برنامه ریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است.
چکیده : موفقیت ما درگرو این است که روش ها و تکنیک های لازم را یاد بگیریم. برخی تکنیک ها بسیار ساده ولی کارآمد و مجرب هستن و مبتنی بر موقعیت هایی است که برای شخصیت ها و شرکت های مختلف پیش آمده و آزمون و خطای خود را پس داده است.
تعداد کلمات 1386 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1386 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تمرین پالایشگری
یکی از تمرین های معروفی که روان شناسان بر آن تأکید می ورزند، پالایش افکار است که آغاز راه برنامه ریزی موفقیت به شمار می آید؛ زیرا: قدرتمندترین کاری که برای عوض کردن دنیا می توانید انجام دهید، عوض کردن اعتقادتان درباره ماهیت زندگی و مردم است و واقعیت، تبدیل این باور به اعتقادات مثبت تر و عمل طبق آن است.
پس اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق می پندارید یا احساس می کنید در درون تان مقاومتی وجود دارد که نمی گذارد به هدف برسید، تمرین پالایشگری زیر را انجام دهید:
یک صفحه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید: افکار زیر علت ناتوانی من در رسیدن به هدف است. آنگاه آنچه به ذهن تان می آید فهرست کنید. مدت زمان طولانی به هر جمله فکر نکنید و زیادی آن را جدی نگیرید. فوراً حدود 20 یا 30 مورد را – حتی اگر احمقانه و بچگانه می نماید – بنویسید؛ برای مثال می توانید موارد زیر را یادداشت کنید:
خیلی تنبل هستم.
خودم را کوچکتر از تصور دیگران می بینم.
پول کافی ندارم.
قبلاً امتحان کرده ام و اثر نکرده است.
مادرم گفته نمی توانم.
نمی خواهم.
خیلی سخت است.
می ترسم.
شاد نیستم.
در دنیا و این آسمان یک ستاره ندارم.
بدبخت ترین آدمم.
اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از مواردی که نوشته اید به راستی حقیقت دارند و تا چه اندازه به آنها اعتقاد دارید. بدین ترتیب، در می یابید چه نوع محدودیت هایی را بر خود و جهان تان تحمیل کرده اید. هر گاه احساس کردید بسیاری از این موارد وهمی اند، فهرست را پاره کنید و دور بیندازید. این نشان می دهد:
الف) مواردی که نوشتید نباید در زندگی تان اقتدار داشته باشند.
ب) ایمان به هدف فراسوی باورهای غلط است.
ج) حقیقت وجود خود و توان شما بسیار فراتر از وضع موجود است.
پس اگر در رسیدن به هدفی دچار مشکل هستید و خود را ناموفق می پندارید یا احساس می کنید در درون تان مقاومتی وجود دارد که نمی گذارد به هدف برسید، تمرین پالایشگری زیر را انجام دهید:
یک صفحه کاغذ بردارید و بالای آن بنویسید: افکار زیر علت ناتوانی من در رسیدن به هدف است. آنگاه آنچه به ذهن تان می آید فهرست کنید. مدت زمان طولانی به هر جمله فکر نکنید و زیادی آن را جدی نگیرید. فوراً حدود 20 یا 30 مورد را – حتی اگر احمقانه و بچگانه می نماید – بنویسید؛ برای مثال می توانید موارد زیر را یادداشت کنید:
خیلی تنبل هستم.
خودم را کوچکتر از تصور دیگران می بینم.
پول کافی ندارم.
قبلاً امتحان کرده ام و اثر نکرده است.
مادرم گفته نمی توانم.
نمی خواهم.
خیلی سخت است.
می ترسم.
شاد نیستم.
در دنیا و این آسمان یک ستاره ندارم.
بدبخت ترین آدمم.
اکنون چند دقیقه آرام بنشینید و ببینید کدام یک از مواردی که نوشته اید به راستی حقیقت دارند و تا چه اندازه به آنها اعتقاد دارید. بدین ترتیب، در می یابید چه نوع محدودیت هایی را بر خود و جهان تان تحمیل کرده اید. هر گاه احساس کردید بسیاری از این موارد وهمی اند، فهرست را پاره کنید و دور بیندازید. این نشان می دهد:
الف) مواردی که نوشتید نباید در زندگی تان اقتدار داشته باشند.
ب) ایمان به هدف فراسوی باورهای غلط است.
ج) حقیقت وجود خود و توان شما بسیار فراتر از وضع موجود است.
باورهای موفقیت
اگر بعد از تمرین پالایشگری آرام بنشینید و بیاسایید و چند عبارت تأکیدی مثبت و باز و سازنده را جانشین باورهای بسته و منقبض و محدود کننده خود سازید، گامی بلند به سمت موفقیت برخواهید داشت و در حقیقت به سمت برنامه ریزی موفقیت پنجره ای خواهید گشود. عبارات تأکیدی زیر در این زمینه سودمند است:
- اکنون همه گذشته را به طور کامل رها می کنم. من آزادم!
