يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

اردشیر مجرد تاکستانی

اردشیر مجرد تاکستانی
اردشير مجرد تاكستاني متولد ۱۳۲۸ در استان گيلان است ؛ متولد شهر رشت . اردشير مجرد تاكستاني بعد از پايان تحصيلات ابتدايي با توجه به گرايش هاي دروني و استعداد و توانايي ذاتي اش، راه هنر را در پيش مي گيرد و به هنرستان هنرهاي تجسمي مي رود. او نگارگري را گرچه نزد ناصر استاد محمود ، معيري عباس مقيمي ، ابوطالب محمد ،محمود فرشچيان و...آموخته ،اما استاد حقيقي او همانا آثار و ميراث نگارگري استادان قديم اين هنر متعالي بوده است، چه؛ اردشير مجرد تاكستاني با اشتياق فراوان آموختن و با ميل باطني پرداختن به تحقيق ،از اين گنجينه غني بهره هاي فراوان برده و از آن بسيار آموخته است.و حاصل همين آموختن ها و پرداختن ها بوده كه اردشير مجرد تاكستاني را از تمامي هم نسلان خويش در زمينه هنر نگارگري جدا كرده و از او هنرمندي محقق و پژوهنده اي ارزنده در زمينه هنر عميق و ريشه دار نگارگري و تذهيب و تشعير ايراني ساخته است. خوشبختانه حاصل پژوهش هاي او در اين زمينه ها در طول ساليان گذشته به صورت آثار آموزشي و پژوهشي فرصت انتشار يافته اند. «شيوه تذهيب» يكي از اين آثار است.گروه : هنررشته : نگارگريگرايش : تذهيب و تشعيرتحصيلات رسمي و حرفه اي : اردشيرمجرد تاكستاني درسال 1347 به توصيه برادرش وارد هنرستان نقاشي شران شد و از آنجايي كه به نقاشي سنتي علاقمند بود بيشتر به اين رشته پرداخت . او درسال 1351 از هنر ستان فارغ التحصيل شده و پس از آن به صورت آزاد به نقاشي پرداخته است .استادان و مربيان : اردشير مجرد تاكستاني درسن 18سالگي فراگيري نقاشي سنتي ايراني رانزد برادرش آغازكرد . او وقتي وارد هنرستان شد ابتدا 4 ماه شاگرد استاد ابوطالب مقيمي تبريزي بود و پس از فوت او به شاگردي استاد عباس معيري درآمد . يكسال و نيم نزد او آموزش ديد و بعد تا پايان سال1351 شاگرد استاد محمود فرشچيان بود . وي بعدا از راهنمايي هاي استاداني چون استاد علي مطيع و استاد جبار بيك و استاد سوس بادي و استاد الطافي و محمود فرشچيان سود برده است .وقايع ميانسالي : اردشير مجرد تاكستاني همچنان كه به كهنگي ها و ميراث كهن فرهنگي ايران مي انديشد،دغدغه هاي امروزي در حاشيه پيرامون اين هنر مانده از گذشته را نيز از ياد نبرده است.چند سال پيش، او بخشي از اين نگراني ها را درحاشيه دوسالانه نگارگري،در قالب يادداشتي به روزنامه ايران سپرد و گوشه اي از نگاه انتقادي اش به جريان هاي پشت پرده اين هنر را با صفا و صداقتي كه از هنرش آموخته بود، با مخاطبان نيز در ميان گذاشت: «از نخستين دوسالانه، خاطره اي را به خاطرم آورد، تلخ و فراموش نشدني. بخاطرم آمد، در دوسالانه اول، بنده ناقابل هم داور بودم و بسيار خوشحال از اينكه مي توانم خدمتي انجام دهم و دلهايي را شاد سازم، دليل اين شادي آن بود كه، هميشه حق خودم ضايع شده بود، دلم مي خواست در اين فرصت قضاوتي جانانه داشته باشم هر چند كه علاقه مند بودم بدون داوري تمامي آثار به نمايش گذاشته شود ولي، چاره اي جز همراهي با ديگران را نداشتم. وقتي آثار همگي فرستاده شد، قرار شد استادان را دعوت كنند تا آثار فرستاده شده را مورد داوري قراردهند. يك عده مسئول انتخاب آثار و عده اي براي جدا كردن بهترين ها! در آنجا بود كه فهميدم مانند اين كه مسابقه دوو ميداني شروع شده نه قضاوت آثار. بدون اين كه به زحماتي كه ديگران در شهرستانها، بدون امكانات كشيده اند دقت داشته باشند، فقط براي اول، دوم و سوم كردن شاگردان خود از يكديگر سبقت مي گرفتند، منظره اي بسيار نامناسب و