف ها با هر زمینه و ریشه ای که باشد می تواند در میان جریان چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب و حتی میان خود اصول گرایان پیدا شود و عمدتا محصول عدم رعایت معیارها و ملاک ها در فعالیت و رقابت های سیاسی میان گروه ها و جریان های سیاسی است
در اینجا مناسب است به معیارها و شاخصه های فعالیت احزاب و گروههای سیاسی از نگاه مقام معظم رهبری اشاره کنیم .
بایسته های فعالیت احزاب و گروههای سیاسی از منظر مقام معظم رهبری
مهمترین معیارها و شاخصه هایی که مقام معظم رهبری برای فعالیت احزاب و گروههای سیاسی ترسیم فرمودند عبارتند از:
1.حفظ اصول و مبانی و موضع گیری شفاف دربرابر دشمنان
من به خط و گرایش سیاسی شما و رقبایتان و اختلافات شما کاری ندارم، اما تأکید میکنم که باید با حفظ اصول و مبانی با یکدیگر رقابت و مباحثه کنید... همه شما معتقد به اسلام، انقلاب و امام هستید ولی در داخل کشور کسانی هستند که همچون آمریکا با این اصول دشمنی میورزند و مهم این است که در برابر این مخالفتها و دشمنیها، به طور شفاف و روشن موضعگیری شود اما موضع برخی دوستان و مجموعههای سیاسی در این زمینهها به قدری نامحسوس است که اگر کسی به این مواضع، اعتقاد یافت، احساس میکند میتواند حتی به ضد انقلاب نیز نوعی دلبستگی داشته باشد به همین لحاظ همه شخصیتها، گروها و جناحهای وفادار به اسلام و انقلاب باید مواضع محکم خود را در برابر کسانی که در داخل و خارج زیر پوشش اصلاحات، انقلاب، راه امام، ولایت فقیه و قانون اساسی را مورد تعرض قرار میدهند، اعلام کنند...»[5]
2.رعایت حدود و مرزها
جمعی از برادران از یک جناح و جمعی از جناح دیگر، در مجلس یا در بیرون از مجلس با هم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و بگو مگو دارند، یک مقدار از این اختلاف نظرها طبیعی است به خصوص در یک جامعه اسلامی و آزاد مثل جامعه ما، اجتناب ناپذیر بلکه لازم است ولی اگر از حدود خود خارج شود به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، باید حدود نگه دارید. [6]
3.مقابله با نفوذ دشمن
حرف امروز من و حرف همیشه من به جناحهای سیاسی و شخصیتهای سیاسی در این کشور این است که در مقابل دشمن جوری نباشید که دشمن احساس کند از این طریق میتواند در دل انقلاب رخنه کند و نفوذ خودش را گسترش بدهد. اگر من گاهی از بعضی از اشخاص یا بعضی از مطبوعات در این کشور گله کردم، به خاطر این است. کاری نکنند که این احساس را به دشمن بدهند که میشود از این جا در داخل نظام رخنه کرد و نفوذ خود را گسترش داد.[7]
4.هدایت صحیح فکری مردم
در تحزب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگر چه کسب قدرت برای یک حزب موفق یک امر قهری است، یعنی وقتی که پای انتخابات به میان میآمد، شما که حزبی دارید که طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند به طور طبیعی نمیتوانید بی تفاوت باشیداما هدف حزب نباید به دست آوردن قدرت باشد، هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید.[8]
ایشان در یک جمله معیار تشخیص حقانیت افراد و احزاب را این گونه ترسیم نمودند.
اعتقاد به حاکمیت اسلام، راه امام استقلال کشور، پاسداری از نظام جمهوری اسلامی، تلاش برای حل مشکلات مردم و تأمین عدالت و ایستادگی در مقابل نفوذ مستکبران به ویژه آمریکا، معیارهای تشخیص حقانیت افراد و جناحهاست.[9]
بدون تردید اگر احزاب و گروههای سیاسی و نیروهای انقلابی و متعهد این معیارها و شاخصه ها را رعایت نموده و فرا روی فعالیت های سیاسی خویش قرار دهند ، فعالیت های سیاسی آنان زمینه پویایی و بالندگی کشور را فراهم آورده و همچون دو بال در خدمت پیشرفت و تعالی کشور خواهند بود و همانگونه که مقام معظم رهبری خاطر نشان فرمودند : « مرزی که بین اینها(جناحهای مختلف معتقد به اسلام و نظام) وجود دارد، یک مرز واقعی و یک مرز تعیین کننده نیست، میتوانند با هم یک وحدت عمومی را تشکیل بدهند، هویت کلی جامعه اسلامی و انقلابی را تشکیل بدهند، در واقع مثل دو «جناح» عمل کنند دو جناح یعنی دو بال یک پرنده اگر هر دو بال یک پرنده خوب حرکت کند، این پرنده بالا و پیش خواهد رفت. آن کسانی که پایبند به ارزشهایند، اگر این پایبندی را خوب حفظ بکنند- البته به تحول هم بی اعتنا نباشند- آن کسانی هم که پایبند و دلبسته تحول و پیشرفت و رو به جلو رفتن و تغییر و تبدیلند، اگر این را حفظ کنند- البته به ارزشها هم توجه داشته باشند- جامعه از هر دو سود خواهد برد و هر دو جناح به نفع جامعه عمل خواهند کرد و در واقع انقلاب را تکمیل میکنند و پیشرفت را در سایه ارزشها تحقق میبخشند و میتوانند خوب باشند».[10]
*قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «من اراد ان یکون اعزّ الناس فلیتق الله عزّ وجلّ»[11]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) می فرمایند: هر کس می خواهد عزیز ترین مردم باشد پس باید تقوای الهی پیشه کند .
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388
مظفری، آیت، جریان شناسی ایران معاصر، قم: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1385
ظریفی نیا، حمیدرضا، کالبد شکافی جناحهای سیاسی ایران 1358-1378، تهران: آزادی اندیشه، 1378
پاورقی ها:
3- صحیفه امام ، ج20، ص 275-277
4- صحیفه امام، ج21، ص 28
5- صحیفه نور، ج19، ص 237
6- صحیفه نور، ج21، ص 46
7- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، قم، انتشارات سطر، 1381، ص2و8و9، سخنرانی در دیدار سران جبهه دوم خرداد، 7/2/79
8- حدیث ولایت ، ج 6، ص 54
9- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، پیشین، ص 10، بیانات در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، 11/8/79
10- سایه سار ولایت، منشور مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاه و دانشگاهیان ،قم: نشر معارف ،1388، ج3، بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی، 4/12/1377، ص 273-274
11- گروهها و جناحهای سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری، پیشین، ص5، سخنرانی در جمع جوانان استان مرکزی، 26/8/79
12- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، خطبههای نماز جمعه تهران، 23/4/79
13- بحار الانوار , ج 17, ص 48