- اکنون هر گونه اعتقاد منفی و محدود کننده را نابود می کنم. این گونه باورها بر من اقتداری ندارند.
- اکنون همه را می بخشم و رها می کنم.
- من می توانم شاد و خوشبخت و سعادتمند باشم.
- اکنون هر چه احساس گناه، ترس و خشم و غضب و نفرت و انزجار است، دور می ریزم. من آزاد، روشن و شفاف و پر از انرژی ام.
- من از موفقیت لبریزم.
- من همنام بعضی پیامبرانم. نام دیگر من مانند نام دانیال پیامبر است؛ زیرا دانیال یعنی «خدا نگهدار من است.»
- من خود را موفق می دانم.
- همه موانعی را که بر سر راه بیان کامل و کامروایی زندگی من وجود دارند، بر خواهم داشت.
- دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است.
- کائنات از وفور نعمت لبریز است و همواره خدا روزی رسان است.
- همه را عفو می کنم و می بخشم.
- من از خوبی و نیکی و خدمت و توفیق آکنده ام.
- من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می کنم.
- من با خدا هستم و خدا با من است. پس من تماماً موفقیت هستم.
- اکنون همه گذشته را به طور کامل رها می کنم. من آزادم!
- اکنون هر گونه اعتقاد منفی و محدود کننده را نابود می کنم. این گونه باورها بر من اقتداری ندارند.
- اکنون همه را می بخشم و رها می کنم.
- من می توانم شاد و خوشبخت و سعادتمند باشم.
- اکنون هر چه احساس گناه، ترس و خشم و غضب و نفرت و انزجار است، دور می ریزم. من آزاد، روشن و شفاف و پر از انرژی ام.
- من از موفقیت لبریزم.
- من همنام بعضی پیامبرانم. نام دیگر من مانند نام دانیال پیامبر است؛ زیرا دانیال یعنی «خدا نگهدار من است.»
- من خود را موفق می دانم.
- همه موانعی را که بر سر راه بیان کامل و کامروایی زندگی من وجود دارند، بر خواهم داشت.
- دنیا بسیار زیبا و دوست داشتنی است.
- کائنات از وفور نعمت لبریز است و همواره خدا روزی رسان است.
- همه را عفو می کنم و می بخشم.
- من از خوبی و نیکی و خدمت و توفیق آکنده ام.
- من خدا را به روشنی ستارگان در دل زیبای شبانه آسمان احساس می کنم.
- من با خدا هستم و خدا با من است. پس من تماماً موفقیت هستم.
تجسم موفقیت
تجسم موفقیت تنها یک فن یا تلقین نیست؛ مقامی از دل آگاهی است که از خزانه غیب صادر می شود؛ اما شرایطی دارد. نخستین شرط آن نیّت است که با سه عنصر «آرزو، باور و پذیرش» تعریف شد. در پرتو تجسم موفقیت، انسان به جایگاهی رفیع نائل می شود و در می یابد که خود، آفریدگار بی وقفه عالم خویش است. تجسم موفقیت و ایمان به آن، سبب می شود میان خود و خدا جدایی یا فاصله ای احساس نکنیم. ما تجلی خدا هستیم و همه هستی در وجود ما است، ما در باطن خود صاحب همه چیز هستیم. تجلی از طریق تجسم موفقیت یعنی فرایند دریافت و ادراک این حقیقت و مرئی ساختن قدرت الهی وجودمان در عرصه های زندگی است.
جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما می دانیم در وجود ما قدرت هایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می شود. بسیاری از ما سال ها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده ایم، در حالی که 90 درصد ما می دانیم قدرت های زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه های گوناگون روی داده است.
یکی از دوستان تعریف می کرد:روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس می کردم کسی مرا نمی بیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت: فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی عرضه ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.
راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:«اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.»
تردیدهای گذشته، ترس های قدیمی، تلقین های اطرافیان، ترمزهای فکری، توقف ها و سکون های کهنه که اطراف ما را احاطه کرده اند، درهای موفقیت را به روی ما بسته اند. قفل های مذکور را نمی توان شکست. این قفل ها باید گشوده شوند؛ چون گاه شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب می رساند. پس باید کلیدها را یافت و قفل ها را گشود.
جالب این که همه ما در ژرفای دل خود از غایت برتر خویش باخبریم. همه ما می دانیم در وجود ما قدرت هایی نهفته است که اگر به کار افتد، جهان ما دگرگون می شود. بسیاری از ما سال ها است با موتورهای خاموش و بدون برنامه و خطی زندگی کرده ایم، در حالی که 90 درصد ما می دانیم قدرت های زیادی در درون ما به ودیعه گذاشته شده است. این داستان شاید برای بسیاری از ما به شیوه های گوناگون روی داده است.