البته به ياد ماندني! به هر حال به اين نتيجه رسيدم كه كاري از من ساخته نيست و بسيار اشتباه كردم كه داخل اين معركه شدم. ناگفته نماند، آثار فرستاده شده خوب بود و بعضي از آنها در حد بسيار عالي مي نمود. جاهل فراز مسند و عالم برون در جويد به حيله راه و به دربان نمي رسد. هر چه از جوانمردي و مردانگي، عشق و محبت، هنر و دوستي نصيحت كرديم نتيجه نداد كه نداد. به هر حال سرتان را درد نياورم در نمايشگاه هاي بعد برخي شركت نكردند، بنده هم به همين ترتيب در پنجمين دوسالانه هم شركت نكردم، اثري در موزه بود كه هديه كرده بودم، آن را به نمايش گذاردند. در پنجمين نمايشگاه دوسالانه مينياتور برخي از آثار كه قبلاً با نام ديگري در كتاب سالهاي قبل به چاپ رسيده، به نام شخص ديگري به نمايش گذاشته شده است. به گفته برخي از داوران بعضي از آثار در موقع داوري وجود نداشت، ولي به معرض نمايش درآمد! برخي از آثار بطور كلي قلم استادان است نه شاگردها و معلوم است مانند سابق توافقي در بين بوده است مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اردشير مجرد تاكستاني سالهاي استادي هنرستان پسران ودختران را دررشته نقاشي به عهده داشت . او درحال حاضر اين رشته را درهنر ستان دختران تدريس مي كند. - سرپرست كارگاه هنري مينياتور وتذهيب موزه شهدا - از داوران نخستين دوسالانه نگارگري ايران فعاليتهاي آموزشي : - تدريس مينياتور در هنرستانهاي گرافيك - تدريس در دانشگاه تهران ازسالهاي ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱ - چاپ مقالاتي در زمينه ابروباد در دايرة المعارف بزرگ اسلامي و تاريخچه تذهيب در دايرة المعارف بزرگ شيعه سرپرست كارگاه مرمت و صحافي سنتي نسخه هاي خطي و نفيس آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) از ديگر فعاليتهاي اموزشي وي ميتوان نام برد ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اردشير مجرد تاكستاني گرچه سالهاست از تهران دور شده و در شهر قم به بهانه پذيرش سرپرستي كارگاه مرمت و صحافي سنتي نسخه هاي خطي و نفيس آستانه حضرت معصومه (س)، به گوشه عزلت نشسته است ،اما در آن شهر و ديار نيز، به جد جهد، عرصه علم و عمل را با هم در آميخته و به خلق و تأليف آثار ارزنده در هنر ديرپاي نگارگري پرداخته است.آرا و گرايشهاي خاص : اردشير مجرد تاكستاني اما در اين حوزه دست به ابداعات و طرح هاي تازه زده و هنر تشعير و تذهيب را با هم در آميخته است: «در زمينه آثار تذهيب، عقيده ام بر اين بود كه بايد فرمي به آن بدهم تا به صورت مستقل به يك تابلوي هنري تبديل شود. چون تذهيب از قديم الايام غالباً در كنار كتاب آرايي و كتابت به كار برده مي شود و تا زماني كه چنين است، اصطلاحاتي مانند ترنج، لچك، واگيره، شمس و... دارد. اين اصطلاحات در جاهاي مختلفي كه لازم باشد، استفاده مي شوند. حال من سعي كرده ام با طراحي قوي تر، تذهيب و تشعير را توأم كنم تا اين دو هر كدام به طور مستقل يك تابلو باشند.» تاكستاني درباره هنر نگارگري ديدگاه هاي ارزنده اي دارد كه حاصل نگاه نظري و تجربه عملي مستمر او در اين حوزه است:« ما اين نوع نقاشي، حجم سازي و مجسمه سازي را قبل از دوره ساساني و قبل از دوره اسلامي داشته ايم. وقتي به نقش برجسته هاي تخت جمشيد و مجسمه هاي دوره اشكاني و آثار ساساني مراجعه مي كنيم، متوجه مي شويم اين نوع نقاشي، تذهيب و پيكره سازي در اين دوره ها وجودداشته است. بعد از حكومت اسلامي در ايلام، مسأله شرقي بودن و شرقي نبودن تصاوير مطرح مي شود كه بر اين اساس، هنرمندان بايد نقاشي و يا مجسمه اي را عرضه مي كردند كه شبيه به انساني