برای آموزش عقاید به کودکان باید این مباحث را با زندگی روزمره ایشان پیوند داد.
چکیده: استفاده از شیوه های مطلوب در انتقال معارف دینی به کودکان امری است که گریزی از آن نیست. روش های مناسبی در این مورد وجود دارد که در این نوشتار به برخی از ایشان می پردازیم.
تعداد کلمات 1091 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1091 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
معرفی خدا به کودکان
در مقدمه به راهکارهای معصومان در معرفی خدا به کودکان نگاهی می اندازیم.
ایشان از شیوه های زیر به منزله محوری ترین روش های خداشناسی در آموزش به کودکان استفاده می کردند:
ایشان از شیوه های زیر به منزله محوری ترین روش های خداشناسی در آموزش به کودکان استفاده می کردند:
- مفروض گرفتن اصل وجود خدا
- استفاده از دلایل روشن و فهمیدنی؛
- تأکید بر معرفی خدا از راه ویژگی ها؛
- ایجاد ارتباط با خدا و حفظ آن که آثاری چون تقویت، رشد و ارتقای ایمان و محبت به خدا و انس با او را در پی دارد.[1]
1. بهره گیری از داستان ها
کودکان الفتی شیرین و باورنکردنی با داستان دارند. برخی از مشکلات بزرگ رفتاری کودکان را می توان با طرح داستان هایی تغییر داد با آمادگی ذهنی تغییر را در رفتاری آنان پدید آورد. همچنین می توان از داستان برای انتقال بهتر مفاهیم استفاده کرد؛ شیوه ای که قرآن نیز از آن بهره گرفته است.
در معرفی خدا به کودکان نیز، زمینه استفاده از این روش بسیار آماده است. سوره های گوناگون قرآن، سیره و روش زندگی پیشوایان دینی، روش بزرگان و دانشمندان و نیز منش انسان های بزرگ و مهم خداشناس، همه و همه می تواند در خدمت خداشناسی کودکان قرار گیرد. در اجرای موفق این روش، توجه به برخی نکته ها سودمند است:
کودکان تا سه سالگی و برخی دوره های دیگر، میان واقعیت و افسانه های خیالی تفاوتی نمی بینند. آنان هر داستانی را که درباره ادیان و پیامبران گفته شود، باور خواهند کرد. حتی ممکن است وانمود کنند که خود یکی از شخصیت های داستان اند؛ زیرا جدا ساختن واقعیت و آنچه در خیال می گذرد، برای کودک مشکل است. داستان های جذاب و شخصیت های آن برای کودکان بسیار باورپذیرتر و واقعی تر از توصیه های اخلاقی و تربیتی مجرد و ذهنی اند؛ از این روی، باید برای آموزش درس های بزرگ زندگی به فرزند، از داستان بهره گرفت و از هر گونه اندرز دادن و سخنرانی پرهیز کرد.
در طرح داستان های دینی نیز باید دقت کنیم که از بیان رویدادهای مربوط به عذاب های خداوند و سخت گیری او بر بندگانش بپرهیزیم. در برابر بیشتر به بازگویی داستان هایی بپردازیم که چهره ای جذاب، صمیمی و مهربان از پروردگار ارائه می کنند.
در معرفی خدا به کودکان نیز، زمینه استفاده از این روش بسیار آماده است. سوره های گوناگون قرآن، سیره و روش زندگی پیشوایان دینی، روش بزرگان و دانشمندان و نیز منش انسان های بزرگ و مهم خداشناس، همه و همه می تواند در خدمت خداشناسی کودکان قرار گیرد. در اجرای موفق این روش، توجه به برخی نکته ها سودمند است:
کودکان تا سه سالگی و برخی دوره های دیگر، میان واقعیت و افسانه های خیالی تفاوتی نمی بینند. آنان هر داستانی را که درباره ادیان و پیامبران گفته شود، باور خواهند کرد. حتی ممکن است وانمود کنند که خود یکی از شخصیت های داستان اند؛ زیرا جدا ساختن واقعیت و آنچه در خیال می گذرد، برای کودک مشکل است. داستان های جذاب و شخصیت های آن برای کودکان بسیار باورپذیرتر و واقعی تر از توصیه های اخلاقی و تربیتی مجرد و ذهنی اند؛ از این روی، باید برای آموزش درس های بزرگ زندگی به فرزند، از داستان بهره گرفت و از هر گونه اندرز دادن و سخنرانی پرهیز کرد.