یکی از دوستان تعریف می کرد:روزی یک کش محکم پول را به دست گرفته بودم تا با انگشتان دو نیم کنم. ابتدا آن را دور دو انگشت سبابه پیچاندم و با دو دست کشیدم؛ اما پاره نشد. سپس با چهار انگشت هر دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. سپس محکم با تمام انگشتان و کف دست آن را از دو طرف کشیدم؛ اما پاره نشد. چون احساس می کردم کسی مرا نمی بیند، پاهای خود را دراز کردم، یک طرف کش را به انگشت پا قلاب کردم و با دو دست آن را کشیدم؛ ولی پاره نشد. متحیر، مأیوس و ورشکسته حلقه کش را بیرون آوردم. برادرم که مرا زیر نظر داشت، فاتحانه به میدان آمد و گفت: فلانی تو همیشه ناتوانی، اصلاً بی عرضه ای، این کش را به یک کودک 6 ساله بده تا با دو انگشت قطع کند و… . در یک لحظه غیرتی شدم، نیرویی عجیب در درونم فوران کرد و حلقه کش را با دو انگشت سبابه و با کمترین فشار پاره کردم.
راز این موفقیت آشکار است. انسان برای موفقیت در هر کاری به مثلث باور، ایمان و تلاش نیاز دارد. این جمله معروف ارشمیدس، ریاضی دان بزرگ یونان، را هرگز نباید فراموش کنیم:«اهرمی از ایمان و باور به من دهید، تا من بدون محاسبات ریاضی زمین را جابجا کنم.»
تردیدهای گذشته، ترس های قدیمی، تلقین های اطرافیان، ترمزهای فکری، توقف ها و سکون های کهنه که اطراف ما را احاطه کرده اند، درهای موفقیت را به روی ما بسته اند. قفل های مذکور را نمی توان شکست. این قفل ها باید گشوده شوند؛ چون گاه شکستن قفل به ساختمان زیبای موفقیت آسیب می رساند. پس باید کلیدها را یافت و قفل ها را گشود.
کلیدهای موفقیت
برنامه ریزی: برنامه ریزی برای موفقیت برج مراقبت پیشروی به سمت اهداف است.
خودباوری: اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است.
حرکت: خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد.
جرأت: عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکست ها اساس موفقیت است.
خود تشویقی: خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیت های خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه ها و سپاس نامه ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره می تواند موفقیتی جدید به وجود آورد.
انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نهراسد. باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چال های می ریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افق ها و بلندی ها است و مروارید توفیق در اقیانوس ها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بیکران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسان های جویای موفقیت گشوده است؛ به قول شاعر: ما از خدا گم شده ایم او به جست و جو است.
منبع : سایت نمناک
خودباوری: اساس ایمان خودباوری است. انسان خودباور به توان خویش ایمان دارد و ایمان انتظاری مطمئن است.
حرکت: خروج از سکون و عدم توقف ضامن موفقیت است؛ اما حرکتی که حساب شده و طبق برنامه باشد.
جرأت: عدم هراس و این پا و آن پا کردن و حتی پذیرش شکست ها اساس موفقیت است.
خود تشویقی: خود تشویقی به معنای خود شیفتگی نیست. انسان گاه نیاز دارد فهرست موفقیت های خود را تنظیم کند و حتی به بعضی تقدیر نامه ها و سپاس نامه ها چشم بیندازد تا باور کند دوباره می تواند موفقیتی جدید به وجود آورد.
انسان برای موفقیت باید بلند نظر باشد و از بلند پروازی معقول نهراسد. باید به جای غرق شدن در نهرهای کوچک به سمت دریاهای موفقیت حرکت کند؛ از جویبار حقیری که به چال های می ریزد، هیچ کس مروارید صید نخواهد کرد. شاهین موفقیت در افق ها و بلندی ها است و مروارید توفیق در اقیانوس ها. باید بلند نظر و بلند پرواز و غواص بحرهای بیکران بود و باور داشت که دستان خداوند همواره به سمت انسان های جویای موفقیت گشوده است؛ به قول شاعر: ما از خدا گم شده ایم او به جست و جو است.
منبع : سایت نمناک
بیشتر بخوانید :
سه رکن اساسی برای رسیدن به موفقیت
قوانینی که برای موفقیت به آنها نیاز دارید
9 مورد که نشان دهنده حرکت شما در مسیر موفقیت است
سه راز از اسرار رسیدن به موفقیت
هفت مانع رسیدن به موفقیت