آثار خداشناسی در زندگی کودکان (بخش دوم)

خدا لازمه زندگی انسان است و هر چقدر این انس زودتر در زندگی انسان پدیدآید، کارایی بیشتری خواهد داشت. در نوشتار پیشین به برخی از آثار خداشناسی در زندگی کودک اشاره شد؛ در این نوشتار به برخی دیگر از این آثار اشاره می شود.
چهارشنبه، 27 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
آثار خداشناسی در زندگی کودکان (بخش دوم)
 ذهن پاک کودک، پذیرای آشنایی با خداست.
 
چکیده: خدا لازمه زندگی انسان است و هر چقدر این انس زودتر در زندگی انسان پدیدآید، کارایی بیشتری خواهد داشت. در نوشتار پیشین به برخی از آثار خداشناسی در زندگی کودک اشاره شد؛ در این نوشتار به برخی دیگر از این آثار اشاره می شود.

تعداد کلمات 879 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه

آثار خداشناسی در زندگی کودکان

۲. مهرمندی به دستورهای خداوند

دوستی خداوند با شناخت درست او پدید می آید و این، مقدمه ای برای عشق به همه خواسته ها و دستورهای اوست. وقتی فرزندمان با خدایی آشنا شد که همه کارهایش حکیمانه و عالمانه است و بیش از هرکس به او محبت دارد، می پذیرد که برنامه های پیشنهادی او یا همان دستورهای دینی، بهترین و دوست داشتنی ترین هدیه هاست و خوشبختی او را رقم می زند.
 

٣. شکوفایی دیگر فضایل

وقتی کودک مهر خدا بر آفریده هایش را درک کند و به شناختی شایسته از علم و آگاهی خداوند برسد، زندگی برای او معنادار و لذت بخش میشود و پایه های آغازین خوب بودن و خوب ماندن در وی شکل می گیرد. کودکی که با خداوند خوبی ها آشناست، می کوشد برای تقویت دوستی اش، سنخیت لازم را در خویش به وجود آورد و در مسیر بهتر شدن گام بردارد. برخی از کارشناسان بر این باورند که اگر پدر و مادر، فطرت خداشناسی و خداجویی را در کودک زنده و شکوفا سازند، در پی آن، همه ارزشهای معنوی و دیگر فضیلت های اخلاقی زنده خواهد شد. اعتقاد به وجود آفریننده ای که همه کارهای ما را می بیند، همواره کودک را در برابر گناهان و زمینه های انحرافی حفظ خواهد کرد. این باور هر قدر قوی تر باشد، مصونیت فرزند بیشتر خواهد بود. چنین شناختی، مقدمه دیگر مراحل دین داری در کودک است و هر اندازه درست تر و آگاهانه تر ایجاد شود، نقش مؤثرتری در آینده دینی فرزند خواهد داشت.
 

۴. پرورش احساس مسئولیت در قبال خدا

یکی از آثار خداشناسی، پرورش احساس مسئولیت کودکان در قبال خداوند است. کودک خداشناس، خود را در برابر رفتارهایی که انجام میدهد مسئول می داند و می کوشد به گونه ای رفتار کند که از محبت و موهبت های خدایی بیشتر بهره مند شود. چنین کودکی چون با خدای ناظر و آگاه به همه مسائل آشناست، اغلب در قیاس با دیگر کودکان، از کارهای بد بیشتر پرهیز دارد و در آفرینش رفتارهای خوب و مثبت، بیشتر می کوشد. همین احساس مسئولیت سبب می شود چنین کودکی در آینده به مشکلات اجتماعی و آسیب های کمتری دچار شود و در رویارویی با محرک های محیطی بیشتر مقاومت کند. از این رو، گفته اند لازم است مربی از دوران کودکی حس مسئولیت طفل را در پیشگاه پروردگار بیدار کند و به او وظیفه شناسی را بیاموزد. مربی باید با زبان ساده به او بفهماند که خداوند در هر حال تو را می بیند و از کارهای خوب و بدت آگاه است و چیزی از او پنهان نیست.
 

۵. افزایش ایمان

ایمان، همزمان با فزونی آگاهی درباره خدا رشد می کند. ایمان کودک نیز همراه با افزایش آگاهی اش در این باره تقویت می شود. راه های گوناگونی که پدر و مادر برای آشناسازی کودک با خداوند پیش می گیرند. مانند خواندن کتاب آسمانی، طبیعت، هنر، عبادت و لحظه های خلوت و تنهایی سبب می شود کودک چنین فضای معنوی ای را بهتر تجربه کند. بدین ترتیب، وی رفته رفته عطش بیشتری را به افزایش ایمان و آموزه های دینی نشان دهد.
 

۶. برخورداری از سلامت روان

آشنایی کودک با ویژگی های منحصر به فرد خدا سبب می شود که خود را تنها و رها نبیند و همیشه توان بهره مندی از قدرتی بالاتر را در خود احساس کند. چنین دریافتی سبب توانمندی او در زندگی و مسائل مربوط به آن می شود. چنین کودکانی وقتی در زندگی با مشکلات سخت و مصائب سنگین روبه رو شوند، موفق تر از دیگر کودکان ظاهر شده، توانایی معنادار کردن مشکلات را در حد توان شناختی خویش دارند. کودکی که با خدا آشناست، هیچ گاه احساس پوچی نمی کند. او در جای جای زندگی اش تکیه گاهی استوار خواهد داشت و در پرتو همین تکیه گاه، رودرروی مشکلات می ایستد.
درباره حضرت یوسف (علیه السلام) گفته اند: وقتی برادران یوسف را در چاه انداختند، او نه سال داشت. کاروان که از کنار چاه گذشت و یکی از آنان که یوسف را دید، صدایش را بلند کرد و گفت: «کاروانیان بایستید! بیایید و به این کودک غریب و تنها کمک کنید». وقتی یوسف، این تربیت شده دینی، سخن او را شنید، فریاد برآورد: انسانی که با خداست، هیچ گاه غریب و تنها نیست».[1]
برخورداری از آرامش بیشتر، دور شدن از اضطراب ها، داشتن حامی در همه مراحل زندگی، توانایی برقراری ارتباط با نیرویی برتر، دوستی با خدایی که همه خوبی ها را در خود دارد، برخورداری از برنامه در زندگی، هدفمندی، کانون توجه بودن و... سبب می شود که کودک خداشناس در سطح بالایی از بهداشت روان قرار گیرد.
سرانجام پدران و مادرانی که از آغاز فرزند خود را خداپرست تربیت کنند، از سویی اساس سعادت او را با پاکی پی می ریزند و از سوی دیگر، نخستین و مهم ترین وظیفه خود را در تربیت به خوبی انجام می دهند.[2]
 
منبع: کتاب «خدا در زندگی کودکان (بررسی زندگی معنوی کودکان)»
نویسنده: ابراهیم اخوی

بیشتر بخوانید :
آثار خداشناسی در زندگی کودکان (بخش اول)
برداشت کودکان از خدا
قوانین معرفی خدا به کودکان
تصور کودکان از خدا
تربیت مذهبیِ کودکان
تصور کودک از مفهوم قداست خداوند

پی نوشت :
[1] . محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 190.
[2] . همان، ص 434 و 435.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.