سید محمد تیجانی
سید محمد تیجانی سماوی، اسلامشناس مشهور تونسی و استاد دانشگاه سوربن فرانسه، از مشهورترین کسانی که مذهب خود را از اهل سنت به تشیع تغییر داده است.
وی در اولین سفر خود به مکه و آشنایی با عقاید افراطی وهابیت، به ایشان متمایل گردید و سالها به تبلیغ باورهای این فرقه پرداخت. وی بعدها به شوق پیوند مجدد با وهابیت تصمیم گرفت بار دیگر به عربستان سعودی سفر کند اما در میانه راه بیروت، با استادی شیعه از دانشگاه بغداد آشنا شد. وی به سوی عراق تغییر مسیر داد و با حضور در این کشور شیعی و دیدار با عالمان دینی شیعه، از مسلک وهابیت رویگردان شد و پس از بازگشت به وطنش و تحقیق درباره مذهب اهل بیت(علیه السلام) ، مذهب شیعه را اختیار کرد.
تحصیلات
تیجانی تحصیلات مقدماتی خود را طی دو یا سه سال در یکی از شعبههای دانشگاه زیتونیه گذرانده و پس از استقلال تونس و بسته شدن دانشگاه زیتونیه، به مدارس فرانکوعربی (فرانسوی-عربی) رفته و تحصیلات خود را تامرحله پیش از دانشگاه ادامه میدهد. پس از پایان این دوره، استادیار مؤسسۀ پیش دانشگاهی یوسبای شده تا اینکه پس از حدود ۱۷سال تدریس، برای تحصیل در کشور فرانسه، از آموزش و پرورش تونس جدا میشود.
وی بیش از هشت سال در دانشگاه سوربن و موسسه تحصیلات عالی پاریس، به بررسی تطبیقی میان ادیان مخصوصا ادیان توحیدی سه گانه پرداخته و با اخذ مدرک کارشناسی تحقیقات تخصصی در این زمینه از دانشگاه سوربن فارغ التحصیل میشود.
پس از آن، وی موفق میشود در رشته فلسفه و علوم انسانی و پس از آن در رشته تخصصی تاریخ و مذاهب اسلامی از این دانشگاه دکترای درجه سه و سپس دکترای بین المللی، با تز دکتری «اندیشه اسلامی در نهج البلاغه» -سخنان امام علی(علیه السلام)- بگیرد.
وی با آگاهی از ارزش ادبی نهج البلاغه، این کتاب را در تز دکتری خود به فرانسوی ترجمه میکند. وی پس از اخذ درجه دکترا، یک سال در دانشگاه سوربن و سه سال هم در موسسۀ بالزام در پاریس به تدریس پرداخته است.
تعلیمات مذهبی
تیجانی در همان کودکی، زمانی که ده سال بیشتر نداشت، با زحمت پدر و امام جماعت مسجد، نصف قرآن را حفظ کرد و به برکت حفظ قرآن، در ماههای رمضان به عنوان امام در نماز تراویح شرکت میکرد. چنانکه وی میگوید، نام تیجانی هم برگرفته از «طریقت تیجانی» است که در تونس، مراکش، الجزایر، لیبی، سودان، مصر و... رایج است. اینان معتقدند که همه مشایخ و اولیاء الله، علم خود را از یکدیگر گرفتهاند مگر شیخ احمد تیجانی که علمش را مستقیما از رسول الله(صلی الله علیه وآله وسـلم) گرفته است.
آغاز تغییر
تیجانی در سال ۱۹۶۴م. در کنفراسی در مکه، در ارتباط با عربهای مسلمان شرکت میکند و این سرآغازی برای گرایش وی به وهابیت است. این تمایل به قدری بوده است که با خود آرزو کرده «[ای کاش] مسلمانان دیگر نیز این عقاید را داشتند!» و میپنداشته که حتما خداوند آنان [سعودی ها] را در میان دیگر بندگانش برای نگهبانی خانهاش یرگزیده و آنها را پاکترین و داناترین بندگان خودا بر روی زمینند و خداوند آنها را با نفت بینیاز ساخته! تا بیشتر در خدمت حاجیان و مهمانان الهی باشند! وی خود را موظف میدانسته که به مساجد برود و مردم را از شرک، که همان دست زدن بر چوب و سنگ است، نهی کند!
سفر عمره
زیارت خانه خدا و آشنایی بیشتر با عقاید وهابیت، تیجانی را بر آن داشت که به حج برود و در این مسیر از کشورهای لیبی، مصر، لبنان، سوریه و اردن، به عربستان سعودی برود. در مصر با تعدادی از علمای الازهر دیدار میکند ولی درخواست اقامت در دانشگاه الازهر را رد میکند. تیجانی در این سفر با عبدالباسط عبدالصمد هم دیداری داشته است.
