چکیده: نامزدی، وعده ایست که دو طرف زن و مرد به هم می دهند که با هم ازدواج کنند و در کنار زندگی کنند. سئوالی در اینجا مطرح است که آیا این وعده الزام آور است یا نه؟ پاسخ این سئوال را از کتاب «خانواده متعادل و حقوق آن» نوشته آیت الله العظمی جوادی آملی می خوانیم. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 938 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 938 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
ماهیت وعده ازدواج
پسر یا دختر جوانی که برای زناشویی با همسر آینده خود نام برده و تعیین شده، نامزد نامیده می شود.[1] به همین مناسبت، دورانی را که هریک آمادگی خود را برای تشکیل زندگی مشترک خانوادگی اعلام می کند، اصطلاحاً دوران نامزدی می گویند.
[ویژگی های دوران نامزدی]
در این دوران، نامزدها از نظر شرعی نسبت به یکدیگر نامحرم هستند و تا زمانی که عقد ازدواج بسته نشود، هیچ گونه رابطه حقوقی میان آنها نیست، بنابراین پیشنهاد ازدواج، تنها یک وعده محض است که هیچ الزامی نمی آورد و در برابر برهم زدن نامزدی، هیچ خسارتی نمی توان از طرف اخذ کرد، زیرا وعده، عقد و عهد نیست که برای طرفین الزام آور باشد و انصراف از آن و انجام ندادن ازدواج، حق طرفین است. براین اساس، پیشنهاد ازدواج علقه زوجیت ایجاد نمی کند، چون هنوز رابطه ای انجام نگرفته؛ یعنی در صورت نداشتن تمایل، زوجین می توانند این نامزدی را ملغی اعلام کنند و هیچ کس نمی تواند دیگری را ملزم به استمرار نکاح کند. زیرا دو طرف، پیش از قرارداد، حق مشروعی ندارند که به سبب آن لازم باشد دیگری آن را بپذیرد؛ بلکه به صرف عقد ازدواج است که طرفین، صاحب حق می شوند.
[تفاوت وعد و عهد]
وعد، مصداق عهد نیست، تا حکم لزوم وفا به عهد شامل آن شود، زیرا حکم به وفا به عهد، درباره عهد اسم مصدری است که به معنای میثاق و پیمان است؛ یعنی «و أوفوا بالعهد إن العهد کان مسئولا»[2] و مانند آن، متوجه آن امر اعتباری حاصل شده به وسیله مصدر است و آیاتی از قبیل «ومن أوفى بعهده من الله»[3] در مورد آن است. عهد، جایگاه ویژه ای دارد و چیزی که بر ذمه نیاید و کسی حفظ آن را نپذیرد، مصداق عهد نیست، پس پیشنهاد ازدواج در حکم وعده است و وعده هم یک حکم اخلاقی است؛ نه حکم فقهی و حقوقی که وجوب وفا داشته باشد.[4]
عهد، گاهی به معنای پیمان دوجانبه (معاهده) و زمانی به معنای وعد یک جانبه است. عهد به معنای معاهده، طبق مبانی عقلا الزام آور است و وفا به آن و عمل براساس آن، حسن، و نقض آن و عمل نکردن برابر آن، قبیح است و گذشته از جنبه اخلاقی، صبغه حقوقی دارد. عهد به معنای وعد، هرچند وفای آن خوب است، الزام آور نیست و جنبه اخلاقی آن، مستلزم صبغه حقوقی آن نخواهد شد. وفاداری، هرچند مقول به تشکیک است و تحقق آن در عهد به معنای معاهده، بیش از عهد به معنای وعده است، نصاب لازم آن در عهد به معنای وعد نیز محقق است، از این رو برخی از احادیث، لزوم رعایت وعد را دربردارد و بعضی از فقیهان نیز به وجوب وفا به آن فتوا داده اند.[5]
با غمض از سند و ایکال تفصیل مطلب به فقه، باید عنایت شود که صبغه اخلاقی وعد، بیش از عهد است و صبغه فقهی عهد، بیش از وعد، چنان که مشهور میان فقها و این است که وفا به وعد، مستحب است و آن را حکم اخلاقی می دانند.[6] به باور مرحوم نائینی (ره) «وعد از سنخ اخبار است؛ یعنی برای شخص تعهدی همراه ندارد و در برابر آن مسئول نیست»[7] لیکن به نظر می رسد وعد از مقوله انشا و تعهدآور است و وفا به وعد، اگر وجوبش اقوا نباشد، احوط، وجوب آن است، چون وعد، هرچند به صورت جمله خبری بیان شود، جمله یادشده به داعی انشاء استعمال می شود. «صادق الوعد» بودن نیز که در وصف حضرت اسماعیل (علیه السلام) آمده،[8] آن است که انسان به وعده ای که داده وفا و عمل کند. «صدق وعد» وفا کردن به وعد است؛ وگرنه وعد انشاست و خبر نیست، تا صادق یا کاذب باشد. صدق و کذب، صفت خبر، و صادق و کاذب وصف مخبر است. نه انشا صدق و کذب بردار است و نه منی، صادق و کاذب است.[9]
البته آنچه به آن اشاره شد، ناظر به مقام ثبوت است؛ اما در مقام اثبات و کیفیت استظهار لزوم وفا به وعد محض و وعد ملفق (مواعده) و وعد مشترک (معاهده)، وعد ابتدایی و مانند آن، ممکن است میان صاحب نظران اختلاف باشد. روشن است که تخلف وعد درباره خدا، مانند تخلف مواعده، معاهده و پیمان مشترک، عیب و نقص است؛ یعنی، همان طور که خدا از تخلف پیمان مشترک و معاهده ای که میان او و بندگانش برقرار شده، منزه است، از تخلف وعد ابتدایی و تعهد یک جانبه نیز مبراست. وعد عبد نسبت به خدا نیز از سنخ تعهد و اعتراف است که از آیه « فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ»[10] برمی آید.[11]
