چگونه فشارهای روانی را از زندگی خود حذف کنیم؟ (بخش اول)

برای رهایی از فشارهای روانی لازم است برای خودتان تفریح سالمی در نظر بگیرید تا خودتان را از شر فشارها خلاص کنید.
 

 فشارهای روانی (استرس و اضطراب) بر اثر فعالیت های روزانه که برای خودمان درست کردیم به سراغ ما می‌آید، این فشارهای روانی تا حدی طبیعی هستند و به عنوان یک محرک برای رسیدن به اهداف ما و مبارزه با مشکلات و سختی های زندگی برای ما موثر هستند. اما اگر این فشارها از حد معمول خرج شوند تبدیل به یک معضل خواهند شد و سبب می‌شوند تا از زندگی لذت نبریم. جین لوئیس سروان می‌گوید : نگرانی اصلی من درباره استرس کشنده بودن آن نیست، ناراحتی من از آن است که به انسان اجازه نمی‌دهد از زندگیش لذت ببرد. [1] 
 
زندگی شیرین و لذت بخش است اگر ما خودمان را گرفتار و دربند آن نکنیم و زندگی را برای خودمان سخت نکنیم. برای انجام دادن کاری می خواهیم با استرس و عجله آن کار را به سرانجام برسانیم و در این بین، به زیبایی ها آن کار توجهی نداریم و همین سبب می‌شود تا ذهن ما گرفتار افکار منفی شود و فشارهای روانی به سمت ما حمله ور شوند. لوئیس پروت می‌گوید : غیر ممکن است در شرایطی که ما عجله و تنش داریم بتوانیم چیزی را به خوبی احساس کنیم، در این مواقع ما هرگز نمی‌توانیم رایحه دلپذیر گل سرخ را درک کنیم، در این شرایط امکان ندارد که به همدردی و همنوایی با دیگران پرداخته و از احساسات آنها هم آگاه شویم، از سوی دیگر، در شرایط تنش دروازه وجود ما به روی بسیاری از برکات و دریافت های متعالی و متبرک بسته شده است. [2] 
 
نکته: مشکلات و سختی های زندگی را نمی‌توان از زندگی حذف کرد و هیچ راهی وجود ندارد که تمام مشکلات را به صورت مطلق حذف کند. هدف ما در این نوشتار این است که راهکارهای را بیان کنیم تا بوسیله آنها شما یاد بگیرید که چگونه با مشکلات برخورد داشته باشید و بتوانید آنها را تبدیل به انرژی مثبت کنید. 
 

شما اگر بخواهید دائما به خاطرات تلخی که در گذشته داشته اید فکر کنید و آنها را با تمام جزئیاتش در ذهن خودتان مرور کنید، افسردگی و فشارهای روانی به راحتی می‌توانند بر شما غلبه کنند و شما را از پای در آورند. به خودتان تذکر دهید که شما در زندگی خودتان نعمت های زیادی هم دارید که باید به آنها هم فکر کنید، اگر فکرتان را روی نعمت های تان متمرکز کنید نعمت های بیشتر از آنچیزی که فکرش را می کنید به ذهن شما می‌آید.  فکرتان را مشغول مسائل خوب و آرام بخش کنید تا از زندگی خود لذت ببرید و این را بدانید که شما روی هر چه تمرکز کنید از زمین سبز می‌شود.  

هنگام رانندگی می‌خواهیم با تمام سرعت از کنار ماشین های دیگر عبور کنیم، هنگام غذا خوردن با سرعت لقمه ها را وارد شکم خود می کنیم، زمان صحبت کردن با عزیزان خود با سرعت و عجله می‌خواهیم از کنار آنها رد بشیم و صحبت مان را کوتاه می کنیم. باید از سرعت و عجله خودمان کم کنیم تا لذت زندگی را بچشیم. این شتاب و عجله روی سلامتی جسمانی و ذهنی و عاطفی ما تاثیر گذار است. در هنگام صحبت کردن با عزیزان تان سعی کنید آرام باشید و با تمام وجود با آنها صحبت کنید و از همنشینی با آنها لذت ببرید. جرالد و اشنایدر به این باور هستند که : سلامتی هر کس بیش از هر چیز به دست خود اوست، به عنوان مثال ما برای حفظ سلامتی و آرامش خود می‌توانیم به آهستگی غذا بخوریم و طعم غذا را تجربه کنیم، ما می‌توانیم آگاهانه بیان و حرکات خود را ملایم کنیم و محل زندگی خود را با گل و گیاه زینت بخشیم.[3]

برای رهایی از فشارهای روانی لازم است برای خودتان تفریح سالمی در نظر بگیرید تا خودتان را از شر فشارها خلاص کنید. همه ما نیاز داریم تا با طبیعت ارتباط داشته باشیم و از وجود انرژی های مثبت آن استفاده کنیم. شما هنگامی که در محیط زیبا و سرسبز قرار می گیرید، خستگی ها و فشارهای روانی شما از بین خواهند رفت و یک امواج مثبت به زندگی شما سرازیر می‌شود که موج های منفی را به همراه خودش می‌برد و شما سرشار از شادی و نشاط خواهید شد. 

برخی از افراد وجودشان را امواج منفی فرا گرفته و اسیر آن هستند. رفتارهای دیگران را حمل بر کارهای منفی می‌کنند و همیشه نسبت به دیگران بدبین هستند. برای رهایی از این مشکلات باید ذهن خودتان را مثیت کنید. شخص آنچه را در ذهن خودش مجسم می‌کند به طرفش کشیده می‌شود، شما اگر در ذهن خودتان به پیروزی و سعادت فکر کنید به سمت پیروزی کشیده می شوید اگر به شکست و ناکامی فکر کنید به طرف شکست کشیده می شوید. برای آرامش خودتان سعی داشته باشید از افکار منفی دوری کرده و از زندگی لذت ببرید. 
 
یادآوری : برای کسب آرامش و داشتن یک زندگی زیبا، نیاز دارید تا یک خانه تکانی در ذهن خودتان داشته باشید و هر آن چیزی که سبب رنجش خاطر شما می‌شود را از ذهن خودتان پاک کنید و به دیگران و اطرافیان خودتان عشق بورزید و بدون چشم داشتی به آنها خوبی کنید. 
 
پی نوشت :
[1] رتشافن، استفان، (1376) لحظه (اکنون) ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: نشر اوحدی، صفحه 258.
[2] لوئیس پروتو،(1373) طریقت آلفا، ترجمه جمالیان رضا و اسکندر لو، تهران: انتشارات اطلاعات، صفحه 51.
[3] کوری جرالد و کوری اشنایدر، (1378) نمی‌دانستم حق انتخاب دارم، تهران: انتشارات پیک بهار، ترجمه مهدی قراچه داغی، صفحه 192.