اولین برخورد با یک شیعه
تیجانی در کشتی و حین سفر به بیروت، اولین برخورد خود را با منعم، یکی از اساتید دانشگاه بغداد، که اتفاقاً شیعه بوده، داشته است. مذهب منعم، موجب میشود که تیجانی در برابر وی موضع گرفته و شیعیان را متهم به کفر و شرک نماید اما منعم، تیجانی را برای آشنایی با تشیع به عراق دعوت میکند.
سفر به عراق / بغداد
شوق زیارت
تیجانی که در آن زمان نهایت آرزو و آمالش زیارت قبر عبدالقادر گیلانی بوده است، شوق وافرش را این گونه بیان داشته که «شوق دیدار، عقل از سرم ربوده بود و خود میپنداشتم که الان در آغوش شیخ قرار میگیرم!» ولی حضور در حرم امام هفتم شیعیان، سؤالات و تردیدهایی را در وی ایجاد میکند.
کوفه و نجف
تیجانی این سفر را که منتهی به دیدن منزل امام علی(علیه السلام)، مسجد کوفه، حرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) و نهایتا دیدار با علماء شده است را نقطه عطف زندگی خود ذکر کرده است.
دیدار با آیت الله خوئی
تیجانی در این دیدار به آیت الله خوئی میگوید که «شیعه نزد ما از یهود و نصاری [مسیحیان] بدترند. چراکه آنان [یهود و نصاری] خدا را میپرستند و به موسی و عیسی عقیده دارند اما شیعیان علی را عبادت میکنند و او را تنزیه مینمایند. گروهی هم در میان شیعیان هستند که خدا را میپرستند اما علی را تا درجه رسول خدا بالا میبرند. شیعیان معتقدند که جبرئیل در امانت الهی خیانت کرد و وحی رابه جای علی، برای محمد برد»
آیت الله خویی تبسمی کرده و میگوید: آیا قرآن خوانده ای؟ آیا میدانی مسلمانان با تمام اختلافات مذهبیشان در قرآن اتفاق نظر دارند و قرآن نزد ما همان قرآن شماست؟ آیا در قرآن خواندهای «ما محمد الّا رسول، قد خلت من قبله الرسل» و همچنین این آیه: «محمد رسول الله و الذین معه اشّداء علی الکفار» و نیز این آیه مبارکه: «ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین» ؟ پس علی(علیه السلام) کجاست؟ پس اگر قرآن ما شیعیان میگوید محمد(صلی الله علیه وآله وسـلم) پیامبر(صلی الله علیه وآله وسـلم) است، پس این تهمت از کجا آمده است؟ ضمناً در مورد تهمتِ خیانت به جبرئیل امین از این تهمت سنگینتر و بدتر است، مگر زمانی که جبرئیل نازل شد محمد(صلی الله علیه وآله وسـلم) چهل سال از عمرش گذشته بود و علی(علیه السلام) کودک بود، پس چگونه جبرئیل در رساندن وحی خطا کرده و بین علی و محمد فرق نگذاشته است؟ از اینها گذشته، شیعه تنها فرقهای است که قائل به عصمت انبیاء و ائمه(علیه السلام) است، در حالی که اینها بشرند و جبرئیل ملک مقرب خداست و از خطا معصوم است. تیجانی نقل کرده که سخنان آیت الله خویی بر جانم نشست و پرده از چشمانم برداشت و فکر کردم چگونه ما به این منطق نرسیدیم؟
در پایان این دیدار آیت الله خویی متکفل میشود که دهها جلد از کتب دست اول شیعی را که تیجانی نمیتوانسته بدست آورد برای وی ارسال نماید.
دیدار تیجانی با آیت الله سید محمدباقر صدرقدس سره
تیجانی در نجف به دیدار سید محمد باقر صدر هم میرود و بیشترین تأثیر خود را از این مرجع مشهور شیعه میگیرد. تیجانی در این باره میگوید (احساس میکردم اگر یک ماه در اینجا بمانم، قطعا شیعه میشدم به خاطر حسن اخلاق و تواضع و کرامت سید صدر. هرگاه به صورتش نگاه میکردم، تبسم میکرد و میفرمود امری داری؟ چیزی لازم داری؟ در آن چهار روز مگر در وقت خواب از سید صدر جدا نشدم)
وی در کتاب خود بصورت مفصل از این دیدار، سؤالات مطروحه خود حوزههای مختلف و پاسخهای قانع کنندۀ آیت الله صدر را نقل کرده است.
