بهترین شیوه آموزش توکل به کودکان از سوی والدین، اعتماد، اطمینان و حواله کردن همه امور به خداوند است.
چکیده : کودک، با مشاهدۀ رفتار والدین در برخورد با مشکلات زندگی، متوجه میشود نیرویی ما فوق طبیعت وجود دارد که پدر و مادرش در هنگام مشکلات به او وابستهاند و آن، همان خالق کل شیء، پروردگار متعال است.
تعداد کلمات 1032 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1032 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مقدمه
«در تربیت دینیِ کودک، نان و غذا، قوت زندگی، اما دین و ایمان، معنای زندگی است. آنچه زندگی کودک را زیبا، امیدبخش و شیرین میکند، کیفیت برخورداری او از خوراکیهای معنوی و آموزههای معنوی است.»[1] والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که تحقّق هدف نهایی تربیت دینی که «پرستش آگاهانۀ خداوند» است، به وسیلۀ معرفت و هدایت قرآن کریم، پیامبر مهربانیها و فطرت صورت میپذیرد، در نتیجۀ آن، کودک به سمت خداوند گرایش آگاهانه پیدا میکند که این رفتارش ناشی از هوش معنوی بالای او خواهد بود.
هوش معنوی چیست؟
هوش معنوی یا قدرت تعقّل، موهبتی الهی و پیامبر درونی است، که به وسیلۀ آن انسان، حق را از باطل و خیر را از شرّ تمیز می دهد. برای رشد و پرورش هوش معنوی در کودکان اولین گام انجام تعهد، در جهت پرورش آن است؛ بدین معنا که پدر و مادر خود را مسئول بدانند، فرزندشان را در مسیر الهی تربیت کنند و با مفاهیم دینی آشنا سازند.[2] در این مسیر باید خانه را مهمترین و اولین پایگاه آموزش اصول و اعتقادات دینی در نظر بگیرند.
حضرت فاطمه زهرا و تربیت دینی فرزندانشان
حضرت زهرا علیها السّلام به سبب احساس مسئولیت در مسیر تربیت، هنگام غروب آفتاب با خداوند مناجات میکرد و کودکان را به این عمل تشویق مینمود؛ یا در شبهای قدر اجازۀ خواب به آنها نمیداد؛ بلکه اگر خواب بودند بیدارشان میکرد و با خوراندن غذای سبک، برای بیدار نگه داشتن آنها میکوشید.[3] علاوه بر اینها، فرزندان خود را به محضر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله میفرستادند تا قرآن، احکام و تعالیم دینی را فرا بگیرند. حضرت فاطمه علیها السّلام با این اعمال قصد داشتند محبت خدا و دین را در وجود فرزندانشان شعلهور سازند تا در پی آن، سعادت دنیا و آخرت را کسب کنند.
در بخش بعدی به راهکارهای گوناگونی برای تقویت و پرورش روحیۀ توکل در کودک اشاره خواهد شد. نکتۀ حائز اهمیّت آنجاست که همانند بیتوجهی به امور دینی، افراط در تقویت ایمان و مذهب نیز، روحیۀ دینگریزی و دلزدگی را در کودک به وجود خواهد آورد. باید مراقب بود که از او توقع نداشت همانند یک بزرگسال در امور دینی عمل کرده و دستورهای خدا را، موبهمو اجرا کند. چنین رفتارهایی لذّت انس با پروردگار را در او تضعیف میکند و این خود، مشکلی جدّی در مسیر تربیت دینی محسوب میشود.
در بخش بعدی به راهکارهای گوناگونی برای تقویت و پرورش روحیۀ توکل در کودک اشاره خواهد شد. نکتۀ حائز اهمیّت آنجاست که همانند بیتوجهی به امور دینی، افراط در تقویت ایمان و مذهب نیز، روحیۀ دینگریزی و دلزدگی را در کودک به وجود خواهد آورد. باید مراقب بود که از او توقع نداشت همانند یک بزرگسال در امور دینی عمل کرده و دستورهای خدا را، موبهمو اجرا کند. چنین رفتارهایی لذّت انس با پروردگار را در او تضعیف میکند و این خود، مشکلی جدّی در مسیر تربیت دینی محسوب میشود.
آموزش توکل و امیدواری
هر کاری در کارخانۀ هستی روی دهد، همه از جانب خداست و هیچ کس جز او، قدرت هیچ امری ندارد. اعتماد کردن و مطمئن بودن انسان در جمیع امور و حواله کردن همۀ کارهایش به او را، «توکل» میگویند. نوشته حاضر که حول محور تربیت دینی کودک است به مسئلۀ آموزش توکل و امیدواری میپردازد که براساس آن، اگر والدین با استفاده از شعر، داستان و نقاشی الطاف و نعمتهای خداوند را به فرزندش نشان دهند، موجب تقویت شعلههای محبت خداوند در قلبش شده و اگر با استفاده از آن ابزار، از عظمت و قدرت پروردگارش و این که تمام امور به دست اوست یاد کنند، سبب توکل داشتن فرزند در مسیر زندگی میگردد.
