چکیده: در نوشتار پیشین بیان شد که پدر و مادر جایگاه ویژه ای در نزد اسلام دارند و این نشان از آن دارد که فرزندان باید احترام ایشان را حفظ و در راه سلامتی جسمی و روحی کوشا باشند. با ما همراه باشید تا با دیگر وظایف فرزندان نسبت به پدر و مادر بیشتر آشنا شوید.
تعداد کلمات 1554 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1554 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
مریم جبلی نائینی
دید گاه مفسران شیعه در موردنحوه سخن گفتن با والدین
قرآن کریم در آیه شریفه 23 سوره اسراء می فرماید: زمانی که پدر و مادر به سن پیری رسیدند در این هنگام به آنها اف مگو، یعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفر مکن، و باز اضافه مىکند با صداى بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید مىکند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را مىرساند که زبان کلید قلب است.[1]
خداوند به فرزند دستور داده است که نسبت به والدین، نرمى و ملاطفت کند و آنها را زیر بال خود قرار دهند و با کمال تواضع، سنگینى بار آنها را به دوش کشد، حتى موقع خستگى از نظافت کردن آنها و هنگام بدوش کشیدن بار آنان، لفظ «اف» که کمترین توهین است از فرزند سر نزند .از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که کمترین ظلم نسبت به پدر و مادر کلمه «اف» است و اگر خداوند چیزى پایینتر از این کلمه سراغ مىداشت، از آن نهى مىفرمود و آنچه از این بالاتر باشد. [2]
«و قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً»؛ به جاى منع کردن و گفتن حرفهاى زجر آور سخنانى بزرگوارانه و نیکو به آنها بگو. چنان که مقتضاى حسن ادب است. بعضى گفتهاند به آنها بگوید: پدرجان! مادر جان! چنان که حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرش[3] با این که کافر بود گفت: پدرجان، و نباید انسان پدر و مادرش را به اسم صدا بزند، زیرا این امر، جفا و بى ادبى به آنهاست. [4]
سعید بن مسیب گوید:در حضور ایشان مثل بنده گنهکار، در برابر سرورى درشتخو، سخن بگو.
امام صادق (ع) فرمود: جز با مهربانى و دلسوزى به آنها نگاه نکن و صداى خود را بلندتر از صداى آنها نگردان و دستت را بالاى دست آنها قرار نده و از جلو آنها راه نرو.[5]
و بر سر آنها فریاد مزن« و لا تَنْهَرْهُما». بلکه «با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو» (وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً). در حقیقت در دو آیهاى که گذشت، قسمتى از ریزه کاریهاى برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مىکند.[6]
امام کاظم (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حق پدر بر فرزندش پرسید. حضرت فرمود: پدر را با اسمش صدا نزند، جلوی او راه نرود، قبل از او ننشیند واو را دشنام ندهد. فرزندان باید در همه حال نهایت ادب وعفت را در کلام خود با والدین بکار ببرند که تنها عمل کردن به این دستور الهی، موجبات رضوان الهی وخوشنودی والدین از فرزندرا در پی خواهد داشت.
خداوند به فرزند دستور داده است که نسبت به والدین، نرمى و ملاطفت کند و آنها را زیر بال خود قرار دهند و با کمال تواضع، سنگینى بار آنها را به دوش کشد، حتى موقع خستگى از نظافت کردن آنها و هنگام بدوش کشیدن بار آنان، لفظ «اف» که کمترین توهین است از فرزند سر نزند .از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که کمترین ظلم نسبت به پدر و مادر کلمه «اف» است و اگر خداوند چیزى پایینتر از این کلمه سراغ مىداشت، از آن نهى مىفرمود و آنچه از این بالاتر باشد. [2]
«و قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً»؛ به جاى منع کردن و گفتن حرفهاى زجر آور سخنانى بزرگوارانه و نیکو به آنها بگو. چنان که مقتضاى حسن ادب است. بعضى گفتهاند به آنها بگوید: پدرجان! مادر جان! چنان که حضرت ابراهیم (علیه السلام) به پدرش[3] با این که کافر بود گفت: پدرجان، و نباید انسان پدر و مادرش را به اسم صدا بزند، زیرا این امر، جفا و بى ادبى به آنهاست. [4]
سعید بن مسیب گوید:در حضور ایشان مثل بنده گنهکار، در برابر سرورى درشتخو، سخن بگو.