مثلا تیجانی میگوید از سید پرسیدم که بزرگان سعودی [وهابی] میگویند که دست کشیدن به قبر و زیارت صالحین و تبرک جستن از ایشان شرک به خداوند است، نظر شما چیست؟ سید صدر پاسخ داد که مسلمانان موحد معتقدند که خداوند نافع و ضار است و اولیاء الله به تنهایی نه نفعی میتوانند برسانند و نه ضرری! پس اینها همه وسیلۀ قرب الهیاند و این میان شیعه و سنی مورد اتفاق بوده است از زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسـلم) تاکنون به جز علماء وهابی که این مسأله را انکار کردند. سید صدر در ادامه با نقل خاطرهای میافزاید؛ سید شرف الدین در زمان ملک عبدالعزیز آل سعود، به مکه مشرف میشود و در جشن عید قربان که همه علماء نزد پادشاه جمع شده بودند به عبدالعزیز قرآنی را در پوست بز هدیه میدهد. ملک عبدالعزیز قرآن را گرفته و با احترام بوسیده و بر پیشانی خود مینهد. سید شرف الدین در همان حال میگوید:ای پادشاه! چرا این پوست بز را میبوسی و اینقدر تعظیم میکنی؟ پادشاه جواب میدهد قصد من تعظیم به قرآن داخل آن است نه پوست روی آن! در همین هنگام سید میگوید: احسنت بر توای پادشاه! ما هم از بوسیدن ضریح نبوی و ابواب حرم، قصد تعظیم نبی(صلی الله علیه وآله وسـلم) را داریم نه آهن و چوب! همانگونه که تو قصد تعظیم قرآن با بوسیدن پوست بز را داشتی! حاضران همه تکبیر میگویند و از همان سال بوسیدن و لمس ضریح نبوی آزاد میشود تا اینکه دوباره ولیعهد به سلطنت رسیده و آن را ممنوع میکند.
شروع تحقیق
تیجانی پس از بازگشت از سفر حج، به مطالعه در مورد عقاید شیعه میپردازد. مهمترین کتابی که وی را در این مسأله تحت تأثیر قرار میدهد کتاب المراجعات نوشته سید عبدالحسین شرف الدین بوده است. «کتاب در حقیقت، نقش مرا بازی میکرد به عنوان یک پژوهشگر که در جست و جوی حقیقت است و هر جا ان را یافت، میپذیرد و از این رو، این کتاب بسیار مفید بود و بر من حق بزرگی داشت.»
تیجانی در سفر تبلیغی
تیجانی بعد از آن دیدار با تنی چند از علمای شیعه در نجف، تصمیم میگیرد برای رسیدن به حقیقت، روش پژوهش را در پیش میگیرد. وی در این باره میگوید: «با خود پیمان بستم، حال که در این بحث طولانی و دشوار وارد میشوم، احادیث صحیحی که مورد اتفاق شیعه و سنی است، مدرک و مستندِ قطعی قرار دهم و احادیثی که یک فرقه منهای فرق دیگر، بدان اعتماد کرده را، کنار بگذارم. با این روش میانه، هم از تأثیر عاطفی و تعصبهای مذهبی و ملی و میهنی دور شدهام و هم راه شک و تردید را قطع کرده و به بلندای یقین رسیدهام که همان صراط مستقیم خداوند است.»
تألیفات
آنگاه هدایت شدم
تیجانی پس از آنکه شیعه شد، کتاب هایی را در اثبات حقانیت شیعه و رد نظریات اهل سنت نگاشت که برخی از کتب مشهور وی بدین شرح است.
آنگاه هدایت شدم
اهل بیت کلید مشکلها
اهل سنت واقعی (دو جلد)
همراه با راستگویان
از آگاهان بپرسید
راه نجات
سفرها و خاطرات
تبلیغات سوء
تیجانی پس از نگارش کتابهایی در اثبات حقانیت شیعه و رد و انکار عقاید منحرف وهابیت، مورد هجوم وهابیها و سعودیها قرار گرفت. در ابتدا ادعا کردند که تیجانی سمّاوی نامی خیالی است که علمای شیعه درست کردهاند، سپس مدعی شدند که این کتاب حاصل کار اسرائیل است، تا مردم دچار تردید شوند. بعدها اعلام کردند که تیجانی نه شیعه است و نه سنی، بلکه مرتد شده است. تیجانی در این باره معتقد است «زیرا انسان وقتی در دعوت و مذهب خود قوی باشد، درباره او حرف و حدیث و شبهات زیادی به وجود میآید. من از این دست افراد بودم با گرایشم به شیعه سر و صدای زیادی ایجاد کردم و باعث شدم شبهات زیادی به وجود بیاید.»
منابع
1. التیجانی السمّاوی ، کتاب ثم اهتدیت
2. مصاحبه با خبرگزاری فارس، تاریخ ۱۳۸۵/۷/۲۹، شماره خبر: ۸۵۰۷۲۹۰۰۸۳.