عهد، گاهی به معنای پیمان دوجانبه (معاهده) و زمانی به معنای وعد یک جانبه است. عهد به معنای معاهده، طبق مبانی عقلا الزام آور است و وفا به آن و عمل براساس آن، حسن، و نقض آن و عمل نکردن برابر آن، قبیح است و گذشته از جنبه اخلاقی، صبغه حقوقی دارد. عهد به معنای وعد، هرچند وفای آن خوب است، الزام آور نیست و جنبه اخلاقی آن، مستلزم صبغه حقوقی آن نخواهد شد. وفاداری، هرچند مقول به تشکیک است و تحقق آن در عهد به معنای معاهده، بیش از عهد به معنای وعده است، نصاب لازم آن در عهد به معنای وعد نیز محقق است، از این رو برخی از احادیث، لزوم رعایت وعد را دربردارد و بعضی از فقیهان نیز به وجوب وفا به آن فتوا داده اند.[5]
با غمض از سند و ایکال تفصیل مطلب به فقه، باید عنایت شود که صبغه اخلاقی وعد، بیش از عهد است و صبغه فقهی عهد، بیش از وعد، چنان که مشهور میان فقها و این است که وفا به وعد، مستحب است و آن را حکم اخلاقی می دانند.[6] به باور مرحوم نائینی (ره) «وعد از سنخ اخبار است؛ یعنی برای شخص تعهدی همراه ندارد و در برابر آن مسئول نیست»[7] لیکن به نظر می رسد وعد از مقوله انشا و تعهدآور است و وفا به وعد، اگر وجوبش اقوا نباشد، احوط، وجوب آن است، چون وعد، هرچند به صورت جمله خبری بیان شود، جمله یادشده به داعی انشاء استعمال می شود. «صادق الوعد» بودن نیز که در وصف حضرت اسماعیل (علیه السلام) آمده،[8] آن است که انسان به وعده ای که داده وفا و عمل کند. «صدق وعد» وفا کردن به وعد است؛ وگرنه وعد انشاست و خبر نیست، تا صادق یا کاذب باشد. صدق و کذب، صفت خبر، و صادق و کاذب وصف مخبر است. نه انشا صدق و کذب بردار است و نه منی، صادق و کاذب است.[9]
البته آنچه به آن اشاره شد، ناظر به مقام ثبوت است؛ اما در مقام اثبات و کیفیت استظهار لزوم وفا به وعد محض و وعد ملفق (مواعده) و وعد مشترک (معاهده)، وعد ابتدایی و مانند آن، ممکن است میان صاحب نظران اختلاف باشد. روشن است که تخلف وعد درباره خدا، مانند تخلف مواعده، معاهده و پیمان مشترک، عیب و نقص است؛ یعنی، همان طور که خدا از تخلف پیمان مشترک و معاهده ای که میان او و بندگانش برقرار شده، منزه است، از تخلف وعد ابتدایی و تعهد یک جانبه نیز مبراست. وعد عبد نسبت به خدا نیز از سنخ تعهد و اعتراف است که از آیه « فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ»[10] برمی آید.[11]
پاورقی:
[1] . لغت نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۲۴۸.
[2] . سوره اسراء، آیه ۳۴: «به پیمان خود وفا کنید که از عهدها نیز بازخواست خواهید شد.»
[3] . سوره توبه، آیه ۱۱۱: «و کیست که به پیمان خویش از خدا وفادارتر باشد.»
[4] . ر.ک: تسنیم، ج۴، ص۳۴؛ درس فقه (بیع) جلسه ۹۱، قابل دسترسی در پایگاه اینترنتی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء .
بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء .
[5] . ر.ک: درس فقه (بیع) جلسات ۳۲۹ و ۷۳۱، قابل دسترسی در پایگاه اینترنتی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
[6] . ر.ک: درس فقه (بیع) جلسه ۶۸۲، قابل دسترسی در پایگاه ایترنتی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
[7] . منیة الطالب، ج۲، ص۱۴۴.
[8] . سوره مریم، آیه ۵۴.
[9] . ر.ک: تسنیم، ج۵، ص639، ج۹، ص۱۲۹؛ درس نقه (بیع) جلسه ۱۰۲، قابل دسترسی درپایگاه اینترنتی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء.
[10] . سوره توبه، آیه 77: «خدا به سزای آن خلف وعده ای که کردند و اینکه دروغ می گفتند، تا روزی که دیدارش می کنند، در دل هایشان نفاق انداخت».
[11] . ر.ک: تسنیم، ج 5، ص 341.
منبع: کتاب «خانواده متعادل و حقوق آن»
نویسنده: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
نویسنده: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
بیشتر بخوانید:
راز خواستگاری مرد از زن
خواستگاری و گزینش همسر
صلاحیت های یک خواستگار خوب چیست؟
آشنایی و انتخاب همسر
احکام و آداب خواستگاری در نگاه معصومین (علیهم السلام)
این مرد قصد ازدواج ندارد.