امام صادق (ع) فرمود: جز با مهربانى و دلسوزى به آنها نگاه نکن و صداى خود را بلندتر از صداى آنها نگردان و دستت را بالاى دست آنها قرار نده و از جلو آنها راه نرو.[5]
و بر سر آنها فریاد مزن« و لا تَنْهَرْهُما». بلکه «با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو» (وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً). در حقیقت در دو آیهاى که گذشت، قسمتى از ریزه کاریهاى برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مىکند.[6]
امام کاظم (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حق پدر بر فرزندش پرسید. حضرت فرمود: پدر را با اسمش صدا نزند، جلوی او راه نرود، قبل از او ننشیند واو را دشنام ندهد. فرزندان باید در همه حال نهایت ادب وعفت را در کلام خود با والدین بکار ببرند که تنها عمل کردن به این دستور الهی، موجبات رضوان الهی وخوشنودی والدین از فرزندرا در پی خواهد داشت.
تواضع وخضوع در برابر والدین
فرزند باید نهایت خضوع وفروتنی را در برابر والدین داشته باشد واین تواضع حالت اکراه نداشته وازروی محبت وعلاقه به والدین باشد،تا جایی که در روایت نبوی آمده است که حتی نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادر عبادت است.
معنای "خفض "و"جناح الذل"
کلمه" خفض جناح" (پر و بال گستردن) کنایه است از مبالغه در تواضع و خضوع زبانى و عملى، و این معنا از همان صحنهاى گرفته شده که جوجه بال و پر خود را باز مىکند تا مهر و محبت مادر را تحریک نموده و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد، و به همین جهت کلمه جناح را مقید به ذلت کرده و فرمود:" جَناحَ الذُّلِّ".
این در صورتى است که" ذل" به معناى خوارى باشد، و اگر به معناى مطاوعه باشد از گستردن بال مرغان جوجهدار ماخوذ شده که از در مهر و محبت بال خود را براى جوجههاى خود باز مىکنند تا آنها را زیر پر خود جمع آورى نمایند، و از سرما و شکار شدن حفظ کنند.[7]
جناح الذل دلالت بر فروتنی واظهار ذلت در برابر والدین می کند وذل به جناح اضافه شده است تا نهایت تواضع وخضوع در برابر والدین را بیان کند.[8]
این در صورتى است که" ذل" به معناى خوارى باشد، و اگر به معناى مطاوعه باشد از گستردن بال مرغان جوجهدار ماخوذ شده که از در مهر و محبت بال خود را براى جوجههاى خود باز مىکنند تا آنها را زیر پر خود جمع آورى نمایند، و از سرما و شکار شدن حفظ کنند.[7]
جناح الذل دلالت بر فروتنی واظهار ذلت در برابر والدین می کند وذل به جناح اضافه شده است تا نهایت تواضع وخضوع در برابر والدین را بیان کند.[8]
دید گاه مفسران شیعه در مورد نحوه تواضع وخضوع در برابر والدین
انسان باید در معاشرت و گفتگوى با پدر و مادر طورى روبرو شود که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند، و بفهمند که او خود را در برابر ایشان خوار مىدارد، و نسبت به ایشان مهر و رحمت دارد.
