يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

قاسم غنی

قاسم غنی

فرزند میرزا سید عبدالغنى‏خان کشاورز و مالک، در سال 1272 ش در سبزوار متولد شد. تحصیلات ابتدائى و مقدماتى را طبق روش آن زمان در مکتب‏خانه آموخت. در سن دوازده‏سالگى پدرش به بیمارى وبا درگذشت و از آن تاریخ حضانت وى را دائیش بر عهده گرفت و او را به مدرسه دارالفنون تهران فرستاد. مدت تحصیل غنى در دارالفنون پنج سال به طول انجامید و پس از اخذ دیپلم، زبان فرانسه را به خوبى فراگرفت و براى ادامه تحصیل رهسپار لبنان شد و در مدرسه سن‏ژوزف بیروت به فراگرفتن فن طب پرداخت. در همان ایام زبان انگلیسى و عربى را فراگرفت و وارد کالج آمریکائى شد و دوره‏ى دانشکده‏ى پزشکى را به پایان رسانید و در 1299 در سن 27 سالگى به ایران بازگشت و در سبزوار مطبى دایر نموده و به مداواى بیماران پرداخت و بیمارستانى نیز در آن شهر بنام حشمتیه با سرمایه سالار حشمت دایر نمود. غنى در سال 1302 براى تکمیل تحصیلات به فرانسه عزیمت نمود و قریب پنج سال به تکمیل تحصیلات پرداخت و در 1307 به ایران بازگشت. وى در آن مدت علاوه بر تکمیل فن پزشکى، دوره مخصوص شناخت نقاشى را نیز گذرانید و علاوه بر آن به مقام والاى آناتول فرانس نویسنده و متفکر فرانسوى وقوف یافت و به ترجمه‏ى یکى از آثار او به نام تائیس پرداخت و در 1308 آن را در تهران انتشار داد. در سال 1309 محیط سبزوار را براى فعالیتهاى خود کوچک دید و لاجرم به مشهد نقل مکان نمود. مطبى در آنجا دائر نمود و در اندک مدتى بنام پزشک مسیحادم معرف گردید و طبعا با بزرگان و مقامات عالى‏رتبه مشهد دوستى پیدا کرد و سرانجام کاندیداى نمایندگى مجلس شد و در دوره‏ى دهم به نمایندگى مردم مشهد در مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. در همین ایام به استادى دانشکده‏ى پزشکى انتخاب شد و تاریخ فن پزشکى را تدریس مى‏نمود و ضمنا در دانشکده‏ى معقول و منقول به تدریس روانشناسى پرداخت و کتابى در این زمینه به نام معرفه‏النفس نوشته و انتشار داد. دکتر غنى در 1314 پس از تاسیس فرهنگستان به عضویت آنجا برگزیده شد و از عوامل موثر و متنفذ آن موسسه فرهنگى گردید و شما در ادوار یازدهم، دوازدهم و سیزدهم مجلس شوراى ملى عضویت یافت و مجموعا به مدت 8 سال نماینده‏ى مجلس بود. در سال 1317 هیئتى تحت ریاست محمود جم نخست‏وزیر وقت براى خواستگارى فوزیه دختر ملک فواد پادشاه متوفاى مصر به قاهره رفت. دکتر غنى نماینده مجلس و استاد دانشگاه از اعضاى برجسته‏ى این هیئت بود و با تکلم به زبانهاى فرانسه، انگلیسى و عربى در بین رجال مصرى موقعیت پیدا کرد. در اسفندماه 1318 محمدرضا پهلوى ولیعهد ایران براى ازدواج با فوزیه مصرى عازم قاهره شد. همراهان وى عبارت بودند از: حسن اسفندیارى رئیس مجلس، احمد متین دفترى وزیر دادگسترى، مظفر اعلم وزیر امور خارجه، محمدعلى مقدم مدیرکل وزارت امور خارجه، دکتر قاسم غنى و عباس مسعودى نمایندگان مجلس نیز همراه ولیعهد به مصر عزیمت نمودند. دکتر غنى در آذرماه 1322 در ترمیم کابینه‏ى على سهیلى به جاى امان‏الله اردلان به وزارت