در طرح داستان های دینی نیز باید دقت کنیم که از بیان رویدادهای مربوط به عذاب های خداوند و سخت گیری او بر بندگانش بپرهیزیم. در برابر بیشتر به بازگویی داستان هایی بپردازیم که چهره ای جذاب، صمیمی و مهربان از پروردگار ارائه می کنند.
٢. بیان علاقه خدا به کودکان
اگر کودک بداند که خداوند او را دوست دارد و وجود پدر و مادر مهربان، دوستان خوب، بدن سالم و بانشاط و خوراکی های لذیذ، همه و همه هدایای پروردگار مهربان به اوست، زمینه های آغازین شناخت بهتر خداوند در وجودش شکل می گیرد. این پندار باید در ذهن کودک جای گیرد که خدا او را دوست دارد و می خواهد وی فردی شایسته و خوشبخت شود؛ خدایی که دوست داشتنی، مهربان و صمیمی تر از پدر مادر است.
٣. استفاده از ابزارهای متنوع
برای شناساندن خدا به کودکان، باید از روش ها و سبک های گوناگونی بهره برد. نقاشی، بازی، سرود، شعر و دیگر آثار دینی برای بچه ها جذابیت لازم را دارند گفتگو درباره رویدادهای روزانه، انواع وسایل کمک آموزشی، مطالعه زندگینامه بزرگان، پارک، دریا، فضای سبز، جنگل، اماکن مقدس، اسباب بازی ها و کتاب های عکس دار می تواند برای انتقال ایده های گوناگون به کودکان استفاده شود. با بهره گیری از خلاقیت می توان راه هایی را یافت که به جای گفتار، بر شیوه دیدار تأکید کند.
۴. وارد کردن قرآن در زندگی کودکان
برای رشد معنوی فرزند، باید حضور قرآن را در زندگی ملموس تر کرد. پیشوایان دینی ما را به برگزیدن این روش بسیار تشویق کرده اند که از آن میان، به دو روایت از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) بسنده می کنیم:
«کسی که پیش از بلوغ قرآن بخواند، به تحقیق در کودکی به او حکمت داده شده است».[2] «هیچ کس نیست که به فرزندش قرآن بیاموزد، مگر آنکه روز قیامت بر سر پدر و مادرش تاج پادشاهی گذاشته می شود و دو لباس بر آنها پوشانده می شود که مردم همانند آن را ندیده اند»[3]
این راهبردها نیز یاریگر پدر و مادر خواهند بود:
الف) تنوع موضوع های کتاب آسمانی را مد نظر قرار دهید: قرآن، دربردارنده موضوع های گسترده ای چون داستان، نظریه، اصول اخلاقی، اصول اعتقادی، عبادت های فردی و نظایر آنهاست. اگرچه کودکان شما سرانجام با این تنوع موضوع ها آشنا خواهند شد، در هر سن باید به موضوع هایی ویژه توجه شود برای مثال:
برای کودکان چهار تا پنج ساله : خواندن داستان های ساده وصریح به ویژه مواردی درباره حیوانات با کودکان، توضیح ساده حق و باطل و درستی و نادرستی خواندن آیه ها با قرائت و آهنگ.
برای کودکان شش تا هشت ساله: خواندن داستانهای مهیج، بیان داستان های رویارویی مستقیم با خداوند (مثبت و منفی)، برشمردن اصول اخلاقی، خواندن آیه های با قرائت و آهنگ.
برای کودکان نه تا دوازده ساله: داستان ها و الگوهای شخصیتی، آموزش آیه های که باور های کلیدی را مطرح کرده اند، اختصاص زمانی برای انجام تکالیف مذهبی و وظایف اخلاقی، خواندن اشعار عرفانی و حفظ آیه ها.
