کودک ۷ ساله کمتر خواب می بیند یا کمتر از خواب هایش حرف می زند.

[غلبه او بر ترس هایش]

با این حال کودک ۷ ساله می تواند بر ترسش غلبه کند، او خواهرش را در پائین رفتن به زیر زمین همراه خودش برده و مؤدبانه با گفتن  «ابتدا خانم ها» از جلو او کنار می رود، او نور چراغ قوه جیبی اش را به طرف جاسوس آلمانی در کمدش گرفته و از را محو می نماید ، او مادرش را برای گفتن اینکه شبحی در اطاقش است صدا کرده و از اینکه می بیند این تنها لباسش است که روی صندلی قرار دارد خوشحال می شود.
همین کودک که در دیر رسیدن به سر کلاس در ۷ سالگی می ترسد، ممکن است هیچ وقت برایش پیش نیامده باشد که دیر به مدرسه رسیده باشد. معمولا یک کودک به خوبی نمی تواند مکانیسم داخلی سنجش مدت زمان را کنترل نماید. کودک ۷ ساله ای بود که از دیر رسیدن به کلاس خیلی می ترسید، او ساعت (۶) از خواب بیدار شده و از والدینش جویا می شد که آیا رفت برخاستن است؟ او این سؤال را در فواصل زمانی مرتبی تکرار می کرد. گذاشتن یک ساعت زنگ دار در اطاقش، او را برای کنترل یک مدت زمانی اضطرابش، کمک می کند.


[بیداری و احساسات او]

وقتی از خواب برمی خیزد با عجله لباس پوشیده، با سرعت صبحانه اش را خورده و منتظر می ماند، او باز هم پدر و مادرش را با آهنگ دیگر صدا می کند: « آیا حالا وقت رفتن است ؟»حتی اگر بداند که پدرش او را با ماشین به مدرسه خواهد برد، این اطمینان همیشه برای تسکین اضطرابش کافی نخواهد بود.
در طی ده دقیقه آخر قبل از رفتن، تمام بدنش از اضطراب می لرزد. او مجبور است قبل از رفتن حداقل سه بار با عجله به توالت برود و حتی گاهی نیاز به دفع دارد. سرانجام با عجله از ماشین پیاده شده، با سرعت تمام حیاط را طی می کند و بالاخره وارد کلاس شده و بلافاصله آرام می شود. او در برابر معلم چیزی از حالات اضطراب و دلواپسی که به مدت دو ساعت و نیم در او بوده چیزی بروز نمی دهد.
این نوع کودک حتی اگر با مناسب ترین طرزی با او رفتار شود، ممکن است کماکان کمی مضطرب باقی بماند اما می توان او را در بهتر کنترل کردن خودش یاری کرد. ابتدا او نمیبایست پایبند رفتن به مدرسه در وقت معینی باشد زیرا حس شناخت «زمان» او هنوز خیلی نسبی است، در رسیدن او به مدرسه نیز می بایست نشانی از نسبیت در بر داشته باشد. چنانچه مدرسه به او امکان این سهولت را ندهد باید او را در گذراندن این مرحله انتقالی بین منزل و مدرسه با قرار دادن یکی از علائقش در آن، کمک کرد، شاید کفنی باشد که برای او کتابی در مورد الکتریسیته به ویژه در ده دقیقه آخر قبل از رفتن به مدرسه، خواند. او سپس می تواند کتاب را به مدرسه برده و به معلم نشان داده و می توان امیدوار بود که او با علاقه از آن استقبال نماید.
همانطور که برای کودک ۶ساله، بعضی هیجاناتی که بر اثر دیدن فیلها یا خواندن کتاب هایی فکاهی موجب شده ، می تواند باعث ترسهایی گردند مثلا حکایتی که در آن با باز کردن کشوها، استخوانهای انسان در آنها دیده شود. این نوع کودکان نیاز به مراقبت دارند مخصوصا وقتی که مربوط به افرادی باشد که نمی دانند چگونه از خود محافظت کرده و خودشان را در وضعیتهایی قرار می دهند که نمی توانند از آن خارج گردند.


رویاهای کودک هفت ساله

 کودک ۷ ساله کمتر خواب می بیند یا کمتر از خواب هایش حرف می زند. کابوس ها و رویاهایی که پر از حیوانات باشد نادر هستند. تنها بعضی کودکان خواب های ناجور مثل تعقیب توسط اشخاص باحیوانات را می بینند. کودک ۷ ساله به ویژه خواب مربوط به خودش را می بیند، او رؤیاهای شگفت انگیزی می بیند که در آنها پرواز کرده در هوا گردش می کند یا در ورطه اقیانوس غوطه ور شده است. او گاهی خواب وضعیت های ناراحت کننده ای می بیند مثلا رختخوابش را خیس کرده (که این امر ممکن است به طور واقعی در همین موقع برایش پیش بیاید) یا اینکه شلوارش را هنگام رفتن به مدرسه گم کرده است.
کودک ممکن است خواب ببیند که جنسیتش عوض شده است. یک پسر در خواب می بیند که کاملا برهنه به اطاقش رفته و یا سینه اش مانند زن ها خیلی بزرگ شده است.
کودک ۷ ساله گفتگوهای طولانی در خواب با جاسوس ها، خلبان ها، و اشخاصی که نمی شناسد، دارد. وقتی در خواب با صدای بلند حرف می زند گوشه هایی از محبتش نشان میدهد چقدر عمیقا در آن شرکت کرده است: او می گوید: «بله، من هستم» «فکر نمی کنم که به یک محافظ احتیاج داشته باشید». بعضی فیلم ا و پخش برنامه های رادیوئی، برایش کابوس هایی ایجاد می کنند. بنابر این باید مراقبت شدیدی در مورد انتخاب برنامه هایش ، اعمال کرد.
 

منبع: کتاب «روان شناسی کودک»
نویسنده: آرنولدژسل، اف-ال ایلگ
 

 
 

بیشتر بخوانید: 
ترس و رویا در هفت سالگی (بخش اول) 
هیجانات در کودک هفت ساله (بخش اول)
ناراحتی های جسمانی کودک هفت ساله 
لباس پوشیدن کودک هفت ساله 
توالت رفتن و استحمام کودک هفت ساله 

خواب کودک 7 ساله چه ویژگی هایی دارد؟