بهدارى تعیین گردید. در فروردین ماه 1323 که محمد ساعد به نخست‏وزیرى منصوب شد، دکتر غنى را کماکان در وزارت بهدارى تثبیت نمود ولى این کابینه مورد موافقت مجلس قرار نگرفت و ساعد ناگزیر تغییراتى در آن به عمل آورد از جمله دکتر قاسم غنى به وزارت فرهنگ معرفى گردید و تا شهریورماه 1323 وزیر فرهنگ بود. در مهرماه 1326 دکتر قاسم غنى با سمت سفیرکبیر در مصر عازم قاهره شد. وى در این سفر ماموریت داشت به اختلاف محمدرضا و فوزیه خاتمه دهد. مدت مسافرت غنى در سفارت مصر یکسال بیشتر طول نکشید و در بهمن‏ماه 1327 با سمت سفیرکبیرى عازم ترکیه گردید. این ماموریت نیز کمتر از یکسال بود. دکتر غنى در همان ایام دچار بیمارى شد و براى درمان عازم آمریکا گردید. تلاش پزشکان براى بهبودى او به جائى نرسید و سرانجام در فروردین‏ماه 1331 به بیمارى سرطان درگذشت. مقام علمى و ادبى دکتر غنى درخور توجه و امعان‏نظر مى‏باشد. از جمله از ترجمه‏هاى وى باید عصیان فرشتگان تائیس و بریان‏پزى ملک‏سیا اثر آناتول فرانس را نام برد. تنقیح و تصحیح و چاپ دیوان حافظ یکى از کارهاى دکتر غنى است که با همکارى علامه محمد قزوینى آن را انجام داد. دیوان حافظ غنى یکى از منابع معتبر و مستند اشعار این غزلسراى نامدار به شمار مى‏رود. یکى از کارهاى برجسته و ماندگار صاحب ترجمه، یادداشتهاى وى مى‏باشد که تاکنون دوازده مجلد انتشار یافته است و حاوى نکاتى جالب و باارزش مى‏باشد. در این مجموعه غیر از خاطرات دکتر غنى، از بعضى از رجال هم نوشته‏هائى وجود دارد. آخرین اثر وى کتاب بحثى در تصوف است که در حقیقت دنباله‏ى حافظنامه اوست. (بخش 1) قاسم (دکتر) ابن (سید) عبدالغنى پزشک و دانشمند و ادیب ایرانى (و. سبزوار 1316 ه.ق- ف. کالیفرنیا (آمریکا) 1370 ه.ق/ 1331 ه.ش). پس از طى تحصیلات مقدماتى در سبزوار به تهران آمد و در مدرسه‏ى دارالفنون (قدیم) وارد شد و سپس براى ادامه‏ى تحصیل در رشته‏ى پزشکى به بیروت رفت و در آنجا دانشکده‏ى طب را به پایان رسانید. و به اخذ درجه‏ى دکترى نایل آمد و در زبان و ادبیات عرب احاطه یافت. دکتر غنى در اواخر سال 1299 ه.ش به ایران بازگشت و به سبزوار رفت و سه سال در آنجا به طبابت اشتغال داشت. سپس براى تکمیل تحصیلات خود به پاریس رفت و با مرحوم محمد قزوینى آشنایى یافت. در سال 1307 ه.ش. به ایران بازگشت و مدت یک سال در سبزوار و چند سال در مشهد به طبابت پرداخت. در دوره‏اى 13 ،12 ،11 ،10 به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. در اسفند 1314 به عنوان استاد دانشکده‏ى پزشکى به تدریس دروس بیماریهاى عصبى و تاریخ طب و علم اخلاق پزشکى مشغول گردید، و مدت دو سال در دانشکده‏ى معقول و منقول به تدریس روانشناسى اشتغال ورزید. در این اثنا به عضویت کمیسیون پزشکى فرهنگستان برگزیده شد. پس از شهریور 1320 در دولت سهیلى به سمت وزیر بهدارى و در فروردین 1323 در کابینه‏ى ساعد مجدداً وزیر بهدارى و بعد وزیر فرهنگ شد، ولى در اردیبهشت همان سال به سبب کسالت مزاج استعفا داد. در سال 1945 م. به نمایندگى از طرف دولت ایران در کنفرانس سانفرانسیسکو شرکت کرد و پس از آن نیز چند بار در کنفرانسهاى مختلف جهان به نمایندگى ایران شرکت جست، و سه سال در ایالات متحده‏ى آمریکا به مسافرت و مطالعه و تحقیق مشغول بود و بر اثر حادثه‏ى اتومبیل در سر حد کشور مکزیک استخوان پایش شکست و چهار ماه و نیم بسترى بود. پس از رفع بیمارى از طرف دولت ایران به سفارت کبراى مصر منصوب شد. در شهریور 1326 ه.