همچنین در این آیه مبالغه در فروتنى و اظهار کوچکى در برابر پدر و مادر اراده شده است، زیرا اول مىگوید این عمل حاکى از تحریک عاطفه و ترحّم تو در مقابل کهولت سنّ و پیرى آنها باشد.[9] اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ: در برابر آنها هر چه مىتوانى از لحاظ گفتار و کردار، فروتنى و کوچکى کن. تعبیر گشودن پر و بال تواضع و نرمخویى، در برابر پدر و مادر، تشبیهى است که: مرغى را بخاطر مىآورد که پر و بال خود را مىگشاید و جوجههاى خود را در زیر آن پناه مىدهد. خداوند بزرگ مىفرماید: پدر و مادر را در زیر پر و بال احسان و محبت خویش، پناه ده، همانطورى که آنها در دوران کودکى تو، پر و بال محبت خود را بر سر تو گشودند و ترا بزرگ کردند.[10]
دعا کردن برای والدین از مصادیق تواضع وخضوع در برابر والدین است که آیه شریفه24 سوره اسراء به آن اشاره دارد،آنجا که می فرماید:«و قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً: در باره آنها دعا کن و از خداوند بخواه که در زندگى و بعد از مرگ، آمرزش و رحمت خود را نصیب آنها گرداند.»[11]
همچنین در این آیه مبالغه در فروتنى و اظهار کوچکى در برابر پدر و مادر اراده شده است، زیرا اول مىگوید این عمل حاکى از تحریک عاطفه و ترحّم تو در مقابل کهولت سنّ و پیرى آنها باشد.[9] اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ: در برابر آنها هر چه مىتوانى از لحاظ گفتار و کردار، فروتنى و کوچکى کن. تعبیر گشودن پر و بال تواضع و نرمخویى، در برابر پدر و مادر، تشبیهى است که: مرغى را بخاطر مىآورد که پر و بال خود را مىگشاید و جوجههاى خود را در زیر آن پناه مىدهد. خداوند بزرگ مىفرماید: پدر و مادر را در زیر پر و بال احسان و محبت خویش، پناه ده، همانطورى که آنها در دوران کودکى تو، پر و بال محبت خود را بر سر تو گشودند و ترا بزرگ کردند.[10]
دعا کردن برای والدین از مصادیق تواضع وخضوع در برابر والدین است که آیه شریفه24 سوره اسراء به آن اشاره دارد،آنجا که می فرماید:«و قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً: در باره آنها دعا کن و از خداوند بخواه که در زندگى و بعد از مرگ، آمرزش و رحمت خود را نصیب آنها گرداند.»[11]
تاثیر دعا برای والدین از دیدگاه مفسران شیعه
در آیه شریفه 24 سوره مبارکه اسراء امر به دعای برای والدین نموده است، زیرا آنها در کودکى، فرزند را تربیت کرده اند. این مساله، در صورتى است که آنها مؤمن باشند.از این آیه، برمى آید که: دعاى فرزند براى پدر و مادرى که از دنیا رفتهاند، مورد قبول خداوند است و گرنه، چه فایدهاى دارد که بگوید: «قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا».[12]
علت اینکه فقط دوران پیرى را ذکر کرده، این است که: پدر و مادر در این دوران، احتیاج به کمک دارند، زیرا در سن پیرى ضعیفند و نیاز دارند که فرزندان مخارج زندگى آنها را تأمین کنند وفرزندان به همین نباید بسنده کرده بلکه براى آنها دعا کنند و از خدا بخواهند که آنها را مورد رحمت همیشگى خود نیز قرار دهد، و این امور را پاداش آن قرار دهد که وی را در کودکى پروریدند و مورد شفقت و رحمت خودشان قرار دادند.[13]
انسان نباید در دعا فقط اکتفا به رحمت دنیوی کند بلکه رحمت ابدی را باید برای والدین از خدا بخواهد. واین دعا هم به خاطر رحمتی است که والدین در کودکی نسبت به فرزندشان ابراز داشته اند.[14]
و در اینکه فرمود:" و بگو پروردگارا ایشان را رحم کن آن چنان که ایشان مرا در کوچکیم تربیت کردند" دوران کوچکى و ناتوانى فرزند را به یادش مىآورد، و به او خاطرنشان مىسازد، در این دوره که پدر و مادر ناتوان شده تو بیاد دوره ناتوانى خود باش و از خدا بخواه که خداى سبحان ایشان را رحم کند، آن چنان که ایشان تو را رحم نموده و در کوچکیت تربیت کردند.[15]
حتى موقعى که رو به سوى درگاه خدا مىآورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آنها بنما.
مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو" خداوندا همانگونه که آنها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما"
نکته مهمى که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مىشود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگی ها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنها از هر گونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند محبت آنها را جبران نما.
و از آنجا که گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعىکه بر فرزند لازم است ممکن است لغزشهایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوى آن کشیده شود در آخرین آیه مورد بحث مىگوید:" پروردگار شما به آنچه در دل و جان شما است از شما آگاهتر است" (رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما فِی نُفُوسِکُمْ) چرا که علم او در همه زمینهها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هر گونه اشتباه است در حالى که علوم شما واجد این صفات نیست.
