شنبه، 4 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

فرق تسبیح در سه آیه (اسرا، 44 و شورا، 5 و رعد، 13) چیست؟


پاسخ :
پیش از آن که مراد از تسبیح در آیات سه گانه را از دیدگاه مفسران بررسی کنیم، انواع تسبیح موجودات عالم را به طور اختصار بیان می نماییم.
تسبیح موجودات، از ذات مقدّس پروردگار را مى ‏توان به «دو نوع» تقسیم نمود.[1]
1. تسبیح به «زبان حال»[2] یا تسبیح تکوینی.[3]
تسبیح به زبان حال یا تکوینی، یعنی هر مخلوقى به ذات خود بر وجود خالق دلالت دارد. هر مصنوعى بر وجود صانع؛ هر فعلى بر وجود فاعل و بر علم و قدرت او دلالت می کند، چنان که هر اثر و معلولى به ذات خود گواهى مى ‏دهد که علت و مؤثرى داشته که آن را پدید آورده است؛ مانند شعاع که گویا با زبان، وجود خورشید را اعلام مى ‏نماید و خود را آیت و نشانۀ آن معرفى مى ‏کند، و در هر چیزی نشانه ای است بر این که خداوند یکی است و همتایی ندارد.
این تسبیح مربوط به آسمان‏ هاى هفت گانه و زمین و تمام موجوداتی که در آنها وجود دارند و داراى زبان معمولى انسان نیستند می شود.[4]
2. تسبیح به «زبان قال»[5] (تسبیح لفظی) یا تشریعی.[6]
تسبیح به زبان قال یا تشریعی، یعنی این که به زبان خود از روى اختیار و علم و شعور تسبیح و تحمید حق کند که این نوع تسبیح مربوط به بشر و صاحبان عقل است.[7]
پس از بیان این مقدمه، می پردازیم به معنای تسبیح و منظور از آن در آیات سه گانه که آیا تسبیح در این آیات با هم تفاوت دارد، یا خیر، و آیا تسبیح در این آیات به زبان حال است یا به زبان قال؟
1. معنای تسبیح در آیۀ «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً»،[8] دلالت آسمان ها و زمین بر یگانگى و عدالت و بی همتایى خداوند است.[9]
گروهی از مفسّران می گویند مراد از تسبیح در این جا، تسبیح به زبان قال (تسبیح تشریعی) است؛[10] زیرا بعد از بیان تسبیح موجودات در ادامۀ آیه می فرماید: «وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ»، همین جمله دلیل بر این است که مراد تسبیح تشریعی است؛ چراکه اگر تکوینى بود ما می توانستیم بفهمیم؛ چون وجود اثر دلیل واضح بر وجود مؤثر است و هر عاقلی به آسانی و با اندک توجهی می تواند به آن پی ببرد.[11] اما برخی دیگر می گویند تسبیح در این جا به زبان حال (تسبیح تکوینی) است.[12]
2. در آیۀ «َتکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»،[13]علمای تفسیر می گویند: تسبیح فرشتگان در این آیه یعنى فرشتگان خداوند را از صفاتى که شایسته او نیست منزّه دانسته، شأن او را از انجام کارهایى که سزاوار عظمتش نیست بالا و برتر می دانند و او را با شمردن کارهاى جمیلش ثنا مى‏گویند.[14]
یکى از چیزهایى که لایق ساحت قدس او نیست، همین است که امر بندگان خود را مهمل گذارد، و آنان را به سوى دینى که خود تشریع مى ‏کند، و از راه وحى ابلاغ مى‏فرماید هدایت نکند، با این که این هدایت یکى از کارهایى است که انجامش از ناحیه خدا پسندیده است.[15]
البتّه چون فرشتگان دارای عقل و ادراک و اختیار، بلکه عقل صرف هستند، تسبیح آنان تشریعی و زبان قال است و جای هیچ گونه شبهه ای نیست.
3. امّا تسبیح رعد و چگونگی آن در آیۀ «وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خیفَتِهِ وَ یُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَیُصیبُ بِها مَنْ یَشاءُ وَ هُمْ یُجادِلُونَ فِی اللَّهِ وَ هُوَ شَدیدُ الْمِحالِ»،[16] بیشتر مفسّران معتقدند؛ رعد با غرّش خود خدا را تسبیح و ستایش و بر منزه بودن او و وجوب حمدش دلالت مى‏ کند. پس معناى تسبیح رعد، دلالت بر تنزیه خداوند است. به عبارت دیگر، تسبیح و حمد تکوینى و زبان حال است.[17]
بنابر این نظر و همچنین بنابر مبنای کسانی که تسبیح همۀ موجودات را زبان قال می دانند،[18] مراد از تسبیح در این آیه تسبیح تشریعی و زبان قال است.
پی نوشت:
[1]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 259 و 260، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378 ش؛ نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج 10، ص 58، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1398 ق.
[2]. تفسیر آسان، همان.
[3]. اطیب البیان، ج 8، ص 259.
[4]. همان؛ تفسیر آسان، ج 10، ص 59 و 60.
[5]. تفسیر آسان، همان.
[6]. اطیب البیان، ج 8، ص 259 و 260.
[7]. همان؛ تفسیر آسان، ج 10، ص 59.
[8]. «آسمان هاى هفت گانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى ‏گویند و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى‏گوید ولى شما تسبیح آنها را نمى ‏فهمید او بردبار و آمرزنده است». اسرا، 44.
[9]. مجمع البیان، ج 6، ص 644.
[10]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 13، ص 110 و 111، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1417 ق؛ اطیب البیان، ج 8، ص 260؛ مکارم، شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 137 و 138، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش؛ قرائتى محسن، تفسیر نور، ج 7، ص 67، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، تهران، 1383 ش؛ مترجمان، تفسیر هدایت، ج 6، ص 232، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول، 1377 ش.
[11]. اطیب البیان، ج 8، ص 260 و 261.
[12]. طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 2، ص 330، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377 ش؛ مصطفوى، حسن، تفسیر روشن، ج 13، ص 197، مرکز نشر کتاب، تهران، چاپ اول، 1380 ش؛ جعفرى، یعقوب، کوثر، ج 6، ص 300.
[13]. نزدیک است آسمانها (بخاطر نسبت هاى نارواى مشرکان) از بالا متلاشى شوند و فرشتگان پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند و براى کسانى که در زمین هستند استغفار مى‏کنند آگاه باشید خداوند آمرزنده و مهربان است. شورا، 5.
[14]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 33، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ المیزان ج 11 ص 11.
[15]. المیزان، ج 11، ص 11.
[16]. «و رعد، تسبیح و حمد او مى‏گوید و (نیز) فرشتگان از ترس او! و صاعقه‏ها را مى‏فرستد و هر کس را بخواهد گرفتار آن مى‏سازد، (در حالى که آنها با مشاهده این همه آیات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بى‏انتها (و مجازاتى دردناک) دارد»، رعد،13.
[17]. مجمع البیان، ج ‏6، ص، 434؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 9، ص 185، کتابفروشى لطفى، تهران، چاپ اوّل، 1404 ق؛ سبزوارى، نجفى، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الى تفسیر القرآن، ص 255، چاپ اوّل، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1419 ق؛ تفسیر نمونه، ج‏10، ص، 152.
[18]. اطیب البیان، ج 7، ص 316 و 317.
منبع:islamquest.net


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.