يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

عباس گزی

عباس گزی
متخلص به جزى، از شعراى دوره قاجاریه است كه در سال 1264 هجرى قمرى در گز برخوار متولد شد. درویش پس از رسیدن به سن هفت سالگى در موطن خود به مكتب خانه رفته و نزد عالمى به نام ملّا عبداللّه مدتى را به كسب علم و دانش پرداخته ولى به علت ناملایمات زندگى و مشكلات و قحطسالى و گرانى، مكتب خانه را رها كرده و همراه پدر به كار مقنى‏گرى پرداخته است. خود در شرح زندگى خود گفته فرزند على اولیك و ماندگار نامى بوده است. درویش از سن 14 ،13 سالگى به سرودن شعر پرداخت و از همان هنگام به عنوان شاعرى كه به زبان محلى شعر مى‏سروده شناخته شد. با گذشت زمان و با مراودت و معاشرتى كه با دراویش داشت، باعث شد او به خانقاه آنان راه پیدا نموده و كم‏كم به سلك آنان در آید و به سیر و سفر بپردازد. درویش در یكى از سفرهاى خود به شیراز، تعدادى قرآن با تفسیر و ترجمه صفى‏علیشاه به سوغات آورد و به دوستانش هدیه كرد. او در پایان یك سفر طولانى به زادگاه خود گز برخوار بازگشت و مراد و مرشد گروهى شد كه محل گردهمایى آنان مقبره امامزاده شاه نعمت‏اللّه بود. او از همسر گزى خود داراى 5 فرزند پسر و 3 دختر بوده كه از جمله آنان جنتى، حسن و همدم بوده‏اند. ملّا عبداللّه از مكتبداران گز در سالهاى 1270 هجرى قمرى به بعد بوده كه آموزش و كتابت را به نوجوانان زمان خویش مى‏آموخته و درویش عباس مدتى در مكتب‏خانه وى در سن 7 سالگى آموزش دیده است. درویش عباس در شعرى از او تعریف و تمجید نموده و قدردانى كرده است: چونكه هفت سالام بِبو بابام و مام كار اَژوَن به ور یك عبداللّه نام فاضل و كامل بو آن عالى گهر عارف و واقف بو از هر خیر و شر قلب نقاداش چو نو آئینه بو خلقت پاك دلش بى كینه بو كل افعالش خو مردم بو خِبى این رو آدمهاى گز سین بو اِبى یك دو سه مه بیشویان پیشش ده كار خو آما كج بو همیشه روزگار وَتَّر از آنها گرانى پیش اومه هر بلایى اومه سر درویش اومه لیك خوم ور خوم دِه یك كاریم بِكه گر همیشه نَمكه یك باروم بكه دفترا بِمخونت از ب تا الف پاك بیمدى قولاى مختلف درویش در سال 1323 هجرى قمرى در سن 59 سالگى دار فانى را وداع گفت و در زاویه شرقى مقبره امامزاده شاه نعمت‏اللّه در گز برخوار به خاك سپرده شد. در سال 1366 هجرى شمسى براى دومین بار سنگ قبرى توسط نوادگان او تهیه و بر روى قبر وى در امامزاده شاه نعمت‏اللّه نصب گردیده است. درویش اشعار خود را تحت عنوان ارشادالولد در مضامین: عرفانى، موعظه، وصف طبیعت، مدح ائمه‏اطهار و مولاى متقیان و هدایت فرزندان خویش، و به شكل مسمّط، تركیب‏بند، بحر طویل و هزلیات سروده و به استقبال شعرایى همچون حافظ، سعدى، مولوى، سنایى، خسرو قبادیانى و نظامى گنجوى رفته است. دیوان اشعار او مشتمل بر حدود 10000 بیت مى‏باشد. زندگى درویش در فقر و تنگدستى گذشته و در اشعار خود از كسانى كه ارزش‏هاى بزرگ الهى و انسانى و مقدسات مورد احترام مردم را وسیله كسب و ثروت و جاه و مقام خویش ساخته‏اند، در قالب اشعار طنز و هجا انتقاد نموده و از تبعیضات و بى‏عدالتیها و ظلم و ستم روزگار شكوه داشته است. درویش عباس در ارتباط با سادات جز برخوار چنین سروده است: سادات جزى به احترامِند بى شك همه وچه امامِند دارو روژون فقیر الله از صدق مرید نعمت الله ذوقون كَئه خو قلم كِرانِه منبعد اِبى رقم كِرانِه ملا هامون به صدق و ایمان مقداد و ابوذرند و سلمان از حكمت و علم مستفیداِند وُلله كه وِیتَر از مفیداِند هِندون همه مجمع معانى دیباچه علم و نكته دانى گزیده‏هایى از اشعار و سروده‏هاى او بعد از وفاتش توسط بازماندگان و نواده‏هایش تحت عنوان غزلیات درویش عباس گزى به طبع رسید و در دسترس عموم مى‏باشد.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.