ش. به ایران بازگشت و در آبان 1327 به سمت سفیر کبیر ایران در ترکیه منصوب گردید. مدتى پس از آن براى معالجه به آمریکا رفت ولى مداوا مؤثر نگشت و درگذشت. وى از خدمتگزاران ادب فارسى است. به زبانهاى فرانسوى و انگلیسى و عربى احاطه داشت و به افکار بزرگان باختر آشنا بود، به آثار آناتول فرانس علاقه داشت و سه کتاب او را به فارسى روان ترجمه کرد: داستان طائیس، عصیان فرشتگان، بریان‏پزى ملکه‏ى سبا. دکتر غنى علاقه‏ى شدیدى به حافظ داشت و درباره‏ى او تحقیق بسیار به عمل آورد و طرح یک دوره بنام «بحث در آثار و افکار و احوال حافظ» را ریخت که جلد اول آن راجع به تاریخ عصر حافظ یا تاریخ مفصل فارس و مضافات و ایالات مجاور آن در قرن هشتم و جلد دوم آن که راجع به تاریخ تصوف در اسلام و تطورات و تحولات مختلف آن از صدر اسلام تا عصر حافظ است به چاپ رسیده. از آثار دیگر اوست: رساله در شرح احوال و آثار ابن سینا، معرفةالنفس، شرکت در تصحیح رباعیات عمر خیام با مرحوم فروغى، شرکت در تصحیح تاریخ بیهقى با دکتر فیاض، شرکت در تصحیح دیوان حافظ با محمد قزوینى (مجله‏ى دانش 1331 شماره‏ى 10 و 11، لغ.). (ح 1331 -1272 ش)، پزشک، نویسنده و مترجمم. در سبزوار به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتى را در آن شهر گذراند. پس از فوت پدر همراه دایى‏اش به تهران آمد و تحصیلات متوسطه را در مدرسه‏ى دارالفنون به پایان رساند. وى براى ادامه‏ى تحصیلات در رشته‏ى طب به بیروت اعزام و در 1297 ش دوره‏ى دانشکده‏ى پزشکى آنجا را به پایان رسانید. بعد به ایران آمد و پس از سه سال اقامت در سبزوار به فرانسه سفر کرد. پس از یک سال و اندى به وطن مراجعت نمود و پس از چندى دوباره به فرانسه رفت و در 1307 ش مجددا به ایران بازگشت و در سبزوار و مشهد به طبابت پرداخت. پس از مدتى طبابت را کنار گذاشت و به کارهاى سیاسى روى آورد. وى در دروه‏هاى دهم تا سیزدهم از جانب مردم مشهد به نمایندگى مجلس منصوب گردید و در ضمن در دانشکده‏ى طب و علوم معقول و منقول و روانشناسى تدریس مى‏کرد. مدتى نیز سفیر ایران در کشورهاى ترکیه و مصر بود. سرانجام در ایالات متحده از دنیا رفت. دکتر غنى در طول حیات خود کتبى چند تألیف و ترجمه کرده است. از آثار وى: «ابن‏سینا»؛ «بحث در آثار و افکار و احوال حافظ»، شامل دو قسمت، قسمت اول «تاریخ عصر حافظ یا تاریخ فارسى و مضافات و ایالات مجاوره در قرن هشتم» و قسمت دوم «تاریخ تصوف در اسلام و تطورات و تحولات مختلفه‏ى آن از صدر اسلام تا عصر حافظ»؛ «بحثى در تصوف»؛ «بحث در سیاست»؛ «معرفه النفس»؛ «عصیان فرشتگان»، ترجمه؛ «تائیس»، ترجمه؛ «بریان‏پزى ملکه‏ى سبا»، ترجمه.[1]



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.