از طرفی، بیان نمونه امدادهای غیبی خدا در زندگی پیامبران، امامان علیهم السّلام و حتی حوادثی که برای کودک اتفاق افتاده و امداد الهی در کار بوده، میتواند زمینۀ امیدواری به خدا را، در قلبش ایجاد کند. فرزند باید بیاموزد که انسان میتواند با توکل به خدا و اعتماد به او و تواناییهایش، بر ترسهای روحی و جسمی غلبه کند و اگر در زندگی با شکست مواجه شد، خداوند پشتیبان اوست؛ لذا اعتماد به نفسش را از دست نداده و برای کسب موفقیت تلاش خواهد کرد، به فرمودۀ قرآن کریم: «إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ»؛ جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند.
البته از این نکته نباید غافل شد که کودک، بسیاری از خصوصیات اخلاقی، انگیزهها، نگرشها و ارزشها را از راه تقلید از پدر و مادر کسب میکند، بدون آن که آموزش عمدی از جانب ایشان در کار باشد. وقتی او رفتارهای ذیل را از پدر و مادرش مشاهده میکند، خود بهترین آموزش توکل و امیدواری به خداوند است؛
بدین معنا که اگر والدین هنگام برخورد با مشکلات اقتصادی و روحی عبارتهایی مثل: «خدا بزرگ است»، «حتماً خدا خیری در این اتفاق قرار داده»، «تَوَکَلتُ عَلی الله» و یا «وَ عَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» بر زبانشان جاری کنند؛ از وضعت پیش آمده به پروردگار شکایتی نکنند، همه چیز را به او سپرده و امید به رحمتش داشته باشند. یا هنگام خروج از خانه آیة الکرسی خوانده و «وَ اللهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ» بگویند. یا در زمان شروع کار مهمی آیۀ «وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ وَ کَفى بِاللهِ وَکِیلاً». را قرائت کنند و...کودک نیز، با مشاهدۀ این سلسله اعمال، متوجه میشود نیرویی ما فوق طبیعت وجود دارد که پدر و مادرش در هنگام مشکلات به او وابستهاند و آن، همان خالق کل شیء، حضرت رب العالمین است. و از طرفی، «تکرار، رمز نهادیه شدن برخی باورها در دوران کودکی است. استعمال زیاد عبارتی حاوی توکل و امید به خدا داشتن، باعث نقش بستن این مضامین در ناخودآگاه کودک میشود».
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
از طرفی، بیان نمونه امدادهای غیبی خدا در زندگی پیامبران، امامان علیهم السّلام و حتی حوادثی که برای کودک اتفاق افتاده و امداد الهی در کار بوده، میتواند زمینۀ امیدواری به خدا را، در قلبش ایجاد کند. فرزند باید بیاموزد که انسان میتواند با توکل به خدا و اعتماد به او و تواناییهایش، بر ترسهای روحی و جسمی غلبه کند و اگر در زندگی با شکست مواجه شد، خداوند پشتیبان اوست؛ لذا اعتماد به نفسش را از دست نداده و برای کسب موفقیت تلاش خواهد کرد، به فرمودۀ قرآن کریم: «إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ»؛ جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند.
البته از این نکته نباید غافل شد که کودک، بسیاری از خصوصیات اخلاقی، انگیزهها، نگرشها و ارزشها را از راه تقلید از پدر و مادر کسب میکند، بدون آن که آموزش عمدی از جانب ایشان در کار باشد. وقتی او رفتارهای ذیل را از پدر و مادرش مشاهده میکند، خود بهترین آموزش توکل و امیدواری به خداوند است؛
بدین معنا که اگر والدین هنگام برخورد با مشکلات اقتصادی و روحی عبارتهایی مثل: «خدا بزرگ است»، «حتماً خدا خیری در این اتفاق قرار داده»، «تَوَکَلتُ عَلی الله» و یا «وَ عَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» بر زبانشان جاری کنند؛ از وضعت پیش آمده به پروردگار شکایتی نکنند، همه چیز را به او سپرده و امید به رحمتش داشته باشند. یا هنگام خروج از خانه آیة الکرسی خوانده و «وَ اللهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ» بگویند. یا در زمان شروع کار مهمی آیۀ «وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ وَ کَفى بِاللهِ وَکِیلاً». را قرائت کنند و...کودک نیز، با مشاهدۀ این سلسله اعمال، متوجه میشود نیرویی ما فوق طبیعت وجود دارد که پدر و مادرش در هنگام مشکلات به او وابستهاند و آن، همان خالق کل شیء، حضرت رب العالمین است. و از طرفی، «تکرار، رمز نهادیه شدن برخی باورها در دوران کودکی است. استعمال زیاد عبارتی حاوی توکل و امید به خدا داشتن، باعث نقش بستن این مضامین در ناخودآگاه کودک میشود».
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتربخوانید:
وظایف والدین در تربیت کودک (بخش اول)
وظایف والدین در تربیت کودک ( بخش دوم)
چگونه برای فرزندان خود دعا کنیم؟
شیوههای آموزش نماز به کودکان چیست؟
آموزش مفاهیم اخلاقی و دینی در قالب بازی به کودکان
پی نوشت :
[1] . عبدالعظیم کریمی، با جوانههای زندگی، ص 54.
[2] . مائدهسادات رقیب و محمد نجفی، «نقش هوش معنوی در تربیت دینی»، همایش تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، ص 151.
[3] . کانَتْ فَاطِمَةُ علیها السّلام لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ تِلْک اللَّیْلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا (دعائم الإسلام، ج 1، ص 282).