كه خداوند خلق كرده است، نباشد. اين هنرمندان نيز ابتكاري به خرج دادند كه آثارشان، عين مخلوقات نباشد. در آثار هنرمندان اروپايي نيز كه شما به آن اشاره كرديد، بايد گفت كه تا قبل از «چيوتو» نقاشي به همان روالي بود كه ما در قديم داشتيم و بعد از «بوتيچلي» به تدريج تحولي ايجاد شد. در واقع همان تخيلاتي كه هنرمند اروپايي داشت، هنرمندان ما هم داشتند. مثلاً در مورد «بروگل» در هلند، همه فكر مي كردند كه وي نقاشي سوررئاليست است. در حالي كه چنين نبوده و اگر تاريخ را بخوانيم اصلاً رئاليست بوده، چون شرايط زمانه خويش را مطرح مي كرده است. اشكالي هم كه ما در نقاشي مينياتور خود داشته ايم، اين است كه به طرح مسائل زمان خود نپرداخته ايم. چرا كه اين نقاشي در اختيار همه نبوده و اكثريت آن را حرام مي دانسته اند و فقط پادشاهان و كتابخانه هاي سلطنتي از آن دفاع مي كرده اند. پس از اين ها، موضوع هاي رزم و بزم در كار آورده شد. يعني نسخه هاي خطي از اين نوع كارها تشكيل مي شد و بسيار هم رواج يافت. نسخه هاي مذهبي بسيار مثل قرآن كريم و ديوان شعرا چنين بودند كه در ارائه آنها نهايت زيبايي از اين رشته نقاشي به كار برده شده است. از اواخر دوره صفويه نيز تغييراتي حاصل مي شود، به اين ترتيب كه نقاشان اروپايي به ايران و نقاشان ايراني به اروپا رفت و آمد مي كنند و اين تبادل فرهنگي قدري باعث مي شود كه نقاش ايراني حس كند مي تواند در كارش نوآوري هايي به وجود بياورد. اين موضوع به خصوص در مورد هنرمنداني صدق مي كند كه در دوره صفويه به هندوستان رفته اند. دربار مغولي هند در اصل، مأمن بزرگترين هنرمندان و دانشمندان بوده است و نزديكترين نقاشي مينياتور به طبيعت را در نقاشي مغولي هند شاهد هستيم كه بسيار هم زيباست. سپس نقاشان ديگري مي آيند تا دوره اواخر قاجاريه و اوايل پهلوي و سپس در دوره معاصر، مرحوم حسين بهزاد مي آيد و قالب هاي گذشته را مي شكند. يعني آن آناتومي كه در باطن كار وجود داشت، در ظاهر كار نيز مشخص مي شود. اكنون نيز هنرمنداني كه در اين زمينه مشغول كار هستند، چه بخواهند و چه نخواهند، همه مديون مرحوم حسين بهزاد هستند.هر چند كه آثار دوره صفويه از نظر فرهنگي ميراث ماست، ولي به هر حال، اكنون زمانه تغيير كرده و خيلي چيزها روان تر شده و ما بهتر مي توانيم از نظر تصويري با مردم ارتباط برقرار كنيم. چگونگي عرضه آثار : اردشير مجرد تاكستاني كه يكي از شاگردان استاد محمود فرشچيان بود در اعتلاي مينياتور نقش مهمي داشته است . به طور كلي شاگردان فرشچيان خودرا مكلف و ملزم به تصوير گري محض ادبيات ـاعم از شعرو نثر ـنساخته به اين هنر ، با مفهومي جداي از رابطه درون مايه اي سنتي و عرفي اش با شعر و ادب نگريسته اند . موضوع تك كاري هاي مجرد تاكستاني شبيه به انسانهاي دردمند و حزن انگيز و اندوهبار و مصيبت ومعصيت زده نقاشان اكسپرسيونست است . اين امر از ويژگي هاي شاگردان استاد فرشچيان است كه ازسويي كارهايشان مقيد و محدود به تصوير گر ي يك هنر ديگر يعني ادبيات نيست وازسويي ديگر هنرهاي بصري اعم از كاريكاتور وطراحي و گرافيك و حتي «تصوير براي موضوع »را در قالب مينياتور آورده اند . كارهاي تاكستاني از نظر شكل و بافت و پرداخت به كاريكاتور نيز شباهتهايي مي يابد .چهره پردازي ها و خاصه نحوه نگرش نقاش به آدميان با اغراق و مبالغه اي كه در چهره هاست كاراو را به قلمرو كاريكاتور نزديك مي كند و اين همان آزاد انديش و ناديده گرفتن قيود مخل درمينياتور معاصر است . تاكستاني در كنار تحقيق و تفحص، هنرمندي ممتاز و توانا در هنر نگارگري ايران نيز هست. برپايي ده نمايشگاه انفرادي در زمينه نگارگري وبرگزاري بيش از بيست نمايشگاه گروهي وحضور پياپي در چندين نمايشگاه خارجي و... نشان از كار مستمر و خلق آثار تازه در هنري دارد كه نيك آموخته است.مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ايراني نيز از آثار ديگر تاكستاني است. ________________________________________ آثار : آدمياني كه به دار آويخته شده و يا چشم بسته درانتظار شيري از آسمان هستند خود آموز مينياتور ويژگي اثر : كتاب در سه جلد3 كتاب ايراني تجسمي هنرهاي مباني كتاب تشعير (آموزش طراحي حيوانات) كتاب راهنماي نقاشي و كتاب آرايي در ايران كتاب شيوه تذهيب كتاب مقدمه تشعير مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ويژگي اثر : مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ايراني نيز از آثار ديگر تاكستاني است.كتاب از چند فصل اصلي تشكيل شده،در فصل نخست كتاب، نحوه طراحي و نوع به كارگيري خط و اصول نقاشي ايراني آموزش داده شده است.مطالب فصل دوم به اختصار به موارد استفاده از نقطه در طراحي ايراني مي پردازد.در فصل سوم همراه با مثال ها و نمونه هاي متعدد، شيوه طراحي مناظر مختلف اعم از كوه، سنگ، گل و بوته، ابر، آب، درخت، و حيوان در نقاشي ايراني تشريح شده و در فصل پاياني مطالبي درباره داغ يا چگونگي برگردان آثار استادان نقاشي قديم ايران آمده است.نگارگري ايراني چندين مكتب بنيادين دارد؛ مكتب بغداد يا عباسي كه در قرن هفتم هجري در دوره عباسي و با تصوير سازي كتب و ترجمه شده از پهلوي، يوناني سانسكريت به عربي رايج شد.مكتب سلجوقي كه در آن نقش ها و تزئينات بر روي متن رنگ آميزي شده، نقاشي مي شدند.چهره ها با چشم هاي بادامي و شبيه به نژاد زرد و لباس ها با گل و گياه و نقوش اسليمي تزئين مي شد .مكتب مغول كه در قرن هفتم هجري قمري و پس از استيلاي مغول بر ايران با نام مكتب مغول تبريز پي ريزي شد و مكتب هرات كه در زمان حكومت شاهرخ پسر تيمورو در زماني كه پايتخت و مركز تجمع هنرمندان شهر هرات بود ، شكل گرفت.در اين دوره نگارگري به شكوفايي و عالي ترين درجه خود رسيد.هنر اين دوره هنري واقعي، ملي و موافق با طبع و روحيه ايراني است.كمال الدين بهزاد در اين دوره تحولاتي شگرف در هنر نگارگري به وجود آورد.مكتب تبريز نيز با به حكومت رسيدن اسماعيل صفوي و انتقال پايتخت به شهر تبريز شكل گرفت.بسياري از هنرمندان از جمله بهزاد به تبريز دعوت شدند كه موجب حركت فرهنگي و هنري و به وجود آمدن شيوه نويني در نقاشي ايران شد و اين شيوه از تركيب سنت قديمي نقاشي تبريز و مكتب هرات و روش شخصي بهزاد پديد آمد.نقاشان تبريز به سرپرستي بهزاد معروف ترين شاهنامه اين مكتب به نام شاهنامه شاه طهماسبي را مصور ساختند.شاه عباس صفوي نيز پس از انتخاب اصفهان به پايتختي و ساخت بناهاي مجلل، رابطه خود را با كشورهاي خارجي بهبود بخشيد.از همين جا نگارگري ايراني از موضوعات نقاشي غربي تأثير پذيرفت.در اين دوره چهره نگاري و تك چهره سازي گسترش بيشتري يافت و كم كم حالتهايي از طبيعت گرايي در آثار نقاشان ايراني پيدا شد.در دوره قاجاريه بار ديگر نقاشي تك شخصيت باب شد، ولي ويژگيهايي كه نقاشان در اين دوره به كار خود دادند، تفاوتهاي زيادي در نقاشي نسبت به دوره صفويه ديده مي شود.در اين آثار همان ويژگي هاي اغراق آميز و تركيب رخ و نيمرخ نمايي چهره ها و پيكره ها با هم ديده مي شود كه با استفاده از رنگهاي اروپايي كشيده شده اند.9 مردي كه كلاهي باستاني بر سر دارد مردي مصلوب ويژگي اثر : كه كنايه اي است ازبه صليب كشيدن حضرت عيسي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.