والدین می توانند بستر مناسبی را برای پرورش فرزندان شاکر نسبت به خداوند، در خانواده ایجاد کنند.
چکیده: کودک، با مشاهدۀ رفتار شکرگزارانه والدین نسبت به خداوند متعال، در برخورد با نعمتها و مشکلات زندگی، هم شیوه تشکر و هم علت شکرگزاری از پروردگار جهانیان را میآموزد. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1047 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1047 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مقدمه
والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که تحقّق هدف نهایی تربیت دینی که «پرستش آگاهانۀ خداوند» است، به وسیلۀ معرفت و هدایت قرآن کریم، پیامبر مهربانیها و فطرت صورت میپذیرد، و در نتیجۀ آن، کودک به سمت خداوند گرایش آگاهانه پیدا میکند. از سوی دیگر پدر و مادر باید خود را مسئول بدانند، فرزندشان را در مسیر الهی تربیت کنند و با مفاهیم دینی آشنا سازند.[1] در این مسیر باید خانه را مهمترین و اولین پایگاه آموزش اصول و اعتقادات دینی در نظر بگیرند.
اهمیت وجود یک الگوی نمونه برای فرزندان
الگو واقع شدن والدین، به همراه معرفی یک الگوی نمونه، کمک بسیار مؤثری برای رسیدن به هدف است. البته باید در نظر گرفت که هر چه نمونۀ ارائه شده، از کمال بیشتر و جاذبۀ فراگیرتری بهرهمند باشد، پیشرفت در این مسیر آسانتر است. لذا سعی کنید الگوها را از میان مؤمنانی که در قید حیات هستند، انتخاب کنید، همچنین از داستانهای و سیرۀ امامان معصوم (علیهم السّلام) کمک بگیرید.
در گامهای بعدی لازم است مفاهیم دینی را در قالبی زیبا، جذاب و به شکل سرگرمیهای جهتدار و آموزنده، با استفاده از تمثیلها، تشبیهات و ادبیاتی که در محدودۀ زندگی کودکان به کار میرود، یاد دهید؛ «زیرا کودکان زمان بسیار زیادی از وقت خود را به رفتارهای خیالپردازانه میگذرانند و از این راه میتوانند با وقایع و افراد مهم گذشته ارتباط برقرار کنند. از آن جایی که این خیالپردازیها میتواند در شکلگیری شخصیت کودک تأثیر مثبت یا منفی داشته باشند، آموزش دینی متناسب با ظرفیت روانی و شناختی ضرورت مییابد و تأخیر در آموزش دینی آنها، راه را برای خیالپردازیهای غیر دینی و نادرست هموار میکند».[2]
در بخش بعدی به راهکارهای گوناگونی برای تقویت و پرورش روحیۀ شکرگزاری در کودک اشاره خواهد شد. نکتۀ حائز اهمیّت آنجاست که همانند بیتوجهی به امور دینی، افراط در تقویت ایمان و مذهب نیز، روحیۀ دینگریزی و دلزدگی را در کودک به وجود خواهد آورد. باید مراقب بود که از او توقع نداشت همانند یک بزرگسال در امور دینی عمل کرده و دستورهای خدا را، موبهمو اجرا کند. چنین رفتارهایی لذّت انس با پروردگار را در او تضعیف میکند و این خود، مشکلی جدّی در مسیر تربیت دینی محسوب میشود.
در گامهای بعدی لازم است مفاهیم دینی را در قالبی زیبا، جذاب و به شکل سرگرمیهای جهتدار و آموزنده، با استفاده از تمثیلها، تشبیهات و ادبیاتی که در محدودۀ زندگی کودکان به کار میرود، یاد دهید؛ «زیرا کودکان زمان بسیار زیادی از وقت خود را به رفتارهای خیالپردازانه میگذرانند و از این راه میتوانند با وقایع و افراد مهم گذشته ارتباط برقرار کنند. از آن جایی که این خیالپردازیها میتواند در شکلگیری شخصیت کودک تأثیر مثبت یا منفی داشته باشند، آموزش دینی متناسب با ظرفیت روانی و شناختی ضرورت مییابد و تأخیر در آموزش دینی آنها، راه را برای خیالپردازیهای غیر دینی و نادرست هموار میکند».[2]
در بخش بعدی به راهکارهای گوناگونی برای تقویت و پرورش روحیۀ شکرگزاری در کودک اشاره خواهد شد. نکتۀ حائز اهمیّت آنجاست که همانند بیتوجهی به امور دینی، افراط در تقویت ایمان و مذهب نیز، روحیۀ دینگریزی و دلزدگی را در کودک به وجود خواهد آورد. باید مراقب بود که از او توقع نداشت همانند یک بزرگسال در امور دینی عمل کرده و دستورهای خدا را، موبهمو اجرا کند. چنین رفتارهایی لذّت انس با پروردگار را در او تضعیف میکند و این خود، مشکلی جدّی در مسیر تربیت دینی محسوب میشود.
شکرگزاری
شکرگزاری در برابر پروردگار هستی به سه صورت عملی است: شکر قلبی: تصور نعمتهای الهی در قلب و خوشحال بودن به خاطر آنهاست؛ شکر زبانی: انسان با زبان خود، خداوند را سپاس بگوید؛ شکر عملی: با ترک گناه و انجام دادن واجبات، سپاس از خدا را محقق کند.
