شیوه های دفاعی یکی از شیوه های غلط در مدیریت استرس است. 
 

مدیریت استرس

هدف از مدیریت استرس این نیست که استرس از زندگی شما حذف شود. هرچه باشد، استرس بخشی از زندگی است و حداقل مقداری استرس برای اینکه فعال، هوشیار، و باانگیزه بمانیم، ضروری است. مدیریت استرس مجموعه ای از فنون است که به ما کمک می کنند تا استرسی که تجربه می کنیم به نحو مؤثرتری مدیریت کنیم. برای اینکه اجازه ندهیم استرس منبع ناراحتی ما شود. برخی افراد برای کنترل کردن استرس از امکانات کنار آمدن خوبی برخوردارند. اما دیگران از شیوه های دفاعی کنار آمدن با استرس استفاده می کنند.
 
هنگامی که کار یا تکالیف دانشگاه به شما فشار می آورند چه کار می کنید؟ وقتی که احساس می کنید استاد یا کارفرمای شما از عملکرد شما قدردانی نمی کنند چه کار می کنید؟ وقتی دوست شما کس دیگری را برای دوستی پیدا کرده و شما را رها می کند چه کار می کنید؟ وقتی قبل از امتحان عصبی یا تحریک پذیر هستید زیرا که در ترافیک گیر کرده اید، چه کار می کنید؟ آیا کنار آمدن دفاعی را انتخاب می کنید یا کنار آمدن فعال را؟
 
اجازه دهید این شیوه های کنار آمدن دفاعی را با شیوه های فعال تر کنترل کردن استرس مقایسه کنیم.

کنارآمدن دفاعی

 تعدادی از روش های کنار آمدن با استرس دفاعی هستند. کنار آمدن دفاعی تأثیر فوری عامل استرس زا را کاهش می دهد اما زیان هایی نیز دارد. زیان های آن عبارتند از رفتاری نامناسب (مثل الکلیسم، پرخاشگری، یا واپس روی)، اجتناب از مشکلات (مثل کناره گیری)، یا خودفریبی (مثل دلیل تراشی یا انکار).
 
کنار آمدن دفاعی به ما وقت می دهد تا منابع خود را بسیج کنیم اما به منبع استرس نمی پردازد یا اثربخشی پاسخ های ما به استرس را افزایش نمی دهد. در بلند مدت، روش های دفاعی می توانند زیانبار باشند و این در صورتی است که از فرصتی که برای یافتن روش های بهتر کنار آمدن داریم، استفاده نکنیم. به نمونه های کنار آمدن دفاعی زیر توجه کنید:
 

کناره گیری

وقتی که با موقعیت استرس زایی مواجه می شوید که احساس می کنید نمی توانید آن را کنترل کنید، ممکن است دوست داشته باشید از این موقعیت کناره گیری کنید. کناره گیری می تواند هیجانی باشد، مثل از دست دادن علاقه، یا جسمانی باشد، مثل نقل مکان کردن یا تغییر دادن سبک زندگی.
 
کسانی که از تجاوز جنسی جان سالم به در برده اند اغلب به مکان جدیدی نقل مکان می کنند تا از خاطرات دردناک و تهدیدهای آتی اجتناب کنند. کناره گیری موقتی با تأمین کردن فرصت برای یافتن روش های بهتر کنارآمدن، می تواند مفید باشد. اما کناره گیری از درگیری اجتماعی مانع از آن می شود که افراد زندگی خود را دنبال کنند و منابع دیگر حمایت بیابند. در یک مورد مرد جوانی که همیشه آرزو داشت مأمور آتش نشانی شود، فقط بعد از سه روز از کلاس آموزشی کناره گیری کرد، زیرا آن را بسیار استرس زا یافت. او بعد از تصمیم خود پشیمان شد و خوشبختانه توانست به وضع اول برگردد. وقتی دوباره در این برنامه شرکت کرد به طرز موفقیت آمیزی آن را به انجام رساند و آرزوی دیرینه خود را برآورده کرد.
 

انکار

 افرادی که هنگام مواجه شدن با استرس کنار آمدن با یک بیماری جدی به انکار متوسل می شوند، از تصدیق جدی بودن بیماری خود، امتناع می کنند. امکان دارد که جدی بودن بیماری خود را دست کم بگیرند ( این اصلا مسئله مهمی نیست)، اشتباها نشانه های خود را به علت های خوش خیم نسبت دهند ( این احتمالا فقط آرتریت من است که بازی در آورده) یا فرض کنند که این نشانه ها اگر به حال خودشان گذاشته شوند، از بین خواهند رفت. اما افرادی که درد قفسه سینه یا قلنبگی مشکوکی را جدی نمی گیرند ممکن است در صدد کمک پزشکی که به آن نیاز دارند بر نیایند. انکار ممکن است تأثیرات استرس را در کوتاه مدت به حداقل برساند ولی عواقب نهایی درمان نکردن یک بیماری جدی می تواند مصیبت بار باشند.
 
زیگموند فروید انکار را نوعی مکانیزم دفاعی در نظر داشت که در سطح ناهشیار عمل می کند تا از ما در برابر اضطرابی که ممکن است از تشخیص افکار و تکانه های غیرقابل قبول ناشی شود، محافظت کند. طبق نظریه روان پویشی، همه حداقل تا اندازه ای، از مکانیزم های دفاعی استفاده می کنند. مکانیزم های دفاعی زمانی مشکل ساز می شوند که افراد برای کنار آمدن با استرس به آنها اتکا کنند یا وقتی که باعث شوند افراد از درمان پزشکی لازم با تغییرات زندگی مطلوب دیگر چشم پوشی کنند.
 

مصرف مواد

روش رایج دیگر اما بی تأثیر کنترل کردن موقعیت های استرس زا، استفاده از الکل یا داروهای دیگر است. استفاده از داروهای روان گردان ممکن است آگاهی از منابع استرس را کاهش دهند اما نمی تواند مشکل اصلی را برطرف کند. علاوه بر این، مشروبخواری منظم با مصرف کردن داروهای دیگر برای کنار آمدن با استرس می تواند به وابستگی به دارو بینجامد که فقط مشکلاتی را که فرد با آنها روبرو شده وخیم تر می کند.
 

 پرخاشگری

 برخی افراد وقتی که احساس می کنند تحت استرس قرار دارند کنترل خود را از دست می دهند و به صورت کلامی یا جسمانی با دیگران بدرفتاری می کنند. آنها برای کنار آمدن با تحریکات اجتماعی، و گاهی به عنوان پاسخی به ناکامی، اغلب از خشونت استفاده می کنند. اما حمله کردن به دیگران به صورت کلامی یا جسمانی خودش منبع استرس است، می تواند به روابط آسیب برساند، پیامدهای جدی داشته باشد و در مورد حمله جسمانی حتی می تواند نتایج مهلکی داشته باشد. رفتار پرخاشگرانه با ایجاد کردن انگیزه هایی برای انتقام جویی، تعارض میان فردی را نیز تشدید می کند.
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»