بنا بر این اگر بدون قصد طغیان و سرکشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از شما سر زند و بلافاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآئید مسلما مشمول عفو خدا خواهید شد:" اگر شما صالح باشید و توبهکار خداوند توبهکاران را مىآمرزد" (إِنْ تَکُونُوا صالِحِینَ فَإِنَّهُ کانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُوراً).[16]
علت اینکه فقط دوران پیرى را ذکر کرده، این است که: پدر و مادر در این دوران، احتیاج به کمک دارند، زیرا در سن پیرى ضعیفند و نیاز دارند که فرزندان مخارج زندگى آنها را تأمین کنند وفرزندان به همین نباید بسنده کرده بلکه براى آنها دعا کنند و از خدا بخواهند که آنها را مورد رحمت همیشگى خود نیز قرار دهد، و این امور را پاداش آن قرار دهد که وی را در کودکى پروریدند و مورد شفقت و رحمت خودشان قرار دادند.[13]
انسان نباید در دعا فقط اکتفا به رحمت دنیوی کند بلکه رحمت ابدی را باید برای والدین از خدا بخواهد. واین دعا هم به خاطر رحمتی است که والدین در کودکی نسبت به فرزندشان ابراز داشته اند.[14]
و در اینکه فرمود:" و بگو پروردگارا ایشان را رحم کن آن چنان که ایشان مرا در کوچکیم تربیت کردند" دوران کوچکى و ناتوانى فرزند را به یادش مىآورد، و به او خاطرنشان مىسازد، در این دوره که پدر و مادر ناتوان شده تو بیاد دوره ناتوانى خود باش و از خدا بخواه که خداى سبحان ایشان را رحم کند، آن چنان که ایشان تو را رحم نموده و در کوچکیت تربیت کردند.[15]
حتى موقعى که رو به سوى درگاه خدا مىآورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آنها بنما.
مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو" خداوندا همانگونه که آنها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما"
نکته مهمى که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مىشود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگی ها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنها از هر گونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند محبت آنها را جبران نما.
و از آنجا که گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعىکه بر فرزند لازم است ممکن است لغزشهایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوى آن کشیده شود در آخرین آیه مورد بحث مىگوید:" پروردگار شما به آنچه در دل و جان شما است از شما آگاهتر است" (رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما فِی نُفُوسِکُمْ) چرا که علم او در همه زمینهها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هر گونه اشتباه است در حالى که علوم شما واجد این صفات نیست.
بنا بر این اگر بدون قصد طغیان و سرکشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از شما سر زند و بلافاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآئید مسلما مشمول عفو خدا خواهید شد:" اگر شما صالح باشید و توبهکار خداوند توبهکاران را مىآمرزد" (إِنْ تَکُونُوا صالِحِینَ فَإِنَّهُ کانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُوراً).[16]
پی نوشت:
[1]- تفسیر نمونه، ج12، ص75.
[2]- تفسیر جوامع الجامع، ج2، ص323
[3]. در برخی از روایات آمده است که آذر پدر حضرت ابراهیم (علیه السلام) بوده است و این دلیل بهتری بر سخن ما هست. اگر کسی به عموی خویش اینگونه احترام می گذارد در قبال پدر و مادرش باید دید چه احترامی می گذارد.
[4]- تفسیر جوامع الجامع، ج2، ص 324-323.
[5]- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، ص -631630.
[6]- تفسیر الصافی، ج3، ص185.
[7]- المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص 81
[8]- تفسیر الصافی، ج3، ص185
[9]- تفسیر جوامع الجامع، ج2، ص 324
[10]- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، ص: 630
[11]- همان کتاب ، ص: 632
[12]- سوره اسراء آیه 24
[13]- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، ص: 632
[14]- تفسیر الصافی، ج3، ص185
[15]- المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص 81
[16]- تفسیر نمونه ج12 ص77و76.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
وظایف فرزندان نسبت به پدر و مادر (بخش اول)
جایگاه ویژه والدین «پدر و مادر» در قرآن کریم (بخش اول)
پدر، تکیه گاه و ستون خانواده
نقش مادری
چرا به پدر و مادر خود احترام بگذاریم؟
جایگاه والدین در قرآن و حدیث
احترام به پدر و مادر از دیدگاه قرآن