ب) قرآن را به گونه ای جذاب به فرزندتان معرفی کنید: فرزندتان را با متن اصلی قرآن آشنا سازید. برای این کار راه های گوناگونی پیشنهاد می شود:
«کسی که پیش از بلوغ قرآن بخواند، به تحقیق در کودکی به او حکمت داده شده است».[2] «هیچ کس نیست که به فرزندش قرآن بیاموزد، مگر آنکه روز قیامت بر سر پدر و مادرش تاج پادشاهی گذاشته می شود و دو لباس بر آنها پوشانده می شود که مردم همانند آن را ندیده اند»[3]
این راهبردها نیز یاریگر پدر و مادر خواهند بود:
الف) تنوع موضوع های کتاب آسمانی را مد نظر قرار دهید: قرآن، دربردارنده موضوع های گسترده ای چون داستان، نظریه، اصول اخلاقی، اصول اعتقادی، عبادت های فردی و نظایر آنهاست. اگرچه کودکان شما سرانجام با این تنوع موضوع ها آشنا خواهند شد، در هر سن باید به موضوع هایی ویژه توجه شود برای مثال:
برای کودکان چهار تا پنج ساله : خواندن داستان های ساده وصریح به ویژه مواردی درباره حیوانات با کودکان، توضیح ساده حق و باطل و درستی و نادرستی خواندن آیه ها با قرائت و آهنگ.
برای کودکان شش تا هشت ساله: خواندن داستانهای مهیج، بیان داستان های رویارویی مستقیم با خداوند (مثبت و منفی)، برشمردن اصول اخلاقی، خواندن آیه های با قرائت و آهنگ.
برای کودکان نه تا دوازده ساله: داستان ها و الگوهای شخصیتی، آموزش آیه های که باور های کلیدی را مطرح کرده اند، اختصاص زمانی برای انجام تکالیف مذهبی و وظایف اخلاقی، خواندن اشعار عرفانی و حفظ آیه ها.
ب) قرآن را به گونه ای جذاب به فرزندتان معرفی کنید: فرزندتان را با متن اصلی قرآن آشنا سازید. برای این کار راه های گوناگونی پیشنهاد می شود:
- از کتاب هایی که دراین باره برای کودکان تهیه شده استفاده کنید؛
- آیه های قرآن را به زبانی ساده و آسان برای فرزندتان بگویید؛
- از وسایل کمک آموزشی (فیلم، نقاشی، کتاب، سرود و...) بهره ببرید؛
- به فرزندتان کمک کنید تا آیه های کاربردی متناسب با سنش را حفظ کند.
قدرت حافظه کودکان سه تا ده ساله بیشتر است. این گروه سنی بیش از آنکه بفهمند، حفظ می کنند. حفظ این آیه ها مانند گنجینه ای در درون آنان ذخیره می شود و هنگامی که به درک و فهم مطالب توانا شدند، کمک مؤثری به ایشان خواهد کرد.
۵. مثال بزنید
تمثیل به معنای داستان های مادی و زمینی با معانی معنوی و الهی است. به بیانی دیگر، در تمثیل مجهولات معنوی و ماورایی با استفاده از داشته های مادی و زمینی توضیح داده می شوند.
منبع: کتاب «خدا در زندگی کودکان (بررسی زندگی معنوی کودکان)»
نویسنده: ابراهیم اخوی
منبع: کتاب «خدا در زندگی کودکان (بررسی زندگی معنوی کودکان)»
نویسنده: ابراهیم اخوی
بیشتر بخوانید :
قوانین معرفی خدا به کودکان
برداشت کودک از مفهوم خداوند
برداشت کودکان از خدا
تصور کودکان از خدا
تربیت مذهبیِ کودکان
تصور کودک از مفهوم قداست خداوند
پی نوشت :
[1] . محمد داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ج 2، ص 39.
[2] . حکمت نامه کودک، ح 259؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 485.
[3] . حکمت نامه کودک، ح 261؛ کنزالعمال، ج 1، ص 540، ح 2421.