عملی ساختن موارد بیان شده، توسط والدین، موجب پرورش فرزندی «شاکر» خواهد شد. کودک در سالهای اولیۀ زندگی هر آنچه را ببیند و بشنود به آسانی در حافظۀ خود حفظ و ضبط میکند، لذا وقتی میبیند، پدر و مادر هنگام غذا خوردن بر طبق این آیۀ شریفه عمل میکنند که: «فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛[3] از نعمتهایی که خدا روزی شما کرده است، حلال و پاکیزه بخورید، و نعمت خدا را سپاس گزارید، اگر تنها خدا را میپرستید.
یا وقتی وسایل نو و لباس جدید میخرند یا برای سلامتی و حتی گاه به خاطر بیمار شدن و یا هنگام رخ دادن حادثهای خداوند را سپاس میگویند و آیۀ زیر را عملی میسازند: «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛[4] و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاسگزاری کنید. کودک نیز در تبعیت از آنها، خداوند را شکر میگوید.
وقتی والدین در زمان و مکان مناسب معجزات، نعمتها و خلقت پروردگار را به کودک یادآوری کنند، به آیات قرآنی در این باب توجه داشته[5] و در آخر به او گوشزد نمایند که: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛[6] اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمتِ خود را بر شما میافزایم. کودک نیز هم شیوه تشکر و هم علت شکرگزاری را میآموزد.
اگر هنگام هدیه دادن، این مسئله برای او بیان شود که «خدا به پدرت پول داد تا این هدیه را برای تو بخرد، پس بگو خدایا شکرت» به جهت یادآوری این نکته، همزمان با شادی کودک، لطف و محبت خدا در قلبش تثبیت شده، انسش با او بیشتر گردیده و با معرفت بیشتری شکر میگوید. اما متأسفانه برخی خانوادهها نه تنها خداوند را شکر زبانی نمیکنند، بلکه او را فراموش کرده و با استفاده از نعمتهای پروردگارشان، به انجام گناه و خطا دست میزنند و انتظار دارند فرزند آنها فردی شکرگزار پرورش یابد!.
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
عملی ساختن موارد بیان شده، توسط والدین، موجب پرورش فرزندی «شاکر» خواهد شد. کودک در سالهای اولیۀ زندگی هر آنچه را ببیند و بشنود به آسانی در حافظۀ خود حفظ و ضبط میکند، لذا وقتی میبیند، پدر و مادر هنگام غذا خوردن بر طبق این آیۀ شریفه عمل میکنند که: «فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛[3] از نعمتهایی که خدا روزی شما کرده است، حلال و پاکیزه بخورید، و نعمت خدا را سپاس گزارید، اگر تنها خدا را میپرستید.
یا وقتی وسایل نو و لباس جدید میخرند یا برای سلامتی و حتی گاه به خاطر بیمار شدن و یا هنگام رخ دادن حادثهای خداوند را سپاس میگویند و آیۀ زیر را عملی میسازند: «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛[4] و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاسگزاری کنید. کودک نیز در تبعیت از آنها، خداوند را شکر میگوید.
وقتی والدین در زمان و مکان مناسب معجزات، نعمتها و خلقت پروردگار را به کودک یادآوری کنند، به آیات قرآنی در این باب توجه داشته[5] و در آخر به او گوشزد نمایند که: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛[6] اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمتِ خود را بر شما میافزایم. کودک نیز هم شیوه تشکر و هم علت شکرگزاری را میآموزد.
اگر هنگام هدیه دادن، این مسئله برای او بیان شود که «خدا به پدرت پول داد تا این هدیه را برای تو بخرد، پس بگو خدایا شکرت» به جهت یادآوری این نکته، همزمان با شادی کودک، لطف و محبت خدا در قلبش تثبیت شده، انسش با او بیشتر گردیده و با معرفت بیشتری شکر میگوید. اما متأسفانه برخی خانوادهها نه تنها خداوند را شکر زبانی نمیکنند، بلکه او را فراموش کرده و با استفاده از نعمتهای پروردگارشان، به انجام گناه و خطا دست میزنند و انتظار دارند فرزند آنها فردی شکرگزار پرورش یابد!.
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتر بخوانید:
وظایف والدین در تربیت کودک (بخش اول)
وظایف والدین در تربیت کودک ( بخش دوم)
والدین، کودکان و آموزش توکل به خداوند
شیوههای آموزش قرآن به کودکان چیست؟ (بخش اول)
شیوههای آموزش نماز به کودکان چیست؟
پی نوشت :
[1] . مائدهسادات رقیب و محمد نجفی، «نقش هوش معنوی در تربیت دینی»، همایش تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، ص 151.
[2] . محمود نوروزی، «توصیف و ارزیابی رویکرد شناخت رشد دینی»، همایش تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، ص 712.
[3] . نحل، آیۀ 114.
[4] . همان، آیه 78.
[5] . وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و اوست که دریا را رام و مسخّر کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زینتی را که میپوشید از آن بیرون آورید و در آن کشتیها را میبینی که آب را میشکافند تا شما را برای حمل کالا تجارت و داد و ستد جابجا کنند [و برای این که از فضل و احسان خدا طلب کند] و در نهایت به سپاسگزاری خدا برخیزید (نحل، آیه 14). «وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً»؛ و اوست که برای کسی که بخواهد متذکّر هوشیار حقایق شود یا بخواهد سپاسگزاری کند، شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد (فرقان، آیه 62).
[6] . ابراهیم، آیه 7.